پرسش اصلی در این نوشتار این است که رسانههای اجتماعی خصوصاً شبکههای اجتماعی چگونه بر رفتار مهاجرتی ایرانیان تاثیر میگذارند. در ادامه پاسخ این پرسش را با کمک چند نکته از علوم شناختی و شناخت اجتماعی جستوجو میکنم.
بنا به گزارش پایگاه نظرسنجی ایسپا در عرض کمتر از سه سال، از اسفند ۹۷ تا تیر ۱۴۰۰، در میان پرسششوندگان ایرانی تعداد کاربران واتساپ از ۲۵ درصد به ۷۱ درصد و کاربران اینستاگرام از ۲۹ درصد به ۵۳ درصد رسیده است. در سال ۱۴۰۰ شاهدیم که برای اولین بار در طول تاریخ کشور، درصد افرادی که اخبارِ روز را از تلویزیون پیگیری میکنند با درصد افرادی که اخبار را از شبکههای اجتماعی دریافت میکنند، برابری میکند. معنای این دادهها چیست؟
این بدان معنا است که در کمتر از دو دهه و با سرعتی شگرف، شبکههای اجتماعی به پرمخاطبترین و تاثیرگذارترین رسانه عصر ما بدل شده است. امروزه، رسانه سنتی همچون رادیو، تلویزیون و غیره با وجود پیشینه تاریخی غنی، در رقابت خود با شبکههای اجتماعی بر سر جلب اقبال عمومی، میدان را باختهاند. بر این اساس، میزان تاثیرگذاری و نفوذ رسانههای دیجیتال بر ابعاد مختلف زندگی بشر مرتباً افزایش یافته است و در همین بستر ظهور پدیدههای نوینی چون بازاریابی دیجیتال، تاثیرگذاران (اینفلوئنسرها)، حبابهای اطلاعاتی، اخبار جعلی و … را شاهدیم.
نگاهی به نقش فزاینده شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی، کنشهای اجتماعی و سیاسی، انتخابات، اعتراضها و سایر حوزهها نشان میدهد که تصمیمها و الگوی رفتاری در موضوع مهاجرت هم از رسانههای اجتماعی به شدت متاثر خواهد بود.
قبل از پرداختن به پرسش اصلی این نوشتار، ابتدا یک تصویر کلی از مهاجرت ایرانیان را با استفاده از دادههای رصدخانه مهاجرت مرور کنیم:
تصویری خلاصه از مهاجرت ایرانیان
درباره نرخ مهاجرت دو شاخص متفاوت داریم. یکی میزان مهاجرتِ واقعی که صرفاً با بررسی آمار خروجی و ورودی مرزها مشخص میشود. دیگری هم ادراک و حس افراد جامعه از میزان مهاجرت است که لزوماً بر واقعیت منطبق نیست و متاثر از جو روانی، رسانه و عوامل دیگر است.
در زمینه مهاجرت افراد ۴ وضعیت دارند: اول افرادی که اصلاً میلی به مهاجرت ندارند. دوم افرادی که میل به مهاجرت دارند (desire to migrate). سوم افرادی که برنامه برای مهاجرت دارند (Plan to migrate). چهارم افرادی که برنامه خود را جامه عمل پوشاندهاند و آماده و مهیای مهاجرتند (Prepared for migration).
در همه کشورها نسبت افرادی که میل به مهاجرت دارند بسیار بیشتر از افرادیست که در حال برنامهریزی یا آماده برای مهاجرتند. برخی شواهد نشان میدهد که در کشور ما عوامل سیاسی و اقتصادی و تحولات اجتماعی در سالهای اخیر این نسبت را افزایش داده است. به طور مثال بنا بر نتایج پیمایشهای رصدخانه ملی مهاجرت ایران، میل به مهاجرت در میان گروههای مشاغل حرفهای و استارتاپها در سالهای اخیر افزایش یافته است.
بر اساس آخرین پیمایش جهانی گالوپ در سال ۲۰۱۸، ایران در میان ۱۵۰ کشور رتبه ۸۷ را از نظر جذابیت برای مهاجرت افراد سایر کشورها به ایران و در زمینه ماندن اتباع ایرانی در داخل کشور است. کشورهایی نیوزلند و سنگاپور در صدر این شاخص هستند. ایران در همین شاخص برای جوانان نسبتاً وضع بهتری دارد و در رتبه ۷۷ قرار دارد.
وضعیت نخبگان چگونه است؟ ۶۹ درصد رتبه های ۱ تا ۱۰۰ و ۷۸ درصد رتبه های زیر ۱۰۰۰ در کنکورهای سراسری از سال ۱۳۸۰-۱۳۹۴ در حال حاضر در داخل کشور اقامت دارند. (البته من معتقد نیستم که رتبههای برتر کنکور لزوماً نماینده نخبگان هستد) در زمینه شاخص فرار مغزها در سالهای اخیر، وضعیت ایران به ميانگين جهاني نزدیک تر شده است. رتبه ایران در اين شاخص همواره از میانگین كشورهاي خاورميانه بالاتر بوده است هر چند که در سالهای اخیر به شاخص خاورمیانه نزديك شده است.
وضعیت مهاجرت ایرانیان در شاخصهای بین المللی مهاجرت و در مقایسه با دیگر کشورها بحرانی نیست ولی در عین حال مطلوب هم نمیباشد. ضمن آنکه این شاخصها در سالهای اخیر تغییر محسوسی نیز نداشتهاند. مثلاً در شاخص مهاجرفرستی رتبه ۵۴ از ۲۳۲ و در شاخص مهاجرپذیری رتبه ۲۳ از ۲۳۲ را داریم. در دانشجو فرستی رتبه 19 و در دانشجو پذیری رتبه 28 از ۲۴۱ هستیم.
جمع بندی از آمار مهاجرت ایرانیان: شاخصهای مهاجرت در مقایسه با شاخصهای جهانی بحرانی نیستند و در سالهای اخیر با وجود افزایش فشارهای اقتصادی و سیاسی خصوصا ناشی از تحریم، تغییر چشمگیری نداشتهاند. به نظر میرسد علیرغم افزایش میل به مهاجرت در میان ایرانیان، ظهور همهگیری کرونا، کاهش توانمندی اقتصادی ایرانیان به واسطه مشکلات اقتصادی و تحریمها سبب افزایش موانع و هزینههای مهاجرت شده و در نتیجه آمار مهاجرت واقعی تغییرات قابل توجهی نداشته است.
شبکههای مجازی و خطای ادراکی در وضعیت مهاجرت
شاید این روزها این عبارت را در میان مردم شنیدهاید که «همه در حال رفتن هستند» ولی آیا واقعاً این چنین است؟ جواب خیر است. پیشتر توضیح داده شد که آمار واقعی مهاجرت در سالهای اخیر تغییر زیادی نداشته است. پس چه شده است؟
به نظر میرسد بهواسطه وضعیت جریان اطلاعات و شرایط روانی جامعه، مردم در تشخیص واقعیت مهاجرت دچار خطای ادراکی شدهاند و ادراک آنها با واقعیت موجود فاصله گرفته است (خطای ادراکی مثل وقتی که از یک فضای سرد وارد اتاقی گرم میشوید و دستگاه حسی شما در سنجش دمای محیط به اشتباه میافتد).
سوالی بعدی این است که چه عواملی میتواند ادراک ما از موضوع مهاجرت را تحت تاثیر قرار دهد؟
سرایت هیجانی و مهاجرت
در شناخت اجتماعی پدیدهای داریم به نام سرایت اجتماعی (social contagion). فرض کنید در یک جلسه سخنرانی نشستهاید. ناگهان در میان سخنرانی یکی از حضار با عجله از اتاق خارج میشود. نفر دوم و سوم هم از پی او به سرعت خارج میشوند. باقیاش را میدانید. ممکن است در عرض چند لحظه رفتار هیجانی چنان سرایت گستردهای پیدا کند که کل حضار در حال فرار به سمت درها باشند و کسی هم فرصت نکند عواقب و منطق این تصمیم را بررسی کند. اصلا ممکن است این رفتار هیجانی آنچنان بالا بگیرد که واکنش جمعی منجر به خسارت و تلفات جبران ناپذیر شود.
همانگونه که پیشتر ذکر شد، به نظر میرسد در سالهای اخیر میزان میل به مهاجرت افزایش داشته و همینطور گسترش کسبوکارهای مشوق مهاجرت، اجتماع را به سوی فراگیری هیجانی در زمینه مهاجرت سوق میدهد. مهاجرت فینفسه و بهخودیخود پدیدهای نامطلوب نیست و نویسنده هیچ قضاوتی درباره آن ندارد. ولی جدایی از عزیزان و ترک وطن یکی از مهمترین، پر هزینهترین و اضطرابآورترین تصمیمات زندگی هر فرد است. فراگیری هیجانِ مهاجرت سبب میشود افراد تحت تأثیر هیجان و به صورت نسنجیده و شاید نادرست تصمیم به مهاجرت بگیرند و در اثر این تصمیم نادرست خود، نزدیکان و جامعه را متحمل رنج و خسارات زیادی کنند.
عوامل بنیادی مهاجرت را نباید منکر شد ولی ….
لازم است که ابتدا خواننده محترم را از یک برداشت اشتباه بر حذر دارم. صحبت از اثر سرایت هیجانی در مهاجرت به معنای نفی وجود عوامل متعدد به عنوان پیشران اصلی مهاجرت نیست. یعنی همانطور که در پژوهشهای منتشر شده توسط رصدخانه مهاجرت هم اشاره شده است، اگر شما از افراد درباره دلایلشان برای مهاجرت بپرسید، مسائلی چون مشکلات معیشتی و نابسامانی اقتصادی، ناامیدی به آینده و … در صدر عوامل پیشران مهاجرت قرار دارد. اساساً بعید به نظر میرسد شخصی تصمیم دوستان و آشنایان به مهاجرت یا فضای روانی در شبکههای مجازی را بهعنوان دلیل مهاجرت ذکر کند.
با آنکه عموم مردم فرآیند تصمیمگیری خود را کاملاً مبتنی بر منطق میدانند، ولی سوگیریهای شناختی و تاثیرپذیریهای اجتماعی جزیی جداییناپذیر و مهم از دستگاه منطقی انسان برای تصمیمگیری است. نظریات اقتصاد رفتاری و نظریات تصمیمگیری تلاشی علمی برای یافتن اثرات همین عوامل شناختی و روانی بر فرآیند تصمیمهای انسان است.
پرسش بعدی این است که اندازه اثر سرایت هیجانی در مقایسه با اثر پیشرانهای مهاجرت چه میزان است؟
پاسخ دقیقی در این باره وجود ندارد. ولی قرائنی وجود دارد که نشان میدهد نقش شبکههای اجتماعی در فراگیری هیجانی در موضوعات اجتماعی در جامعه امروز ایران کم نیست.
به عنوان مثال رشد سریع تاثیرگذاران و کسبوکارهای بازار رمزارز و نقش آن در هجوم گسترده مردم برای خرید رمز ارزها را مشاهده کنید. علیرغم ریسک بالای سرمایهگذاری در این بازارها در مدت زمان کوتاهی تعداد زیادی از مردم متاثر از همین فضا سرمایهگذاری هنگفتی در این بازارها داشتهاند و بعضاً متحمل خسارت زیاده شدهاند. اقبال مردم به خرید املاک در ترکیه هم مثال دیگری از این رفتار است. به نظر میرسد نقش شبکههای اجتماعی در شکلدهی حرکتهای توده (herding behavior) یا رفتار گلهای اصطلاح دیگریست که برای بررسی اینگونه رفتارهای تودهای در پژوهشها به کار رفته است) روزبهروز زیادتر میشود و پژوهشها در سنجش اندازه این اثر در رفتارهای مختلف تلاش میکنند.
سوداگران مهاجرت و فضای مجازی
افزایش قارچگونه کسبوکارهای مرتبط با مهاجرت شاهد خوبی بر افزایش تعداد افرادی است که تمايل یا برنامهاي براي مهاجرت دارند. کسبوکارهایی که در بیش از ۸۰۰۰ سایت و کانال مهاجرتی به صورت دائم در حال تبلیغ و ارائه تصاویری فانتزی و داستانهای موفقیت (success story) از مهاجرتند و تجارتی پرسود بهم زدهاند و بعضاً از قبال هر پرونده مهاجرت چند ده هزار دلار سود میبرند. گزارش اخیر ماهنامۀ پیوست از کسبوکار تازه تاسیس برخی شرکتها از موضوع ویزای استارتآپ نمونهای از این دست است.
حتماً تا به حال متوجه بنرهای پرشمار تبلیغاتی در سایتهای معتبر و یا پیامهای تبلیغاتی اینفلوئنسرها با موضوع مهاجرت شدهاید. با افزایش رونق کسبوکارهای مهاجرت، این کسبوکارها به کار خود تنوع دادهاند و با اختصاص بودجه بیشتر حضور خود را در فضای مجازی افزایش دادهاند و با تولید انبوه محتوای متنوع و تبلیغات گسترده در موضوع مهاجرت، اولا نقش اصلی را در جهتدهی افکار عمومی حول موضوع مهاجرت ایفا میکنند و دوما با استفاده از ظرفیتهای بازاریابی دیجیتال بر ارائه تصويري آرمانشهري از مهاجرت تاكيد ميكنند. این مسئله از آنجهت نگرانکننده است که تاثیرگذاران افکار عمومی در موضوع مهاجرت خود ذینفع و سوداگر این بازار شدهاند و هیچ تعهدی به ارائه تصویری مبتنی بر واقعیت از موضوع مهاجرت ندارند.
مهاجرت ذهنی و تغییر هنجارهای اجتماعی
در طول تاریخ مهاجرت، همواره کشورهای مهاجرپذیر ظرفیت محدودی برای پذیرش متقاضیان داشتهاند. همواره با افزایش متقاضیان مهاجرت، رقابت برای مهاجرت سختتر شده، هزینه مالی و زمانی و ریسک مهاجرت بیشتر شده است. در نتیجه در جامعه امروز ایرانی، با افزایش میل به مهاجرت و افرادی که برنامه مهاجرت دارند، تعداد بازماندگان از مهاجرت هم رو به افزایش است. بازماندگان از مهاجرت در حالی که در داخل جامعه حضور دارند، در ذهن خود مهاجر هستند و از وطن دل بریدهاند، برنامهای برای ماندن ندارند و از حضور خود و زندگی فعلی خود رضایت ندارند. بازماندگان از مهاجرت به همراه مهاجران ذهنی و کسانی که در گیر و دار فرآیند طولانی و پر اضطراب مهاجرت هستند، تاثیر زیادی در سرایت هیجان تشدید مهاجرت دارند. درباره تعداد مهاجران ذهنی و بازماندگان مهاجرت و اثرات آنها در اجتماع دادهی تجربی در دست نداریم.
با افزایش تعداد مهاجران ذهنی (افراد معلق در دوگانه رفتن يا ماندن) در اجتماع، خطر دیگر تغییر هنجارهای اجتماعی متناسب با موضوع مهاجرت است. به عبارت ديگر افزايش تعداد مهاجران ذهني در جامعه ميتواند عزم به مهاجرت را بدل به هنجار و توافق اجتماعي نمايد و تصمصم به ماندن در كشور را مذموم و بدل به ضدهنجار نمايد.
لازم به ذکر است تمامی آمار و ارقام مربوط به مهاجرت که در این نوشتار ذکر شد، برگرفته از سالنامه مهاجرت ایرانیان تهیه شده در رصدخانه مهاجرت دانشگاه شریف به همت دکتر صلواتی و همکارانشان است. ایجاد دسترسی عمومی و رایگان به اطلاعات و آمار علمی و دقیق بهواسطه این تلاش ارزشمند، نقش مهمی در کنترل عملیاتهای روانی رسانهای و کاهش اثر اخبار جعلی در حوزه مهاجرت خواهد داشت.