افزايش دامنه موجهاي مهاجرتی به اتحاديه اروپا موجب شده است كه سياستهای ادغام اقتصادی و اجتماعی مهاجران بيش از گذشته مورد توجه سياستگذاران در اين كشورها قرار بگيرد. در اين ميان دولتها اغلب به خط مشی ادغام در بازار کار به عنوان قطب نمایی که آنها را در برابر چالش های تاریخی پیش رو هدایت می کند، توجه دارند. در واقع دولتها به دنبال يافتن راهی مطمئن هستند كه تازه واردین با طیف گستردهای از ملیت ها، زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از طريق آن بتوانندجای خود را در جوامع اروپایی پیدا کنند.
مهاجران برای مدت طولانی با موانع متفاوتی از جمله مشکل در مهارت های زبانی، کمبود شبکه های محلی و مشکل در به رسمیت شناخته شدن مدارک و صلاحیتهایشان برای ادغام موفق در بازار کار کشورهای مقصد مواجه بوده اند. بسیاری از این موانع با بحران مهاجرت و پناهندگان در سال 2016-2015 تشدید شد. شدت گرفتن موجهای توده وار مهاجرتي همچنین چالش های جدیدی را از جمله افزایش تعداد افرادی که به دلیل عدم وجود وضعیت قانونی قادر به دسترسی به اشتغال و پشتیبانی اجتماعی نیستند (به عنوان مثال کسانی که منتظر تصویب ادعاهای پناهندگی خود هستند یا کسانی که درخواست پناهندگی را رد کرده اند اما در کشور میزبان باقی می ماند)، تنگنا در آموزش و پرورش و خدمات اشتغال را به وجود آورده است. عدم رسیدگی به این موانع در كوتاه مدت میتواند اثرات فوری مانند نرخ بیکاری تورم و افزایش هزینه های عمومی را در پی داشته باشد. در بلند مدت اما می تواند تبعاتی از قبیل، بیکاری بین نسلی، محرومیت اجتماعی و به حاشیه رانده شدن و حتی افزایش جرم و افراط گرایی را به همراه داشته باشد. در عین حال، بیکاری بالا و از دست رفتن درآمد مالیاتی دولتها می تواند بودجه های عمومی اروپا و کشورهای رفاه را تحت فشار بیشتری قرار دهد.
علاوه بر چالش های مرتبط با مهاجرت، یک تهدید کمتر شناخته شده به نام "تغییر بازار کار "وجود دارد كه ميتواند آينده ادغام مهاجران در جامع مقصد را دستخوش تحولات پيش بيني نشدهای نمايد. فن آوری های دیجیتال در حال حاضر هويت مشاغل كنوني و آتي را را دگرگون كرده و خواهند كرد. سوال اصلی در اینجا آن است که به چه سبب جوامع باید نگران دیجیتال سازی و اتوماسیونی شدن فعالیتها باشند. بر طبق برخی برآوردها، حجم زیادی از مشاغل (مشاغلی که به مهارتهای پایین یا متوسط نیاز دارند) در معرض خطر هستند. آنچه واضح است این است که بیشتر رشد در شغلهای آینده به سطح بالاتری از مهارت ها (و به ویژه مهارت های دیجیتالی) نیاز دارند، و بنا نهادن چنین نظام مهارتی این احتمال را به وجود میآورد که بازار کار در آینده، مهاجران بیشتری را پس بزند و نیروی کار بومی بیشتری را از دسترسی به بازار کار محروم سازد. برای سرمایه گذاری در ادغام موثر مهاجرین در بازار کار در دراز مدت، مهم است که سیاست گذاران به این تغییرات چشمگیر توجه کنند. زیرا این تغییرات، دنیای کار، نوع و کیفیت شغلهای آینده را دگرگون میسازند. به طور كلي بازار كار در سالهاي آتي تحت تاثير چهار روند تاثيرگذار قرار دارد كه اين روندها اگرچه كليت بازار كار را تحت تاثير قرار ميدهند اما ميتوانند به طور ويژهاي بر ادغام اجتماعي و اقتصادي مهاجران در بازار كار كشورهاي مقصد اثر گذار باشند. در زير ضمن بررسي اجمالي اين چهار روند تاثير گذار، سناريوهاي احتمالي بازار كار آينده را مورد بررسي قرار ميدهيم.
1. دیجیتالی شدن
فن آوری های دیجیتال جدید در حال حاضر دنیای کار را دگرگون ساختهاند. تحولات در واقع اين سوال را كه چگونه بسیاری از مشاغل در معرض خطر هستند به یک بحث جدی در درون کشورها تبديل كرده است و البته پیش بینیهای متفاوتی در این رابطه وجود دارد. طبق برآوردهای اقتصاددانان، تقریبا نیمی از مشاغل در ایالات متحده و بیش از یک سوم آنها در انگلستان در معرض خطر اتوماسیون و یا دیجیتالی شدن هستند. همچنين نتايج گزارش ديگري نشان دهنده اين واقعيت بود كه مشاغل مرتبط با بخش عمده فروشی و خرده فروشی که در بسیاری از کشورها، مهاجران کارفرمایان این بخش ها هستند، احتمالا به شدت تحت تاثیر قرار خواهند گرفت. به طور كلي ديجيتالي شدن مشاغل، زنگ خطر را براي جمعيت زيادي از نيروي كار با سطح مهارتي متوسط و پايين فعال خواهد كرد و اين امر ميتواند مهاجران بيشتري را از بازار كار دور نمايد.
یکی از جهشهای عظیم مرتبط با پديده ديجيتالي شدن مشاغل، ظهور پدیدهای است که اصطلاحا اقتصاد گیگ نامیده میشود. مشاغل اقتصاد گیگ، مزایا و چالش هایی را برای نیروی کار به ارمغان میآورد. مزایا شامل استقلال، انعطاف پذیری و ظهور راههای جایگزین برای اشتغال به خصوص برای کسانی است که ممکن است در پیدا کردن کار با مشکل مواجه شوند (از جمله مهاجران و سایر کارگراني که با تبعیض در بازار كار مواجه هستند). از معایب آن نيز می توان به سطح بالای ناامنی شغلی و استثمار و بهره كشي از كارگران اشاره کرد.
2. جمعیت شناسی
کشورهای اروپایی نیز عمدتا به دلیل كهنسالي و پایداری نرخ تولد پایین، اثر پیری جمعیت را احساس میکنند. این روند نگرانیهای اقتصادی و اجتماعی را با خود به همراه داشته است. کمبود مهارت برای برخی حرفهها و حوزهها از جمله پزشکان، پرستاران و ماماها، تکنولوژی، مهندسی، ریاضیات و معلمان ظاهر شده است. با کاهش نسبی نیروی کار در اثر افزایش تعداد بازنشستگان، نرخ وابستگی و تهدید سیستمهای مستمری و رفاه افزایش یافته است. اگرچه حرکتهای درون اتحادیه اروپا از شرق تا غرب عمدتا تاثیرات اجتماعی - اقتصادی پیری جمعیت را تا حدودی کاهش دادهاند اما کشورهای اروپای شرقی احتمالا در آیندهای نزدیک به چالش های جمعیت شناختی خود خواهند پرداخت. به عنوان مثال، برآورد شده است که متوسط سن لهستان در سال 2050 به 51 سال خواهد رسید که یکی از بالاترین ها در اتحادیه اروپا است. علاوه بر این، مهاجرت گسترده جوانان از اروپای شرقی، روند نزولی جمعیت را برجسته کرده و رشد و همگرایی درآمد را در اقتصادهای اروپای شرقی متوقف میکند.
پیش بینی نرخ وابستگی به کهنسلان در کشورهای اروپایی: 2055-2015
اگرچه، مهاجرت یک راه حل دراز مدت برای مشکلات مرتبط با پیری جمعیت نیست، اما می تواند اثرات کوتاه مدت این روند را با خرید مقداری زمان کاهش دهد. براساس پیش بینی های یورواستات از سال 2010، در سناریو بدون مهاجرت، نیروی کار اتحادیه اروپا تا سال 2060 به میزان 96 میلیون نفر کاهش می یابد، در مقایسه با سقوط تنها 42 میلیون نفر، در یک سناریوی پایه که در آن مهاجرت با نرخ مشابه به سال 2010 اتفاق میافتد. با این حال، این تنها در صورتی خواهد بود که مهاجران قادر به پیوستن به نیروی کار باشند اما اگر آنها در ورود به بازار كار موفق نباشند، فشار بر جمعیت تولیدی حتی پایدارتر خواهد شد و نسبت وابستگی به جای اینکه بهتر شود، بدتر خواهد شد.
3. جهانی سازی و مهاجرت
بازارهای کار اروپایی نه تنها عمیقا به یکدیگر متصل هستند، بلکه به طور ذاتی با اقتصاد جهانی گره خوردهاند. فن آوری اطلاعات، ارتباطات و حمل و نقل جدید، هزینه های انجام تجارت در سطح بین المللی را کاهش داده و به طور چشمگیری سرعت معاملات فرامرزی را افزایش داده است. اين امر مينواند بر جريانهاي مهاجرتي در نقاط مختلف به يكديگر را تحت تاثير قرار دهد. یکی دیگر از پیامدهای قابل توجه جهانی شدن، جریان بزرگ مهاجران در سراسر مرزهای بین المللی است. در حالی که پیش بینی مهاجرتهای آینده به اروپا، به ویژه مهاجرتهای غیرمجاز بسیار دشوار است، پیش بینی میشود که فشارهای مهاجرتی همچنان قوی خواهد بود. برخی از علل اصلی مهاجرت (بی ثباتی سیاسی در کشورهای همسایه و همچنین نابرابری های بزرگ در فرصت های اقتصادی و استانداردهای زندگی) در کوتاه مدت حل نخواهد شد. بر خلاف، توافقنامه های سیاسی و اقدامات سیاستی با هدف کاهش جریانهای مهاجرتی در نظر گرفته میشوند و اغلب به عنوان دریچه های انسداد موقتی عمل میکنند، جریان های مهاجرتی سریعا با شرایط متغیر سازگار میشوند.
رشد جریان های درهم مهاجرت به اروپا (حرکات مدیریت نشده افرادی که شامل پناهجویان و مهاجرانی هستند که به دنبال یافتن شغل یا پیوستن به اعضای خانواده خود هستند) در حال حاضر منجر به افزایش تعداد تازه واردان بدون حق قانونی برای ماندن در اروپا شده است. تنها بخش کوچکی از این مهاجران تصمیم میگیرند که کشور میزبان خود را به صورت داوطلبانه ترک کنند و تعداد کمی از کشور میزبان اخراج میشوند، نتیجه اینکه افزایش تعداد مهاجران، آن ها را در یک موقعیت نامطلوب از نظر استفاده از خدمات عمومی و دسترسی به بازار کار قرار میدهد. این گروه از مردم عملا بخشی از جامعه کشور میزبان هستند که جذب کارهای غیر معمول و فعالیت های استثمارگرانه میشوند و خطر شکل گیری یک طبقه پایین و محروم را در قلب اروپا افزایش میدهد.
4. فرهنگ و ارزش ها
روندهاي ذکر شده، به رشد تنوع سبک زندگی در اروپا و فراتر از آن کمک میکند. فن آوری های دیجیتال مرز بین زندگی خصوصی، عمومی و حرفه ای را از بین میبرند و مردم به دنبال استقلال بیشتر در چگونگی سازماندهی کار و وقت آزاد خود هستند. به عنوان مثال، نتایج یک نظرسنجی از افرادی که بین سالهای 1977 و 1997 متولد شده اند نشان میدهد که آنها انتظار دارند که تعادل کار و زندگی بهتر و رضایت شغلی بیشتری نسبت به والدین خود داشته باشند. بسیاری از آنها نیز انتظار دارند که در مشاغل بیشتری جا به جا شوند و همچنین 91 درصد انتظار داشتند که کمتر از سه سال در یک شغل باقی بمانند. جریان های مهاجرتی اخیر و تنوع فرهنگی و مذهبی که از این مهاجرت ها ناشی میشوند، بیانگر این واقعیت هستند که سبک زندگی در جوامع اروپایی در دهه های پیش رو ناهمگونتر خواهد بود.
سناریوهای بازار کار: 2028
دقیقا مشخص نیست که چگونه، به چه میزان و با چه سرعتی این روند های سراسری، بازار کار اروپا را تغییر خواهند داد. با این حال، تعیین اینکه چگونه برخی از این روندها ممکن است ابعاد و اثرات متفاوتی داشته باشند، امروزه می تواند سیاست گذاران را در اولویت بندی منابع کمک کند. جدول زير به طور خلاصه سناريوهاي آينده بازار كار اروپا و تاثير آن را بر ادغام اجتماعي و اقتصادي مهاجران نشان ميدهد:
چهار سناریو ممکن
برای جوامع اروپایی در سال 2028
|
تغییرات
تکنولوژیکی
|
بازارهای کار و
رفاه
|
آموزش، سلامت و
خدمات اجتماعی
|
ادغام مهاجران
|
سناریو اول
دیجیتال سازی باعث
تضاد شغلی شدید و افزایش نابرابری ها میشود
|
از بین رفتن مشاغل
با مهارت هاي کم و متوسط منجر به رقابت
بیشتر بر سر شغل های با مهارت پایین و افزایش مشاغل منعطف و موقتی میشود
|
افزایش بیکاری و
روابط استخدامی غیر معمول منجر به از دست رفتن درآمدهای مالیاتی و در نتیجه کاهش
در بودجههای رفاهی و بازنشستگی میشود
|
سیستم های خدمات
عمومی و آموزش و پرورش حالت دفاعی به خود میگیرند و سرعت انطباق آنها پایین است
که این امر ارائه کنندگان خدمات را تحت فشار شدید قرار می دهد.
|
بسیاری از کسانی
که در وضعیت بدون مدرک قرار دارند به اقتصاد سایهای و یا اقتصاد گیگ جذب میشوند.
در اين سناريو استانداردهای شغلی پایین و همچنین استثمار و تمایلات ضد مهاجرتي رایج است.
|
سناریو دوم
تحول تدریجی در
فرآیند اتوماسیون و دیجیتالی شدن اثر کوچکی را نسبت به پیش بینی های انجام شده
ایجاد میکند
|
فن آوری های جدید
اثرات پیش بینی شده ای ندارند؛ مشاغل مبتنی بر پلتفرمهای دیجیتال با محدودیت
ذاتی مواجهاند و روابط کارفرما-کارمند کماکان پا بر جاست. با وجود برنامه ریزی
محدود، دولت ها موفق هستند.
|
دولت ها با شرکای
اجتماعی کار می کنند تا قوانین کار و حمایتهای اجتماعی را به شکل های جدید و
انعطاف پذیر تر کار، از جمله خوداشتغالی و کارهای تقاضا محور[1]،
گسترش دهند.
|
برخی از جنبههای
سیستم آموزشی از جمله آنهایی که تاکید بیشتری بر مهارت های نرم و دیجیتال دارند،
سازگار هستند. اما سیستم های آموزش بزرگسالان تغییری نمی کنند تا واقعیت های جدید
را بازتاب دهند (مثلا نیاز به آموزش مجدد و فرصت های دوباره برای آموزش).
|
موانع برای کار کماکان
پا بر جاست و تلاش های محدود برای مقابله با "اتلاف مغزها" در میان
تازه واردین ماهر انجام می شود. تعداد پناهجویان و مهاجران بدون مدرک در اقتصاد
غیر رسمی با رشد همراه است
|
سناریو سوم
آرمان شهر دیجیتال
با محوریت دولت
|
فن آوری های جدید
برخی کارها را از بین می برند اما کارهای دیگری ایجاد میشود. دولتها با مشارکت
بخش خصوصی، غیرانتفاعی و شرکای تحقیقاتی برای به کارگیری فرایندهای دیجیتال در
آموزش و پرورش، سیاست های اجتماعی و زیرساخت ها، در فناوری های دیجیتال رقابت
ایجاد میکند
|
فناوری، رقابت،
بهره وری و نرخ اشتغال را افزایش می دهد. درآمد های مالیاتی اضافی به سیستم های
آموزشی و تامین مالی و حمایت از کسانی که قادر به پیدا کردن کار نیستند، اختصاص
مییابد. این اقدامات ریسک پذیری و کارآفرینی را تشویق می کند.
|
آموزش بر مهارت هایی از جمله (Learning to Learn، خلاقیت و حل مسئله) متمرکز است. یادگیریهای شخصی به کودکان کمک می کند تا از زمینه های نامناسب فاصله بگیرند. فرصت های آموزش مادام العمر به مدد کمک هزینه های دولتی به مردم در بازآموزی کمک می کند و خدمات شغلی، توصیه های سودمند ارائه میدهند.
|
مهاجران شکاف های
مهارتی و تجربهای خودر را در حین کار، از طریق مزایای روش های نوآورانهی
ارزیابی و آموزش مهارتها از بین میبرند. مهاجران بسیار کم مهارت می توانند به حداقل
درآمد برای زنده ماندن تکیه کنند اما ترغیب میشوند که در اجتماع خودشان مشارکت
کنند.
|
سناریو چهارم
رهبری اجتماع با
کارآفرینی
|
ماشین جایگزین بسیاری
از مشاغل میشود و یا مشاغل به کشورهای دیگر که هزینه نیروی کار و محافظت کمتری
دارند، منتقل میشوند. در دوره فعالیت های کارآفرینانه و مستقل ، خطر بیکاری
گروه کثیری از افراد را به سوی راه اندازی کسب وکار رهنمون میسازد.
|
بودجه های دولتی
از کاهش درآمدهای مالیاتی رنج میبرند و همچنین سرمایه گذاریها بر رفاه و خدمات
عمومی کاهش مییابد. برخی از این شکاف ها توسط سرمایه گذاریهای
اجتماعی پر میشوند. برای تشویق فعالیت های اقتصادی، دولت ها کارآفرینی را به
شدت تشویق میکنند.
|
نهادهای آموزشی و
سازمان های حرفه ای، قدرت خود را از دست رفته مییابند؛ چرا که کارفرمایان به
ابزارهای مبتنی بر گروه و همتا داوری[2]برای
ارزیابی مهارت ها یا تجربه استخدامهای آتی تمایل دارند.
|
رونق کارآفرینی
مهاجران را از لحاظ اقتصادی فعال می کند. سیستم های دیجیتال فرصت هایی را برای
کارگران محروم فراهم می کنند تا درآمد خود را از طریق کارهای غیر رسمی [3]و
مشروط[4]افزایش
دهند. اما در میان افرادی که نمی توانند کار پیدا کنند، خطر محرومیت اجتماعی و
فقر افزایش می یابد
|