جامعه 85 میلیون نفری با مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوانی درگیر هست. این مشکلات تبعات و اثرات مختلفی اعم از کاهش مشارکت اقتصادی و اجتماعی و حتی کاهش مشارکت سیاسی از جمله در انتخابات را می تواند در پی داشته باشد. کاهش این مشارکت، می تواند خروج و به حاشیه رانده شدن طبقات اجتماعی از دایره اثرگذاری ملی و یا مهاجرت به خارج را در پی داشته باشد. بر همین اساس، چالشهای مهاجرتی می تواند یکی از چالشهای اساسی مورد توجه در مناظرات میان نامزدهای انتخاباتی و رئیس جمهور آینده باشد.
بر همین اساس می توان چالشهاي اساسی و سوالات کلیدی زیر را از هم اکنون بر روی میز رئیس جمهور آینده ايران گذاشت:
ابهام و سردرگمی در مورد وضعیت اقامت و تابعیت ایرانیان خارج از کشور و بهره گیری از ظرفیت آنها
در حالیکه موضوع اقامت و تابعیت اعضای خانواده درجه یک در تایید صلاحیت افراد ثبت نامی بسیار خبرساز شده است و همچنین در شعارهای انتخاباتی بیشتر نامزدها در بکارگیری ظرفیت از ایرانیان خارج از کشور نمایان است، سوال اساسی این است که وقتی سیاست رسمی کشور در عدم به رسمیت شناختن تابعیت دو گانه است، عملاً چگونه از ظرفیتهای ایرانیان خارج از کشور که عموماً دارای تابعیت مضاعف و یا اقامت دائم دیگر کشورها هستند، استفاده خواهد شد؟!
چالش زنده نگه داشتن امید اجتماعی و بهبود شرایط اقتصادی
در حالیکه رویکرد انتخاباتی بیشتر نامزدها حمله به دولت ” تدبیر و امید” است و عملکرد این دولت را زیر سوال می برند و بخصوص از منظر مهاجرتی، روی کار آمدن این دولت که همراه با تصویب برجام باعث زنده شدن امید اجتماعی و رونق اقتصادی و کاهش نرخ مهاجرت در برخی از شاخص ها و حتی افزایش بازگشت چشمگیر ایرانیان متخصص از خارج به داخل گردیده بود، حال در شرایط ناامیدی اجتماعی و شرایط نامساعد اقتصادی فعلی، چگونه می توان روند مهاجرت به خارج را کنترل یا کاهش داد و یا زمینه افزایش بازگشت ایرانیان متخصص را فراهم کرد؟
چالش افزایش نیروی های رانشی داخلی و نیروهای کششی خارجی
در حالیکه به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی شرایط داخل کشور جذابیت خود را برای حفظ و نگهداشت جوانان از دست می دهد و همزمان در برابر آن کشورهای همسایه و منطقه و جهان در حال ارائه مشوق های مختلف تحصیلی، کاری و سرمایه گذاری، ورزشی و هنری بسیار جذاب برای جذب سرمایه های انسانی و مالی هستند، آیا سیاست و برنامه مشخصی برای کاهش نیروهای دافعه و افزایش نیروهای جاذبه داخلی در برابر نیروهای قدرمند کششی خارج از کشور در نظر گرفته شده است؟
چالش نداشتن سیاست و برنامه مدون مهاجرتی در کشور
در حال حاضر مهاجرت برای بسیاری از کشورها حتی کشورهای فرستنده مهاجر تبدیل به یک فرصت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی شده است و غالب کشورها از مواهب آن بیشتر بهره می برند تا نگران مصائب آن باشند. حال کشور ایران که فاقد یک برنامه و سیاست مدون در زمینه ساماندهی امور مهاجرتی یک جامعه 85 میلیونی است و عجیت تر آنکه هنوز هیچ سازمان و ارگان ملی مهاجرتی در کشور برای ساماندهی امور مربوط به جمعیت میلیونی مهاجران ایرانی خارج از کشور و حتی مدیریت مسائل و چالشهای جمعیت میلیونی مهاجران مقیم کشور وجود ندارد، چگونه ایران می تواند از مهاجرت فرصت سازی کند؟
کاهش نگران کننده فاصله میان شاخص های “میل به مهاجرت” و “تصمیم به مهاجرت”
در حالیکه در کشور میان “میل به مهاجرت” و ” تصمیم به مهاجرت” در میان اقشار مختلف اجتماعی همچنان فاصله وجود دارد، اما پیمایش های اخیر رصدخانه مهاجرت حاکی از آن است که “میل به مهاجرت” در کشور بخصوص در یکی دو سال اخیر بشکل نگران کننده ای در حال افزایش است و تراز شاخص “تصمیم به مهاجرت” با سرعت در حال نزدیک شدن به ” میل به مهاجرت ” است و این خبر خوشایندی برای دولت آتی نیست! نزدیک شدن این دو شاخص به معنای کاهش امید و مشارکت اقتصادی و اجتماعی در داخل و احتمالاً امید به شرایط بهتر زندگی در خارج است ( گزارش سالنامه مهاجرتی ایران در سال 1400 که مبین شاخص های مختلف مهاجرتی در کشور است بزودی منتشر خواهد شد).