قبل از طرح بحث در مورد موضوع مهاجرت و بازتاب آن در آثار ادبي كودكان و نوجوانان و پاسخ به سؤالات مهمي همچون «چگونگی مواجهه کودک و نوجوان با پديده مهاجرت» و برشمردن معيارهايي كه مكانها، ارتباطات و زبان جديد را براي يك كودك مهاجر در سرزميني ديگر تسهيل مينمايد، لازم است نكاتي را متذكر شوم.
بیشک پاسخ دقیق به این سؤالات نیاز به پژوهش در حوزهی آثار ادبی کودک و نوجوانِ منتشرشده در ایران و نسبتِ آنها با موضوع مهاجرت دارد و از آنجا که مهاجرت موضوعی میانرشتهای است، تحلیل وضعیت کتابهای کودک و نوجوان منتشرشده در ایران که به موضوع مهاجرت و مفاهیم مرتبط با آن پرداختهاند، علاوه بر بهرهگیری از رویکردهای جامعهشناختی، روانشناختی، اقتصادی و سیاسی مستلزم مطالعهاي تاریخی نیز هست. بنابراین اذعان میکنم آنچه شرح خواهم داد، فقط روزنهاي است در برابر چشماندازی وسیع و بهعبارتدیگر طرح مسئلهاي است که میتواند بدل به مسئلهاي پژوهشی در حوزه سؤالهای طرحشده، گردد. در اين متن تلاش کردم برای نزدیک شدن به پاسخ سؤالهای طرحشده، ابتدا مفهوم مهاجرت و مسئلهمندی آن را در جهان امروز شرح دهم و بر اساس مدلهای نظری مهاجرت به بعضی از دلایل مهاجرت بپردازم. سپس بر اساس زمینهی مفهومی ایجادشده در بحث با ذکر چند نمونه از کتابهای تألیفی و ترجمهی منتشرشده در ایران، کمبود آثار تألیفی در این حوزه را علیرغم نیاز مخاطب امروز جامعه ایران بیان کنم. همچنین با معرفی آثار برجسته در این حوزه، توانایی و قدرت ادبیات کودک و نوجوان در فهم پدیدهی مهاجرت و امکان مواجههی آگاهانه برای بهره بردن از الگوهای سازگاری در یک جامعهی متکثر فرهنگی را نشان دهم. چنانکه در ابتدای این بحث مطرح کردم، پاسخ دقیق به سؤالهای موردنظر نیاز به پژوهشی میانرشتهای دارد که با توجه به موقعیت ایران از نظر مهاجرت، انجام چنین پژوهشهایی ضروری به نظر میرسد.
مروری جامعهشناختی بر مسئلۀ مهاجرت
مهاجرت یک پدیدهی مؤثر در زندگی فردی و اجتماعی است که در سالهای اخیر به دلیل افزایش بیسابقه تعداد مهاجران در بسیاری از نقاط جهان بهعنوان موضوعی میانرشتهای در علوم انسانی و اجتماعی موردتوجه قرارگرفته است. ازاینرو بازتاب این مفهوم در اشکال متفاوتِ هنر مانند ادبیات، سینما و تئاتر، نقاشی و موسیقی برجسته است. شکل مهاجرت بر اساس زمان، تحولات اجتماعی، سیاسی و جغرافیای زیستی انسان در طول تاریخ تغییر کرده است. زمانی به دلیل صنعتی شدن شهرها و بهره بردن از امکانات زندگی مدرن در شهر، اشتغال در کارخانجات و غیره، مهاجرت از روستاها به شهرها یا مهاجرت درونمرزی مسئلهی مورد مطالعهی پژوهشگران بود و امروز مهاجرت برونمرزی یا بینالمللی یعنی از یک کشور به کشور دیگر به دلایل متفاوت اقتصادی، زیستی، سیاسی و اجتماعی از جنگ تا قحطی و خشکسالی و رژیمهای توتالیتر مسئلهی جوامع ماست.
بدینجهت گرچه مهاجرت به معنای نقلمکان انفرادی یا جمعی انسانها و یا تغییر محل اقامت بهطور دائمی یا برای مدت طولانی همواره در طول زندگی انسانها در جوامع متفاوت وجود داشته است اما در قرن بیستم و بهویژه قرن بیست و یکم به اشکال متنوع و دلایل تازهاي برجسته شده و بدل به مسئلهی[1] مطالعات انسانی و اجتماعی شده است. برای فهم مهاجرت باید آن را صورت ابژهای[2] برای شناسایی و مطالعه درآورد و به تعبیر فوکو[3] آن را مسئلهمند[4] کرد. جستوجو دربارهی مفهوم مهاجرت در حال حاضر باعث میشود تا ما با انبوهی از نظامهای علمی و زبانی حول مهاجرت مواجه شویم و به نظر میآید در قرن بیست و یکم هستهی گفتمانی مهاجرت متراکم شده است زیرا ابژه و آماج مجموعهی بزرگی از دانشها از روانشناسی، جامعهشناسی، جمعیتشناسی تا اقتصاد و سیاست قرارگرفته است. ازاینرو، مهاجرت کلیدواژهای است که در حوزههای متفاوت علوم تخصصی تا حوزه عمومی و رسانهها و فضای مجازی توسط متخصصین و مردم عادی موردتوجه و پیگیری قرار میگیرد. روند صعودی مهاجرت با بروز بحران در بسیاری از کشورهای دنیا در حال گسترش است.
برای مثال بر اساس گزارش بینالمللی مهاجرت در سال 2000 ميلادي 173 میلیون مهاجر در سطح جهان وجود داشت و در سال 2017 با افزایش 85 میلیونی به 258 میلیون نفر رسید.[5] البته بر اساس آمار سال 2021 به دلیل همهگیری کرونا، با اندکی کاهش، جمعیت مهاجران جهان در سال 2020 بالغبر 281 میلیون نفر برآورد شد[6] که از این تعداد 36 میلیون نفر کودک هستند.[7] درحالیکه بر اساس آمار یونیسف تعداد کودکان مهاجر در سال 1990 ، 25 میلیون نفر بوده است، یعنی در عرض بیست سال تعداد کودکان مهاجر با سیری صعودی، یازده میلیون نفر افزایشیافته است. جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا بر اساس آمار سال 2020 ميلادي 1.8 میلیون نفر است. البته بر اساس منابع داخلی(دبیرخانه شورای عالی ایرانیان)جمعیت مهاجر ایرانی خارج از کشور4.04، برآورد شده است که این آمار بر اساس منابع بینالمللی قابل راستی آزمایی نیست. طبق آمار رسمی سازمان ملل متحد در سال 2013، ایران در بین 72 کشور درحالتوسعه، رتبه سوم مهاجرت افراد متخصص را با توجه به جمعیت خود داراست. تحقیقات دیگری که در سطح دانشگاههای معتبر ایران انجامشده، نشان داده است که بهطور متوسط از هر هجده نفر که از سوی دانشگاه برای کسب تخصص به کشورهای توسعهیافته اعزامشدهاند، تنها سه نفر به ایران بازگشتهاند[8] . ایران ازجمله کشورهای مهاجر فرست و مهاجرپذیر بهویژه در سه دهه اخیر است. مشکلات و دشواریهایی که پیامدِ پدیده مهاجرت در گسترهی وسیعی از جهان ازجمله در ایران هستند، موجب شدهاند تا پژوهشگران و سیاستگذاران در فرایند بازاندیشی انتقادی نِسبت به مهاجرت قرار گیرند و بهطورجدی دربارهی آن بیندیشند و دست به مطالعه و پژوهش بزنند. پژوهشها و آثار نگاشته شده در سالهای گذشته بهویژه تا دهه 1990 بیشتر بر جامعهی میزبان متمرکز بود اما در سالهای اخیر شاهد انجام پژوهشهایی در جامعه مبدأ نیز هستیم.[9]
برای مطالعه پدیده مهاجرت و فهم و تبیین آن نظریههای متفاوتی بر اساس رویکردهای اقتصادی، جامعهشناختی، روانشناختی و سیاسی شکلگرفتهاند .برای مثال نظریه جاذبه و دافعه راونشتاین[10] نخستین تبیین نظری دربارهی مهاجرت است. از نظر وی مهاجرت اتفاقی نیست بلکه قانونی خاص بر آن حاکم است. به این معنا که عوامل جاذب اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی فرد را بهسوی مهاجرت ترغیب و تحریک میکند و در مقابل شرایط نامطلوب اجتماعی و فیزیکی او را از سرزمین مألوف رانده و دفع میکند. نظریه اقتصاد نئوکلاسیک[11] که تفاوت در دستمزد و نابرابری میان کشورها در عرضه و تقاضای نیروی کار را دلیل اصلی مهاجرت میداند، بر این اساس اگر شکاف میان کشورهای غنی و فقیر کم شود، مهاجرت نیز کاهش مییابد. این نظریه، مهاجرت را پاسخی فردی به عوامل دافعه در کشور محل اقامت و عوامل جاذبه در کشور مقصد میداند.
بر اساس نظریه نظام جهانی والرشتاین[12]، نظام سرمایهداری نیازمند انباشت سرمایه است و این هدف موجب جذب منابع کشورهای پیرامون به مرکز میشود. فرایند مهاجرت نیز بخشی از فرایند انباشت سرمایه است. ناموزونی انباشت سرمایه، درجه توسعه و تجمع قابلیت فناوری، تراکم سرمایه انسانی برای کشور میزبان را به همراه دارد. نظریه نیاز مازلو[13]ریشه مهاجرت را در ارضاء یا عدم ارضای نیازهای مختلف افراد (پنج دسته نیاز اصلی مازلو) میداند. یعنی مهاجرت راه مناسبی برای برآوردن نیازهای متفاوت شخصی افراد است. در نظریه نِلم[14]به مهاجرت بهمثابه راهبردی جهت متنوع ساختن سبد مالی خانواده نگاه میشود. بهبیاندیگر، افراد در یک تلاش خانوادگی برای دگرگونی اقتصاد و بالا بردن درآمد خانوار به بازار کار تازهای مهاجرت میکنند و با فرستادن پول به خانواده و جامعهی خود کمک میکنند. نظریه شبکه، نظریه دیگری است که بر اساس آن روابط خویشاوندی یا دوستانه میان مهاجران اولیه و مهاجران بالقوه برقرار میگردد و احتمال مهاجرتهای بینالمللی را میافزاید. برای توضیح چیستی و چرایی مهاجرت، نظریههای بسیار دیگری نیز مطرح است مانند نظریه لاری ساستاد[15] ، اِورت لی[16]، زیپف[17]، آرتور لوییس[18] و تودارو[19]و دیگران که پرداختن به تکتک آنها ما را از حیطهی بحث موردنظر بر اساس سؤالهای طرحشده دور میکند[20] .
بر اساس نظریههای فوق بهطور اجمالی با مفهوم مهاجرت و بعضی از دلایل انجام آن آشنا شدیم. اما آنچه در بحث ما اهمیت دارد، نظریههایی است که به وضعیت مهاجران در جامعهی میزبان و همچنین وضعیت در تعلیق افرادِ در آرزوی مهاجرت در جامعه مبدأ توجه دارد. از این منظر میتوان به مدلهای ادغام قومی گیدنز[21]و استراتژیهای فرهنگ پذیری بَری[22]، نظریه تعاملی بوریس[23]، نظریه همانند گردی قطاعی پورتز[24]و دیگران اشاره کرد[25]. بدین منظور بهطور مختصر به نظریه گیدنز و بَری در باب سازگاری مهاجران خواهم پرداخت و بر اساس دیدگاههای این دو اندیشمند، وضعیت ادبیات کودک و نوجوان منتشرشده در سالهای اخیر را که بهنوعی به مهاجرت و مفاهیم برآمده از آن مانند سازگاری (قومی، دینی، زبانی، جنسیتی، فرهنگی)، احساس تنهایی، طرد و جدایی، هویت سیال، دیگری متمایز از نظر آدابورسوم و فرهنگ، خوراک و پوشاک و مانند آنها مرتبط است، خواهم پرداخت.
بنا بر نظر گیدنز در عصر جهانیشدن و دگرگونیهای پرشتاب، مزایای بیشمار و چالشهای بغرنجِ تنوع قومی در برابر بسیاری از دولتها قرار دارد. حرکت و اختلاط جمعیتهای انسانی در آینده بیشتر خواهد شد و ازاینرو تنشها و تعارضها نیز افزایش خواهد یافت. در این شرایط چگونه میتوان تنوع قومی را تاب آورد و از بالا گرفتن تعارضها پیشگیری کرد؟ و یا در جوامع چند قومیتی چه رابطهای میان گروههای اقلیت و اکثریت جمعیت برای کاهش تنشها باید وجود داشته باشد؟ او سه مدل اساسی را برای ادغام مهاجران مطرح میکند. همانند شدن، کوره ذوب[26] و کثرتگرایی فرهنگی[27]. اولین مدل، همانند شدن است که بر اساس آن مهاجرانی که وارد یک جامعه میشوند دست از آدابورسوم و کردارهای اولیه خود بردارند و رفتار خود را بر مبنای ارزشها و هنجارهای اکثریت شکل دهند. یعنی مهاجران زبان و پوشاک و سبک زندگی و نگرشهای فرهنگی خود را تغییر دهند تا در نظم اجتماعی جدید ادغام شوند. در مدل کوره ذوب، بهجای آنکه سنتهای مهاجران به نفع سنتهای غالب از میان برود، در آن میآمیزد تا الگوهای جدید و تحولیافتهای ایجاد شود و منجر به تنوع و گوناگونی بیشتری گردد. شکلهای مختلط آشپزی، مُد، موسیقی و معماری جلوههایی از این رهیافت هستند. خیلیها این مدل را مطلوبترین برآیند تنوع قومی میدانند. مدل سوم، کثرتگرایی فرهنگی است. از این منظر بهترین راه این است که از ایجاد جامعه متکثر حمایت کنیم که در آن اعتبار و اهمیت مساوی برای خردهفرهنگهای متعدد و متفاوت به رسمیت شناخته شود. در این رهیافت گروههای اقلیت قومی از حقوقی برابر با اکثریت جمعیت برخوردارند و تفاوتهای قومی بهمنزلهی مؤلفههای حیاتی زندگی کل جامعه مورد احترام قرار میگیرد. برای نیل به منزلتی برابر اما متمایز راه درازی در پیش است. اقلیتهای قومی هنوز از نظر بسیاری از مردم تهدید بهحساب میآیند. تهدیدی برای شغل، سلامت، امنیت و فرهنگ ملی. ازاینرو به نظر میرسد مدل کثرتگرایی فرهنگی در زمان حاضر هدفی دوردست و خوشبینانه است.
بنا بر نظر بَری، فرهنگ پذیری یک فرایند یادگیری است که از آن طریق فرد دریک زمینه اجتماعی-فرهنگی جدید، زندگی را شروع میکند و درواقع این فرایند فرهنگ پذیری از اجتماعی شدن اولیه که در جامعه قبلی رخداده بود، به وجود میآید. فرهنگ پذیری یک فرایند متقابل و مداوم میان گروههای اقلیت و اکثریتِ غالب در یک جامعه متکثر است. بری از طریق رویکرد نظری خود سه پرسش اصلی را مطرح میکند:1-چگونه جوانان مهاجر فرهنگ پذیر میشوند؟2-چگونه آنها به سازگاری میرسند؟3-آیا برای دستیابی به موفقیت در جامعه جدید روش بهتر و مطلوبتری برای فرهنگ پذیری وجود دارد؟ از نظر وی هیچ شخصی در جستوجوی راههای مشابه برای پذیرش فرهنگ جدید نیست. همهی افراد و گروهها استراتژیهایی برای فرهنگ پذیری اتخاذ میکنند. بَری مدلی دو بُعدی از فرهنگ پذیری را ارائه میدهد که نگرشهای فرهنگ پذیری هر دو گروه یعنی مهاجران و شهروندان جامعه بزرگتر را در برمیگیرد. بر اساس نظریه بری، مهاجران با دو سؤال اصلی مواجه میشوند:1- آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکانم را حفظ کنم؟2- آیا حفظ روابط با دیگر گروهها ارزشمند است؟ بر اساس پاسخهایی که به این دو پرسش داده میشود، چهار استراتژی فرهنگپذیری متمایز میشوند: استراتژی یکپارچگی، همانند گردی،جدایی و استراتژي حاشیهای شدن.
منظور از استراتژی همانند گردی این است که فرد هویت فرهنگی خود را ازدستداده و به فرهنگ جامعه مقصد روی آورد(مانند مدل همانندشدن گیدنز). استراتژی جدایی هنگامی است که افراد برای حفظ فرهنگ مادریشان ارزش قائل شده و از کنش متقابل با دیگر فرهنگها سرباز میزنند و توجهی به فرهنگ جامعه میزبان ندارند. بر اساس استراتژی یکپارچگی، شخص مهاجر به فرهنگ جامعه مبدأ پایبند است و درعینحال بافرهنگ جامعه میزبان یا مقصد نیز ارتباط دارد. این وفاداری به هر دو فرهنگ نوعی همبستگی اجتماعی را به وجود میآورد (شبیه به مدل کوره ذوب گیدنز). استراتژی حاشیهنشینی به این معناست که فرد مهاجر هم فرهنگ کشور مبدأ خود را و هم فرهنگ جامعهی میزبان را طرد میکند. عدم وفاداری به دو فرهنگ منجر به بیگانگی دوگانه میشود. بری در مورد انتظاراتی که شهروندان جامعه میزبان در مورد فرهنگ پذیر شدن مهاجران دارند، میگوید که گروه مسلط تمایل به همانندگردی گروههای مهاجر بافرهنگ میزبان دارند. جداسازی هنگامی است که گروه مسلط بهاجبار مهاجران را از جامعه بزرگتر جدا میکنند و حاشیهای شدن توسط گروههای مسلط بر گروههای اقلیت مهاجر تحمیل میشود. تکثرگرایی فرهنگی نیز هنگامیکه تنوع و تکثر بهطور گسترده بهعنوان ویژگی کل یک جامعه موردپذیرش همه گروههای متنوع قومی و فرهنگی قرارگرفته است، رخ خواهد داد. از نظر بَری چهار استراتژی فرهنگ پذیری باهم پیوسته هستند و افراد ممکن است از یک استراتژی به استراتژی دیگر تغییر موضع بدهند و فرهنگ جامعه میزبان چندین فرهنگ دیگر را در خود جای بدهد. همچنین او علاوه بر استراتژیهای فرهنگ پذیری تعدادی از متغیرهای بین فرهنگی را در امر سازگاری دخیل میداند. مانند هویتهای فرهنگی، دانش زبانی و استفاده از آن؛ روابط اجتماعی با گروه همسالان؛ جنسیت؛ ترکیب قومی همسایگی؛رفاه روانشناختی(مانند عزتنفس ، رضایت از زندگی،عدم نگرانی)؛سازگاری فرهنگی-اجتماعی( مانند سازگاری در مدرسه،نبود مشکلات رفتاری در اجتماع مثل وندالیسم و سرقتهای جزئی)نتایج پژوهش بَری نشان داده است که بیشترین اولویت فرهنگ پذیری برای جوانان مهاجر، استراتژی یکپارچگی بوده است.
پس از شرح مختصر مسئله مهاجرت بر مبنای نظریههای مطرحشده و سه الگوی ادغام مهاجران بنا بر نظر گیدنز و استراتژیهای فرهنگ پذیری بَری، تا حدی با مفهوم مهاجرت و دلایل آن و آمار بالای مهاجران بهویژه مهاجران کودک و همچنین الگوهای سازگاری و ناسازگاری آشنا شدیم. حال ذکر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که در بند 13، اعلامیه جهانی حقوق بشر، مهاجرت یک حق شمردهشده و بر اساس آن هر انسانی آزاد است تا مکان زندگی خود را درون یا بیرون از مرزهای یک کشور برگزیند. علاوه بر آن در ماده 10 و 11 پیماننامه جهانی حقوق کودک نیز، بهحق مهاجرت بهعنوان یکی از حقوق بنیادی اشارهشده است و افراد یا دولتها نمیتوانند مانع مهاجرت خانوادهها و کودکان شوند. بنابراین مهاجرت به دلایل بسیاری که به بعضی از آنها بهطور کوتاه اشاره گردید با سیر صعودی وجود دارد و امری اجتنابناپذیر در جهان امروزاست. آنچه اهمیت دارد، فهم مهاجرت، پذیرش جوامع چند فرهنگی و الگوهای سازگاری با شرایط تازهی زیست انسانی است.
سهم توجه به «مهاجرت» در ادبیات کودک در ایران چه میزان است؟
بر اساس آنچه تاکنون توضیح داده شد، میتوان به سؤالات مطرحشده در این بحث پرداخت. اینکه آیا در کتابهای کودک و نوجوان منتشرشده در ایران، به موضوع مهاجرت و مفاهیم برآمده از آن توجهی شده است؟ در این صورت بر مبنای الگوهای ادغام قومی گیدنز (همانندشدن،کوره ذوب، تکثرگرایی فرهنگی) و استراتژیهای فرهنگی بَری (همانند گردی،جدایی، یکپارچگی،حاشیهنشینی) که چگونگی مواجهه مهاجران با مهاجرت در کشور میزبان را تحلیل میکنند، در کتابهای کودک و نوجوان منتشرشده در ایران، میتوان به داستانهایی برخورد که دربردارندهی این الگوها و استراتژیها باشند ؟ به بیان سادهتر آیا این کتابها زمینهای را برای فهم مهاجرت و ادغام مهاجران در هر یک از اشکال مطرحشده فراهم میکنند؟
با مراجعه به فهرست کتابهای برگزیده، شایسته تقدیر و چهار ستارهی شورای کتاب کودک[28] با موضوع مهاجرت و مفاهیم مرتبط با آن بین سالهای 1384 تا 1397 (سیزده سال) که به مناسبت "روز جهانی مهاجرت، 18 دسامبر2019، برابر با 27 آذر 1398، منتشر شد، میتوان به تعدادی از کتابهای منتخب شورا که در جایگاه ادبیات قرار میگیرند و دارای ارزش ادبی و هنری هستند، دسترسی پیدا کرد[29]. درمجموع 60 کتاب در این فهرست معرفیشده است[30]. از این تعداد، 11 کتاب زمانهای بزرگسال هستند که به نوجوانان پیشنهاد دادهشدهاند. از میان 49 کتاب کودک و نوجوان، تنها 7 کتاب توسط نویسندگان ایرانی نوشتهشدهاند که در اغلب آنها مهاجرت داخلی به دلیل وقوع جنگ، رخداده است. این تعدادِ اندک کتابهای تألیفی نشاندهندهی این نکته است که باوجود سیر صعودی مهاجرت و افزایش چشمگیر مهاجران ایرانی بهویژه از دهه هشتاد به بعد، در کتابهای داستانی تألیفی، جای کتابهایی که به موضوع مهاجرت و مفاهیم برآمده از آن بخصوص مهاجرت بینالمللی پرداخته باشند، خالی است. البته بهتر است به کتابهای آموزشی رسمی اصلاً اشارهاي نکنیم، زیرا اگر هم حرفی از مهاجرت در این کتابها باشد، برآمده از نگاههای ایدئولوژیکی و سوگیری منفی به مهاجرت است بدون آنکه زمینههای فهم مهاجرت و دلایل و اشکال آن برای کودکان و نوجوانان بر اساس منابع درست و مستند اجتماعی و تاریخی شرح داده شود. ازاینرو، به نظر میرسد کودکان و نوجوانان ایرانی باوجود مهاجرت وسیع خانوادهها، در حوزهی داستانهای تألیفی فرصت آشنایی و تجربهی مهاجرت بهویژه مهاجرت برونمرزی و بینالمللی را بسیار محدود داشتهاند.
تحلیلی بر آثار برگزیدۀ ادبیات کودک در این زمینه
اما از میان کتابهای تألیفی به سه کتاب میپردازم. کتاب" تو یک جهانگردی[31]" ، نوشتهی شهرزاد شهرجردی و تصویرگری غزل فتحاللهی در سال 1398 چاپشده است و بدینجهت در فهرستی که معرفی شد، نیامده است. این کتابِ کودک، داستان خواهر و برادری است که به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه و کشورشان میشوند. سفر اجباری برادر و خواهر در این داستان به جهانگردی تشبیه شده است، آنها در طول سفرشان با مشکلات فراوانی روبهرو میشوند اما امیدشان را از دست نمیدهند. ترویج صلح، نکوهش جنگ و درک پدیدهی مهاجرت در تجربهی سفر از ویژگیهای این کتاب است. این کتاب کودک فاقد مؤلفههایی است که بر اساس آنها بتوان از الگوهای ادغام قومی گیدنز و استراتژیهای فرهنگی بَری، جهت تحلیل بهره برد.
کتاب «عاشقانههای یونس در شکم ماهی[32]»، نوشته جمشید خانیان است. این کتابِ نوجوان درباره تجربهی مهاجرت خانوادهاي است که در هنگام جنگ ایران و عراق، مجبور به ترک خانه و شهر خود میشوند. تجربهی آوارگی در جادهها، انتخاب میان هویت خود و زندگی دیگری، زندگی جمعی مهاجران در یک فضای محدود، تلاش برای بقاء، خشونت و تباهی جنگ، زیبایی و شور عشق و موسیقی موضوعاتی است که داستان به آنها میپردازد. ازآنجاکه مهاجرت در این داستان داخلی است، مهاجران بافرهنگ و زبان متفاوت مواجه نمیشوند و سازگاری و ادغام درون گروهِ خودِ مهاجران صورت میگیرد که باوجود ملیت واحد ایرانی و حتی تعلق قومی و زبانی یکسان، زندگی جمعی مهاجران در یک فضای مشترک، منجر به بروز تنشها و چالشهایی بر سر مرز فضای زیستشان در یک مکان مشترک میشود .همانطور که گفته شد در آثار تألیفی تجربه مهاجرت برونمرزی و حضور شخصیتهای داستانی در یک جامعه دیگر بهندرت به رشته تحریر درآمده است. یکی از این کتابهای نوجوانِ تألیفی«طعم سیب زرد»[33] ، نوشتهی ناصر یوسفی است. در این کتاب که به موضوعاتی چون، جدایی، تک والدی، دروغ، ترس و اضطراب میپردازد. یکی از شخصیتهای اصلی (نثار) پسری افغانستانی است که پدر و مادرش سرایدار مدرسهاي هستند که پسران ایرانی در آن درس میخوانند و او نیز در همان مدرسه درس میخواند. تجربهی حضور نثار در مدرسه و رابطهی دوستیاش با سینا شخصیت دیگر کتاب، بازتابی از استراتژیهای فرهنگی جدایی و یکپارچگی در نظریهی بَری است. ازاینرو میتوان کتاب فوق را از این منظر مورد تحلیل قرارداد.
همانطور که گفته شد تعداد کتابهای ترجمه با موضوع مهاجرت در بازار نشر کتاب ایران از فراوانی بالایی نسبت به کتابهای تألیف برخوردارند و در فهرستی که معرفی گردید، تعداد آنها هفت برابر کتابهای تألیفی است. بنابراین کودکان ایرانی درواقع اغلب بامطالعهی کتابهای ترجمه با مفهوم مهاجرت و تجربهی آن در داستان آشنا میشوند. از میان کتابهای ترجمه که به موضوع مهاجرت و مفاهیم مرتبط با آن پرداختهاند، کتابهای بسیاری وجود دارند که ظرفیت و قابلیت تحلیل آنها بر اساس مدلهای نظری گیدنز و بَری امکانپذیر است. یکی از این کتابها، کتابِ کودک " خود شجاع تو[34]" ، اثر ژاکلین وودسن[35] با تصویرگری رافائل لوپزاست. کتاب با این جمله آغاز میشود: "گاهی پیش میآید که وارد کلاسی میشوی و میبینی هیچکس شبیه تو نیست"، در صفحات دیگر مخاطب متوجه تفاوت شخصیت داستانی با دیگران به دلیل رنگ پوست، لباس، حالت مو، زبان و غذا میشود. شخصیت داستانی گاه احساس تنهایی، جدایی و حتی طرد میکند. اما بهتدریج تصمیم میگیرد از استراتژی یکپارچگی (الگوی کوره ذوب) برای سازگاری و ادغام (جهان آغوشش را کمی بیشتر به سویت باز میکند تا خودش را در تو جا دهد) بهره ببرد. مخاطب کودک قدمبهقدم باشخصیت داستانی همراه میشود تا در پایان در فضای متکثر فرهنگی با او همسو و همدل و همراه و دوست میشود. این کتاب ظرفیت قابلتوجهی برای تحلیل بر اساس الگوهای نظری گیدنز و بَری در باب مهاجرت دارد.
یکی از کتابهای ترجمه با موضوع مهاجرت، کتاب نوجوانِ«وزن آب[36]"، نوشتهی سارا کرووسان[37] است.کتاب فوق، داستان یک دختر نوجوان لهستانی است که به همراه مادرش به امید پیدا کردن پدر که پیشتر آنها را ترک کرده و به انگلیس رفته است، راهی انگلیس میشوند. او در انگلیس علاوه بر مشکلات و بحرانهای خانوادگی باید بحرانهای ناشی از مهاجرت را نیز تجربه کند. تنهایی، تفاوتهای ظاهری، زبان متفاوت، شهر ناآشنا، عدم پذیرش در جامعه میزبان و طردشدگی، منجر به تجربه رنج و اندوه در او میشود. اما عشق و امید او را بهسوی سازگاری با جامعه تازه هدایت میکند. او میگوید: «وقتی مامان گفت : «میرویم انگلیس». فکر نمیکردم اینطور تنها بشوم. میدانستم تفاوتهایی دارم و خارجیام. میدانستم از همهچیز سر درنمیآورم. اما فکر کردم، شاید فقط کمی متفاوت باشم. مثل یک سنجاب قرمز بین سنجابهای خاکستری، مثل دختری انگلیسی در گدانسک. اما من یک دختر انگلیسی در گدانسک نیستم. من یک لهستانیام در کاونتری. و اینها اصلاً یکی نیستند، اصلاً.» مخاطب نوجوان در تمام ماجراهای کتاب با شخصیت مهاجر هم ذات پنداری میکند و به درک تجربهی مهاجرت از طریق او نزدیک میشود. تجربهای که در دنیای واقعی شاید هرگز برای مخاطب پیش نیاید و شاید هم پیش بیاید. در هر دو صورت مخاطب در مواجهه با مهاجرت با پیامدهای آن مانند رنجها ، کمبودها و گاه امتیازهایش آشنا میشود. این کتاب نیز از ظرفیت قابلتأملی برای تحلیل بر مبناي الگوهای ادغام قومی گیدنز و راهکارهای فرهنگی سازگاری در نظریه بَری، برخوردار است. بهطوریکه میتوان پیوستگی چهار الگوی بَری را در آن پیدا کرد و تغییر موضع فرد مهاجر را بر اساس حرکت و تعلیق میان آنها تحلیل کرد.
[1] .problem
[2] .object
[3] .Michel Foucault
[4] .problematization
[5]. International Migration Report, 2017: 6-31 & World Bank Group, 2016: 6.
[6] .http://iran.un.org
[7].http://data.unicef.org
[8] .طاهری دمنه، محسن؛کاظمی،معصومه.(1397).تمایل به مهاجرت در بین جوانان؛ مطالعه کیفی در تصاویر آینده.فصلنامه مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی،10(4)،78-53.
[9] .شیرخانی،محمدعلی؛ بایزیدی،رحیم.(1397).مهاجرت،خروج سرمایهی انسانی و توسعه: مقایسه ایران و ترکیه.فصلنامه رهیافتهای سیاسی و بینالمللی،دوره10،ش2(56پیاپی).
[10].Ravenstein
[11] .Neoclassical Economics Theory
[12] .Wallerstein
[13] .Maslow
[14] .New Economics of labor Migration Theory(NELM)
[15] .Sjaastad
[16] .Everet Lee
[17].Zipf
[18] .Arthur Lewis
[19] .Todaro
[20] .برای مطالعهی بیشتر و دقیقتر نظریههای مهاجرت به مقالات معرفیشده و کتابهای منبع مقالات مراجعه کنید.
[21] . Giddens
[22].Barry
[23] .Bouris
[24] .Portes
[25] .نظریات گیدنز و بَری دربارهی مهاجرت برگرفته از مقالهی زیر است:
برومندزاده،محمدرضا؛نوبخت،رضا.مروری بر نظریات جدید مطرحشده در حوزه مهاجرت،فصلنامه جمعیت،شماره 89/90،ص89-73.
[26]. Melting Pot
[27]. Cultural Pluralism
[28] http://cbc.ir
[29] .فهرستهای موضوعی شورای کتاب کودک توسط خانم شکوه حاجی نصرالله گردآوریشده و درسایت شورا قرار میگیرند که منبع مناسبی برای پژوهشگران است .
[30] . برای جستوجوی کتابهای کودکان و نوجوانان با موضوع مهاجرت و مفاهیم مرتبط با آن میتوان به لیست کتابهای موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات در سایت کتابك (http://ketabak.org) ، یا لیست کتابهای جایزهی لاکپشت پرنده(http://lakposhtparandeh.ir) و یا ناشرین آثار ادبی کودک و نوجوان مانند نشر طوطی ، افق و غیره نیز مراجعه کرد.
[31] .این کتاب که توسط نشر طوطی به چاپ رسیده است ،برنده جایزهی دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا 2021، شده است.این جایزه از قدیمیترین رویدادهای بینالمللی تصویرگری کتاب کودک و نوجوان در کنار جایزهی هانس کریستین اندرسن است که از سال 1967 با پشتیبانی یونسکو و همکاری شعبههای ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان در کشور اسلواکی برگزار میشود.
[32] .کتاب "عاشقانههای یونس در شکم ماهی" ، که در سال 1389 ، توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسید، تاکنون جوایز زیادی را از آن خودکرده است.ازجمله برگزیدهی شورای کتاب کودک و برندهی شش لاکپشت و نشان لاکپشت طلایی از جایزه لاکپشت پرنده است و برگزیده جایزه مهر طاها نیز هست.همچنین به فهرست کتابهای کلاغ سفید کتابخانهی مونیخ (2014) نیز راهیافته است. نویسنده کتاب"جمشید خانیان " از سوی شورای کتاب کودک، نامزد جایزه هانس کریستین اندرسون 2022 و جایزه آستریدلیندگرن(آلما) 2022،شده است. او پیشازاین نیز از سوی شورا و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان بهعنوان نامزد جایزه آلما در سالهای 2019 و 2021،معرفیشده بود.
[33] .کتاب " طعم سیب زرد" در سال 1398، توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است و از کتابهای تقدیر شدهی شورای کتاب کودک و برگزیده هجدهمین دورهی جشنواره کتاب رشد است.
[34].این کتاب با ترجمهی میترا امیری در سال 1397، توسط نشر پرتقال به چاپ رسیده است.(این کتاب به دلیل چاپ در 1397در فهرستی که معرفی شد، نیامده است).
[35].ژاکلین وودسن ، نویسنده امریکایی آثار متعددی برای کودکان و نوجوانان نوشته است.او تاکنون برنده جوایز معتبر بسیاری شده است ازجمله جایزه آستیرید لیندگرن در سال 2018،جایزه هانس کریستین اندرسن در سال2020 .
[36] . کتاب "وزن آب" ، نوشتهی سارا کرووسان،با ترجمهی مریم فیاضی توسط نشر هوپا در سال 1397، چاپ شد.این کتاب در سال 2013،نامزد نهایی مدال کارنگی و برنده جایزه cbi، شده است.
[37] .سارا کرووسان، نویسنده ایرلندی است .او آثار متعددی برای کودکان و نوجوان نوشته است که موردتوجه قرارگرفتهاند و کاندیدا و برندهی جوایز بسیاری نیز شدهاند.