رابطه جنسیت، مهاجرت و محیط زیست: چه اقدامی می توان انجام داد؟ به طور کلی جنسیت نقش مهمی در شکل گیری روندها، چالش ها و فرصت های افراد در حال حرکت در یک شرایط متغیر اقلیمی دارد. ادغام مؤثر نگرانی های جنسیتی در پاسخ به مهاجرت های محیط زیستی به معنای ترویج طیف وسیعی از اقداماتی است مانند: ارتقاء آگاهی در مورد نقش های جنسیتی، روابط و نابرابری ها در مهاجرت های محیط زیستی؛ حمایت از پروژه های تحقیقاتی و طراحی و انجام مطالعات با محوریت موضوعات جنسیتی؛ به منظور درک بهتر الگوهای مهاجرت و تدوین سیاست های مؤثرتر، می بایست داده های سن و جنس به طور منظم جمع آوری و تفکیک شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. یافتن موانع مشاركت برابر در فرآيندهاي تصميم گيري در جوامع؛ جلب مشارکت و همکاری زنان و مردان به عنوان بازیگران اصلی محیط زیست در مدیریت حوادث طبیعی
جنسیت یکی از مهمترین عوامل شکل گیری تجارب مهاجرتی است. در این میان، زنان و مردان تمایل دارند در هر مرحله از چرخه مهاجرت (قبل از مهاجرت، حین مهاجرت، اقامت و بازگشت) الگوهای مهاجرت متفاوتی داشته باشند. درک خطر، اولویت ها، استراتژی ها، انتخاب مقصد، دورنمای اشتغال، دسترسی به فعالیت های ادغام یا ادغام مجدد نیز بر اساس جنسیت متفاوت است(IOM, 2014).
با این وجود، باید تأکید کرد که مهاجرت همچنین می تواند نابرابری های موجود بین زنان و مردان را تشدید کند و آنها را در معرض آسیب پذیری های جدید قرار دهد و تجربیات جنسیتی از فقر، تبعیض و نابرابری اقتصادی و اجتماعی را تشدید کند. بنابراین جنسیت عامل بسیار مهم در درک دلایل و پیامدهای مهاجرت محسوب می شود.
تغییرات اقلیمی اغلب با توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی جمعیت، تأثیر متفاوتی بر زنان و مردان دارد. مهاجرت های ناشی از تغییر اقلیم و محیط زیست، باعث تشدید نابرابری های از قبل موجود، بویژه از بعد جنسیتی تبعیض و فقر می شود. مطالعه انجام شده در منطقه چیپاس مکزیک نشان می دهد که تغییرات اقلیمی منجر به کاهش درآمد خانوارها، خروج مردان و افزایش بار مسئولیت بر دوش زنان خانوار شده است. به طوری که زنان باید با فشارهای عاطفی از دست دادن مزارع و منابع معیشت خود و همچنین با بیماری فرزندان خود مقابله کنند. در چنین حالتی، مهاجرت مردان آسیب پذیری زنان را تشدید می کند، اما مهاجرت همچنین می تواند عامل افزایش آسیب پذیری مردان نیز باشد؛ وادار شدن مردان به کار در شرایط دشوار، اسکان در مناطق فقیرنشین شهری، و جدایی از خانواده و غیره عواملی هستند که آسیب پذیری مردان را تشدید می کنند. (Ionesco et al, 2017)
چرا تجزیه و تحلیل مهاجرت های محیط زیستی از دیدگاه جنسیتی مهم است؟
جنسیت، دلایل و پیامدهای حرکات انسانی را در شرایط متغیر اقلیمی شکل می دهد. هنجارهای جنسیتی ساخته شده اجتماعی بر الگوها و روندهای حرکتی مردان و زنان تأثیر می گذارد: اینکه چه کسی حرکت می کند و چه کسی می ماند؟ دیدگاه جنسیتی این مسئله را مطرح می کند که چگونه زنان و مردان با چالش ها و خطرات مختلفی روبرو می شوند و یا در مقابل، چگونه در طی جابجایی با فرصت های مختلفی روبرو می شوند. چنین تمایزاتی مبتنی بر جنسیت، در فرهنگ های مختلف، الگوهای معیشتی و سایر خصوصیات اقتصادی و اجتماعی متفاوت است(Sierra Club & UN Women, 2018).
هنجارهای فرهنگی، نقش های جنسیتی و سیاست های نابرابر مهاجرتی ممکن است توانایی مهاجرت زنان و مردان را محدود کند: در بعضی از مناطق، زنان عضو خانواده بیشتر از همه مهاجرت می کنند. در دیگر مناطق، مردانی هستند که به طور معمول در حال حرکت هستند. مهاجرت می تواند یک استراتژی در صورت بروز بلایای طبیعی قریب الوقوع یا حاد باشد و همچنین می تواند یک استراتژی مشترک سازگاری در مناطقی باشد که تخریب محیط زیست در آن خیلی شدید نیست. مهاجرت همچنین می تواند منجر به تغییر در نقش هایی شود که به زنان در جامعه مبدا خود نسبت داده می شود و استقلال مالی و سهم آنها در اقتصاد را تقویت کند. به عنوان نمونه در کشور فیلیپین، زنان مهاجر در استراتژی های توسعه از طریق وجوه ارسالی به جامعه مبدا نقش به سزایی را ایفا می کنند(Ionesco et al, 2017)
به طور کلی تلفیق ملاحظات جنسیتی در تجزیه و تحلیل مهاجرت های محیط زیستی می تواند در درک چگونگی تأثیر ابعاد جنسیت در تصمیمات زنان و مردان تحت تأثیر مخاطرات طبیعی یا تخریب محیط زیست کمک کننده باشد. همچنین استفاده از تحلیل جنسیتی در مورد مهاجرت های محیط زیستی ممکن است به درک دقیق تری از این فرآیند منجر شود. از این رو برای رفع آسیب پذیری ها، تجربیات و نیازهای مهاجران زن و مرد ضروری است تا سیاست ها، برنامه ها و پروژه ها بتوانند به اهداف خاص جنسیتی پاسخ دهند.
در نظر گرفتن ملاحظات جنسیتی در سیاست ها و برنامه های مدیریت مهاجرت محیط زیست می تواند در موارد زیر اثرگذار باشد:
کاهش آسیب پذیری جمعیت در معرض مخاطرات محیط زیستی
جلوگیری از مهاجرت های اجباری ناشی از عوامل محیط زیستی
تسهیل مهاجرت به عنوان یک استراتژی سازگاری با تغییرات اقلیمی
کمک به جمعیت در حال حرکت به دلیل دلایل محیط زیستی
شناسایی راه حل های بادوام و متناسب با نیازهای جنسیتی متفاوت
الگوهای و روندهای مبتنی بر جنسیت
بر اساس چارچوب سازگاری Cancun در سال 2010، چندین روش برای جابجایی های اقلیمی وجود دارد که از طریق آنها تفاوت های مبتنی بر جنسیت آشکار می شود:
1. جابجایی های اجباری مربوط به افزایش شدت و فرکانس حوادث شدید اقلیمی؛
2. مهاجرت به عنوان راهکاری برای سازگاری، در شرایطی که خانواده ها با استفاده از دارایی هایشان (به عنوان مثال، سرمایه های مالی، انسانی و اجتماعی) شیوه تأمین معیشت خود را متنوع سازی می کنند (به عنوان مثال، تولید محصولات کشاورزی) تا با تغییرات اقلیمی پیش رونده کنار بیایند.
3. جابجایی برنامه ریزی شده کل اجتماعات، با حمایت دولت یا سازمان های غیردولتی، با پیش بینی یا واکنش در برابر وقایع شدید یا کند اقلیمی(UNFCCC, 2010).
در حالی که بسیاری از چالش ها و فرصت های مبتنی بر جنسیت در هر سه نوع حرکات جمعیتی مشترک است، الگوها و روندهای زنان و مردان در این مسیرها نیز متفاوت است. چرا که در انواع مختلف جابجایی ها پس از طوفان یا سایر حوادث شدید اقلیمی، زنان و مردان ممکن است درک متفاوتی از خطر داشته باشند و در دوره های زمانی مختلفی آواره شوند. شواهد ناشی از طوفان های بنگلادش نشان می دهد که مردان فقیر تمایل به مهاجرت برای جستجوی کار دارند، در حالی که اکثریت زنان در مبدا مانده و مسئولیت مراقبت از فرزندان را به عهده می گیرند. در موزامبیک و مالی نیز، مهاجرت فقط برای مردان به عنوان یک استراتژی مقابله در مناطق مستعد به خشکسالی شناخته شده است.
نقش تفاوت های جنسیتی در آسیب پذیری در برابر تغییرات اقلیمی چیست؟
مهاجرت های محیط زیستی تا حد زیادی با توجه به مواجهه افراد در معرض خطرات محیطی و اقلیمی و ظرفیت آنها برای پیش بینی، مقابله، سازگاری و بهبود در برابر مخاطرات طبیعی و تخریب محیط زیست تعیین می شود.
جنسیت یک عنصر اساسی در شکل گیری آسیب پذیری در برابر تغییرات آب و هوایی و تأثیر بر احتمال مهاجرت است. اگر درک پیوند بین فقر و آسیب پذیری آسان باشد، درک رابطه بین جنسیت، آسیب پذیری و احتمال مهاجرت دشوارتر است، چرا که درک این پیوندها تحت تاثیر دیگر عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اکولوژیکی و سیاسی قرار می گیرد. برخی مطالعات تجربی که در مورد آسیب پذیری های ناشی از تغییرات اقلیمی از منظر جنسیت مورد بررسی قرار گرفته اند، نشان داده اند که زنان به دلیل نقش ها و مسئولیت های جنسیتی خاصی که از نظر تاریخی و اجتماعی به آنها محول شده است، بیشتر در معرض خطرات محیطی و اقلیمی قرار دارند و بیشتر تحت تأثیر آن قرار می گیرند. به عبارت دیگر توزیع نابرابر جنسیتی در نقش ها و مسئولیت ها و دسترسی نابرابر به منابع ممکن است زنان را در برابر تأثیرات تغییر اقلیم و بلایای طبیعی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه آسیب پذیرتر از مردان کند. داده ها و تجربیات در این زمینه نشان می دهد که در اکثر کشورهای در حال توسعه، به دلیل شکاف جنسیتی عمیق تر اقتصادی و اجتماعی، زنان اغلب اثرپذیری منفی بیشتری از تغییرات اقلیمی را نسبت به مردان تجربه می کنند(IOM, 2014).
بر اساس گزارس کمیساریای عالی پناهندگان در سال 2013، در مناطق تحت تاثیر سیکلون در میانمار، زنان با افزایش خشونت جنسی مواجه شدند. براساس گزارش ها چالش های امنیتی برای زنان در خارج از اردوگاه های آوارگان داخلی در این کشور همچنان ادامه داشته است(UNHCR, 2013). به علاوه بر اساس پژوهشی که توسط Anastario و همکارانش در سال 2009 انجام شده است، به دنبال طوفان کاترینا (ایالات متحده آمریکا) میزان خشونت مبتنی بر جنسیت برای زنانی که آواره شده اند، 3.5 برابر افزایش یافت (Anastario et al, 2009). علاوه بر آوارگی و جابجایی مردم در اثر مخاطرات طبیعی، مطالعات متعددی نشان می دهد که این مخاطرات بار روانی منفی را بر دوش مردم آواره شده وارد می کند که در این میان زنان بیشتر از مردان این فشار را متحمل می شوند. در این راستا مطالعات انجام یافته توسط Mills و همکارانش در سال 2007 نشان می دهد که طی 12 تا 19 روز پس از وقوع طوفان کاترینا، زنان چهار برابر بیشتر از مردان دچار اختلال استرس حاد شده بودند(Mills, 2007).
اگرچه در بیشتر موارد پرداختن به مساله آسیب پذیری ها براساس جنسیت، مستلزم ارتقاء برابری زنان است، در این راستا ضروری است كه به آسیب پذیری مردان نیز توجه شود و سپس موضوع جنسیت را در ارزیابی، كاهش و مدیریت ریسك سوانح ادغام کرد. در واقع، زنان و مردان دارای ویژگی های اقتصادی و اجتماعی خاصی هستند که باعث می شود آنها در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر باشند، اگرچه آسیب پذیری های آنها همیشه یکسان نیست، زیرا اغلب با روش های مختلف با محیط خود در تعامل هستند.
رابطه جنسیت، مهاجرت و محیط زیست: چه اقدامی می توان انجام داد؟
به طور کلی جنسیت نقش مهمی در شکل گیری روندها، چالش ها و فرصت های افراد در حال حرکت در یک شرایط متغیر اقلیمی دارد. ادغام مؤثر نگرانی های جنسیتی در پاسخ به مهاجرت های محیط زیستی به معنای ترویج طیف وسیعی از اقداماتی است مانند:
ارتقاء آگاهی در مورد نقش های جنسیتی، روابط و نابرابری ها در مهاجرت های محیط زیستی؛
حمایت از پروژه های تحقیقاتی و طراحی و انجام مطالعات با محوریت موضوعات جنسیتی؛
به منظور درک بهتر الگوهای مهاجرت و تدوین سیاست های مؤثرتر، می بایست داده های سن و جنس به طور منظم جمع آوری و تفکیک شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
یافتن موانع مشاركت برابر در فرآيندهاي تصميم گيري در جوامع؛
جلب مشارکت و همکاری زنان و مردان به عنوان بازیگران اصلی محیط زیست در مدیریت حوادث طبیعی