بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در گفتگو با پایگاه خبری اکوایران مطرح کرد: ایده رصدخانه از یک طرح پسادکتری _[من] وقتی به ایران بازگشتم_براساس طرح سیاستپژوهی شواهدمحور از سال ۱۳۹۷ شکل گرفت.
رصدخانه هرگز بودجهای نداشت و ندارد؛ چون نهاد وابسته به دولتی نیست. محصولات ما از جنس کالای عمومی (public good) است، مخاطب اصلی این محصول دولت، مردم و رسانه است.
تاکنون تامین مالی رصدخانه به واسطه پروژههای تحقیقاتی این مجموعه برای نهادهای سیاستگذار کشور و به طور خاص معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری صورت گرفته.
درباره ایده رصدخانه (observatory) باید گفت نمونههای بینالمللی این نوع مراکز در نهادهایی قدرتمند، حرفهای و بهدور از جریانهای سیاسی در دانشگاههای بزرگ جهان فعالیت میکنند و برای سه ذینفع اصلی بهترتیب عموم مردم، رسانهها و دولت یا حاکمیت شواهد قابل اعتنا تولید میکنند.
پروژههای تحقیقاتی رصدخانه (مانند سالنامه مهاجرتی) مهمترین کار رصدخانه در کنار سایر محصولات رصدخانه است.
بعد از تغییراتی که در دولت و در پی آن تغییر معاونت علمی، پروژههای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ رصدخانه علی رغم انجام پژوهشها و تحویل خروجی، با کسری پرداختی مواجه بوده است و به طور کامل تسویه نشده است.
در نظر داشته باشید که نهادی مثل رصدخانه باید کار حرفهای انجام دهد و محصول اصلی آن محصولی خاص است که خریدار آن در جامعه متعدد نیست که اگر از سمت دولت تامین مالی نشد، از راههای دیگری (مانند بنگاههای اقتصادی) تامین مالی شود.
در سال ۱۴۰۱، ۲۰ نیروی انسانی از بهترین دانشگاههای کشور داشتیم و یکی از پیشرفتهترین گزارشهای موجود (در مقایسه با گزارشات کشور و حتی منطقه) تهیه کردیم.
برای این تیم حرفهای ما در سال ۱۴۰۱ براوردمون حدود ۲ میلیارد بود، که کلا ۱ میلیارد تومان واریزی داشتیم؛ از شهریور سال گذشته، تا امسال حمایت مالی سریع، بهموقع و بهاندازه از ما نشده و پروژه های این مجموعه معطل شده است و به دلیل مشکلات مالی، تقریبا نیمی از تیم خود را از دست دادهایم.
واریزی ۵۰۰ میلیون تومان ۱۷ تیر ماه امسال برای معوقات سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بود. عدد واریزی یکمیلیاردی را من هم از رسانهها شنیدم؛ چرا که تا روز ۱۰ مرداد طی تماسهای ما، خود دوستان در سازمات معاونت علمی و دانشگاه از این موضوع خبر نداشتند.
درباره ساختمان رصدخانه:
ما در پنجسال گذشته، مانند ابتدای کار یک استارتاپ، جای مستقر و مستقلی نداشتیم.
در سال گذشته ساختمانی را در دانشگاه شریف فضای به نام رصدخانه، تجهیز شد، اما در یک سال و نیم گذشته هر روز، بخشهای مختلف رصدخانه به افرادی واگذار میشد یا نسبت به آن ادعای مالکیت میکردند.
در ۹ مردادماه نامهای از پژوهشکده سیاستگذاری دریافت کردم با این مضمون که با توجه به آنکه حمایت مالی مناسبی از طرف معاونت با توجه به ظرفیت ساختمان انجام نشده، طبقه اول و دوم بخش شرقی آخن جنوبی را در همان روز تحویل بدهید.
جالب است که میگویند وقتی نیرو ندارید، ساختمان را هم واگذار کنید، به جای آنکه بطور پیشینی بپرسند چرا نیروهایتان از دست رفتند؟
استانداردهای رصدخانهها در دنیا یک تعریف مشخص است: این مجموعهها باید نهاد مستقل و با صراحت لهجه باشند، به نوعی تبسنج یک پدیده اجتماعیند. انها باید به مردم، حاکمیت و جامعه و رسانه اطلاعرسانی بیحاشیه و دقیق و بدون اغراض سیاسی داشته باشند.
تخلفی صورت گرفته؟
حدسم از صحبتهای آقای دهقانی ناظر بر اساسنامهست که اخیرا امضا شده است ولی اجرایی نشده، امیدواریم زودتر در هیئت امنای معرفیشده متشکل ۲ نماینده از دانشگاه شریف و ۲نفر از معاونت علمی که بررسی شود آیا با استانداردهای جهانی منطبق است یا خیر و سپس آن را اجرایی کنیم.
هیچ مجموعه حرفهای خودش را درگیر بی مسئولیتی در این حد (انتشار دادههای محرمانه) نمیکند، ما نیز مستثنی نیستیم.
این مسئله درباره انتشار نتایج پیمایشها متفاوت است؛ وقتی افراد جامعه با اعتماد به ما در پیمایشهایمان شرکت میکنند، ما از نظر اخلاقی و حرفهای موظف به انتشار عمومی نتایج آنایم.
من و همکاران حرفهایم تا اینجای کار رصدخانه، تولید و جمعآوری اولین داده منسجم، مستند و قابل راستی آزمایی مهاجرتی کشور را انجام دادیم.
از اینجا به بعد تصمیم دانشگاه شریف و معاونت علمی است که بخواهند با چه استانداردی از توزیع اطلاعات و حمایتها، این کار ادامه پیدا کند یا نه.
در آخر اگر حمایتها پیششرط داشته باشد، اگر مدیر رصدخانه باید به متصدی امور اجرایی و پیگیریهای مالی رصدخانه تقلیل پیدا کند، از کار پژوهش و محصولی که موجب اعتماد مردم بشود، دور میشویم.
آنچه روشن است آسیبی که به ما در این یکیدوسال رسید و اینکه نمیتوان حرفهایترین نیروها را در شرایط تعویق چندماهه حقوقها نگهداشت.