گزارشی از نشست کلاب هاوسی: بررسی عوامل مهاجرت کادر درمان از کشور

تاریخ انتشار
11:30:00 | 17 / 01 / 1401

گزارشی از نشست کلاب هاوسی: بررسی عوامل مهاجرت کادر درمان از کشور

blog-main-image

*محمدرضا ظفرقندی: در فصل تابستان امسال ما هزار و ۱۸۰ و سال قبل حدود سه هزار درخواست گوداستندينگ (good standing) داشتیم، که این مساوی با مهاجرت نیست ولی تمایل به مهاجرت را نشان می‌دهد و در کنارش ما با افرادی مواجهیم که اصلاً درخواست گوداستندينگ هم نمی‌کنند ولي مهاجرت می‌کنند. محمدرضا ظفرقندی: *حدود ۳۰ هزار نفر پزشک داریم که حدود ۱۵ هزار نفرشان کار طبابت نمی‌کنند، بنابراین شرایط به‌گونه‌ای است که تا ساختار را ساماندهی نکنیم نمی‌توانیم امیدی به بهبود این اوضاع داشته باشیم. *محمدرضا جلائی‌پور: اما آنچه در حال حاضر نگران‌کننده شده است، این است که بر اساس شواهد موجود نرخ مهاجرت در میان این قشر اخیراً افزایش معناداری پیداکرده است و ازآنجایی‌که آموزش آنان هزینه‌بر و زمان‌بر است، طبق یک برآورد حداقل سه میلیارد دلار از ده میلیارد دلار هزینه‌ای که از مهاجرت افراد متخصص به کشور وارد می‌شود، مختص رشته‌های پزشکی است. *دكتر صلواتي: ما دچار پدیده‌ای به‌عنوان مهاجرت عام شده‌ایم که دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. از طرفی هم نیروی متخصص ایرانی یکی از ارزان‌ترین نیروهای متخصص در دنیا شده است. نشست مهاجرت و كادر درمان سومين نشست از سلسه نشست‌هايي است كه رصدخانه مهاجرت ايران با هدف بررسي علل مهاجرت در ميان اقشار مختلف اجتماعي، برگزار كرده است. در اين نشست دكتر محمدرضا ظفرقندي، دکتر امیرعلی سهراب‌پور، دکتر محمود صادقی، دکتر بهرام صلواتی و محمدرضا جلائی‌پور، نظرات خود را در مورد مهاجرت كادر درمان از كشور بيان داشتند.

 در زير گزيده‌اي از مباحث مطرح شده در اين نشست آمده است:


1- آقای دکتر سهراب پور (معاون آموزشي دانشگاه علوم پزشكي دانشگاه تهران) اشاره کردند كه افزايش ظرفيت پزشكي با روالي كه در جلسات مطرح می‌شود، يك آسيب خطرناك براي سلامت جامعه است. چراکه منابع موجود در بهترین دانشگاه‌های کشور هم برای آموزش علوم پزشکی کافی نیستند و افزایش ظرفیت کنکور بدون توجه به منابع لازم، کیفیت آموزش را کاهش خواهد داد. در خصوص بحث مهاجرت هم دافعه‌ها در داخل بسیار زیاد شده و جاذبه‌ها در خارج بسیار زیاد شده است. دافعه‌های داخلی عمدتاً ریشه در مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارند و از آن موارد می‌توان به قوانینی همچون قوانین مالیاتی و درآمد اساتید و... اشاره کرد.

از طرف دیگر، کشورهای توسعه‌یافته و حاشیه خلیج فارس برنامه‌هایی برای جذب کادر درمان طراحی کرده‌اند که اثرات سوئی بر نظام سلامت کشور خواهد داشت و افراد بسیار زیادی را جذب خواهند کرد. ایشان در پایان افزودند که از سال 92 مجلس قانونی مطرح کرد که مربوط به سهمیه متقاضیان تحصیل در دانشگاه‌هاست. آنان با تغییر تعریف ایثارگر، یک پدیده مخرب و آسیب‌زننده را در دانشگاه‌ها رقم زدند و آن‌هم مربوط به اختصاص حدود 25 درصد از ظرفیت دانشگاه به دانشجویان خانواده‌های ایثارگر است که با رتبه‌های نجومی در بهترین دانشگاه‌های کشور می‌نشینند. ایشان افزودند که این طرح در ابتدا با یک اندیشه درست ایجاد شد اما با تغییراتی که از سال 92 در آن ایجاد شد، منجر به ایجاد احساس تنفر در میان بسیاری از دانشجویان غیر ایثارگر شد که حس می‌کنند دانشجویان سهمیه دار جای آنان را در دانشگاه‌های برتر گرفته‌اند.

2- آقای دکتر ظفر قندی (رئيس سابق سازمان نظام پزشكي ايران) اشاره کردند ما در حال حاضر به ازاي هر 10 هزار نفر جمعيت، 16 نفر جمعيت پزشك داريم و اين آمار در مقایسه با كشورهاي همسايه ما بالاتر از استاندارد است و عدد قابل قبولي است. ضمن اینکه رشته پزشكي به زيرساخت‌هاي بيمارستاني وابسته است و با هزينه‌هاي درمان سروكار دارد. بنابراین اگر افزايش ظرفيت بدون توجه به این موارد بخواهد ايجاد شود، كيفيت تربيت و آموزش به‌ویژه در حوزه باليني كاهش پيدا مي‌كند و صدمه آن به مردم مي‌خورد. البته اینکه چرا در مناطق محروم که نیاز به پزشک دارند، نیروی پزشک به‌اندازه کافی وجود ندارد، یک بحث اقتصادی- اجتماعی دارد؛ اما افزایش ظرفیت یک‌سویه و بدون بررسی علت‌های مهاجرت هیچ کمکی به شرایط درمانی کشور و مناطق محروم ما نخواهد کرد. ایشان در ادامه افزودند که گواهی گوداستندينگ گواهی است که کسانی که می‌خواهند به خارج بروند، این مدرک را از سازمان نظام پزشکی می‌گیرند. در فصل تابستان امسال ما هزار و 180 و سال قبل حدود سه هزار درخواست گوداستندينگ داشتیم، که این مساوی با مهاجرت نیست ولی تمایل به مهاجرت را نشان می‌دهد و در کنارش ما مواجهیم با افرادی که اصلاً درخواست گوداستندينگ هم نمی‌کنند ولي مهاجرت می‌کنند، كه اين یعنی آن چیزی که آلان باعث نگرانی ما هست. ارزیابی ما از میزان مهاجرت پزشکان چیزی در حدود سه هزار پزشک در سال است.

حدود 30 هزار نفر پزشک داریم که حدود 15 هزار نفرشان کار طبابت نمی‌کنند، بنابراین شرایط به‌گونه‌ای است که تا ساختار را ساماندهی نکنیم نمی‌توانیم امیدی به بهبود این اوضاع داشته باشیم. ایشان در تکمیل گفته‌هایشان فرمودند که باید به اقتصاد سلامت، ساختار سلامت و نیروی انسانی توجه شود. بخشی از بحث نیروی انسانی مربوط به حوزه مهاجرت است. یکی از عوامل اصلی مهاجرت کادر درمان مربوط به بحث شرایط نامناسب زیستی، حکمرانی و بی‌ثباتی سیاسی – اجتماعی و حتی بی‌ثباتی روانی جامعه است. علاوه بر این، فشار مربوط به‌اجبار به خدمت در مناطق محروم و... هم مزید بر علت می‌شوند.

3- آقای جلائی پور (جامعه‌شناس) اشاره کردند که افزایش مهاجرت ازجمله در میان نیروهای تحصیل‌کرده و تواناتر اقتصادی، فرآیندی جهانی است و خیلی از جوامع توسعه‌یافته به خدمات درمانی نیروهای تحصیل‌کرده در کشورهای درحال‌توسعه متکی هستند و امکانات جذابی در اختیارشان قرار می‌دهند. آن جاذبه‌ها بخش زیادی از کادر درمان را مشتاق مهاجرت می‌کند. اما آنچه در حال حاضر نگران‌کننده شده است، این است که بر اساس شواهد موجود نرخ مهاجرت در میان این قشر اخیراً افزایش معناداری پیداکرده است و ازآنجایی‌که آموزش آنان هزینه‌بر و زمان‌بر است، طبق یک برآورد حداقل سه میلیارد دلار از ده میلیارد دلار هزینه‌ای که از مهاجرت افراد متخصص به کشور وارد می‌شود، مختص رشته‌های پزشکی است. برای حل این مسئله باید به عوامل کلان‌تر توجه کنیم. چراکه به نظر می‌رسد علل افزایش تمایل پزشکان برای مهاجرت خیلی متفاوت از علل افزایش تمایل به مهاجرت در میان سایر تحصیل‌کردگان نیست و اگر بخواهیم مسئله را به‌صورت ریشه‌ای حل کنیم، باید شاخص چشم‌انداز جاذبه سرزمینی و رقابت‌پذیری برای استعدادها ازجمله میان پزشکان را بهبود ببخشیم. بااین‌وجود برخی از طرح‌هایی که اخیراً مطرح‌شده‌اند، ازجمله طرح صیانت، طرح حمایت از خانواده و... احتمالاً این مسئله را تشدید خواهند کرد. ایشان افزودند که سهم سلامت و آموزش از تولید ناخالص داخلی و بودجه سالانه باید افزایش پیدا کند و ازآنجایی‌که تقاضا برای رشته‌های پزشکی بیشتر از عرضه است، ظرفیت آموزش باکیفیت باید افزایش یابد. همچنین برای رفع شکاف رو به افزایشی که بین پزشکان بسیار موفق و سایر پزشکان در حال شکل‌گیری است، می‌توانیم از تجارب کشورهای موفق استفاده کنیم. ایشان افزودند که مشکل اصلی در حال حاضر مربوط به توزیع پزشکان است و فرآیندهایی که به توزیع پزشکان متخصص در سطح کشور می‌انجامند باید اصلاح شوند. اما بازهم راه‌حل اصلی این مسائل در بهبود شاخص‌های کلان است که می‌تواند منجر به افزایش نرخ بازگشت مهاجران و حتی جذب متخصصان از سایر جوامع به ایران شود.

4- آقای دکتر صادقی (دانشیار حقوق دانشگاه تربیت مدرس) اشاره کردند که از طرفی از سال 96 تعداد کادر درمان در برخی از رشته‌های تخصصی کشور کاهش‌یافته است و از طرف دیگر میل به مهاجرت در میان آنان افزایش‌یافته است. مهاجرت کادر درمان قطعاً دلایل عمومی دارد که مربوط به وضعیت کشور ازلحاظ اجتماعی، اقتصادی فرهنگی و سیاسی است و زمینه‌سازی برای مهاجرت کرده است. ایشان افزودند که مهجوریت افراد را به سمت مهاجرت سوق می‌دهد و احساس به حاشیه رانده‌شدگی آنان را به سمت مهاجرت سوق می‌دهد.

5- آقای دکتر صلواتی (مدیر رصدخانه مهاجرت ایران) اشاره کردند که ما با موضوع شیوع مهاجرت به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه به‌ویژه در دوران پاندمی مواجه شدیم. کرونا میل به مهاجرت را افزایش داده است و ما دچار پدیده‌ای به‌عنوان مهاجرت عام شده‌ایم که دلایل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. از طرفی هم نیروی متخصص ایرانی یکی از ارزان‌ترین نیروهای متخصص در دنیا شده است. ایشان افزودند که رصدخانه مهاجرت ایران در بهار 1400 به رصد و پایش چهار دسته از متخصصان پرداخته است: کادر درمان، فعالین استارتاپ‌ها، اساتید و محققان و دانشجویان و فارغ‌التحصیلان. میل به مهاجرت و تصمیم به مهاجرت در هر چهار دسته بالاست. علت اصلی مهاجرت هم عدم تناسب درآمد و هزینه‌ها بوده، عواملی همچون چشم‌انداز و جاذبه سرزمینی، شیوه حکمرانی و کیفیت زندگی در خارج از کشور در رده‌های بعدی قرار داشتند. ضمناً اغلب افراد نمونه تصور می‌کردند که در خارج از کشور می‌توانند مفیدتر باشند. ایشان افزودند که درمجموع 18 درصد نیروهای انسانی ما متخصص هستند، سیستم آموزشی ما کیفیت لازم را نداشته و در تبادلات بین‌المللی سازگار با سایر جوامع عمل‌نکرده‌ایم. ضمناً در بحث سیاست‌گذاری سلامت خیلی هوشمند عمل‌نکرده‌ایم و آمار دقیقی در خصوص میل، اقدام و برنامه‌ریزی برای مهاجرت در میان این قشر نداریم.

سهم 16 پزشک از هر 10 هزار نفر جمعیت نیز شاید نسبت به کشورهای همسایه بهتر باشد، اما تصویر دقیق و روشنی از نیازهای کشور نمی‌دهد. ازآنجایی‌که سیاست‌گذاری داده محور نداریم، نمی‌دانیم با نیروی متخصص خود چه‌کار کنیم. بر اساس گزارشی که در فروردین 1399 انجام دادیم، اشاره کردیم که کادر درمان در دوران پاندمی نیروی بسیار گرانی است و علیرغم اینکه محدودیت برای مهاجرت وجود داشت، مهاجرت و جابه‌جایی کادر درمان آزاد بود. این مسئله را دیر بررسی کردند. به نظر می‌رسد رویکرد انفعالی پیش‌گرفته‌ایم درحالی‌که باید روی ظرفیت کادر درمان موجود برنامه‌ریزی کنیم، ظرفیت بازگشت آنان را تقویت کنیم، بررسی کنیم که آیا باید آنان را از خارج از کشور جذب کنیم؟ تا به این سؤالات پاسخ ندهیم، سیاست‌گذاری در این حوزه به‌درستی انجام نخواهد شد و چشم‌انداز کشورهای دیگر برای این قشر جذاب‌تر خواهد بود.


نظرات کاربران
  • هنوز نظری ارسال نشده است

پیغام خود را بگذارید