طالبان و چشم‌انداز توازن قدرت در سطح منطقه و نظام بین‌الملل

تاریخ انتشار
12:10:00 | 26 / 06 / 1400
عضو گروه کاری : گروه مهمان

طالبان و چشم‌انداز توازن قدرت در سطح منطقه و نظام بین‌الملل

blog-main-image

چین با گزینه افغانستان علاوه بر دستیابی به منافع حیاتی خود در کوتاه مدت به اهداف بلند مدت خود نیز از این طریق می¬اندیشد. حضور طالبان و در صورت متعهد ماندن آنها به ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان منجر به کاهش نفوذ آمریکا و در نهایت گسترش هر چه بیشتر چین در آسیا می‌گردد. امری که در نهایت چین را در تبدیل شدن به قدرت هژمون یاری می‌رساند. کریستین فیر استاد دانشگاه جورج واشنگتن بر این باور است که یکی از دلایل موفقیت طالبان امروز حمایت پاکستان از آن است. در واقع یکی از ویژگی‌هایی که در طالبان تغییر نکرده عدم استقلال و وابستگی نظامی به پاکستان است. ظهور اخیر طالبان می‌تواند منجر به تحولات شگرفی در نظم منطقه‌ای و قدرت‌گیری بیشتر چین و متحدانش و در مقابل، منزوی شدن رقبایش از قبیل هند و آمریکا گردد.

مقدمه


دنیا در چند روز گذشته نظاره‌گر حوادث اندوه‌باری در افغانستان بوده است. شهروندان افغانستان در پی خروج از کشور به خیابان‌ها آمده و عده‌ای برای حفظ جان خود به فرودگاه‌های کابل روانه شده‌اند. اگرچه ریشه‌ وقایع افغانستان تنها به یک دلیل ختم نمی‌شود اما زمانی این کشور دوباره در سر خط اخبار قرار گرفت که دونالد ترامپ آغاز به مذاکره با طالبان در سال 2018 نمود و در نهایت به توافق در 29 فوریه سال 2020 در دوحه قطر انجامید. با تعهد آمریکا به خروج تدریجی نیروهایش از افغانستان (در صورت پایبندی طالبان به وعده‌هایش) و همچنین تعهد طالبان مبنی بر جلوگیری از فعالیت القاعده در مناطق تحت کنترل خود، تحولات شتاب بیشتری گرفت. طالبان امیدوار به پیروزی دوباره دونالد ترامپ اخبار انتخابات آمریکا را به دلیل تعهد واشنگتن به خروجشان از افغانستان دنبال می‌کرد. اما با پیروزی جو بایدن و آغاز ریاست‌جمهوری‌اش، وقایع به سود هر چه بیشتر طالبان پیش رفت. در نهایت به دنبال تصمیم خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، طالبان به تدریج قسمت‌های مختلف کشور را به دست گرفت که این مهم، خود می‌تواند در آینده منجر به تحولاتی در نظم منطقه‌ای و بین‌المللی گردد.


بی‌شک دنیای امروز برای آگاهی از تحولات اخیر افغانستان نیاز به شناخت دقیق‌تر گروه طالبان دارد. طالبان در معنا جمع واژه طلاب بوده که در سال‌های 1993 تا 1994 در میان جنگ‌های افغانستان و توسط دانشجویان مذهبی که در مدارس پاکستانی تحصیل می‌کردند و در جنگ شوروی و افغانستان نیز حضور داشتنند به رهبری ملا محمد عمر شکل گرفت. این گروه با محوریت مخالفت با دولت، از بین بردن فساد، ایجاد امنیت و اجرای شریعت با حمایت گروه‌های مختلف در مرز پاکستان و افغانستان رشد یافتند. آنها بعد از تشکیل به سرعت پیشروی کرده و بخش‌های بسیاری را تحت سلطه خود در آوردند. در سال 1996 در نهایت کابل را تسخیر کرده اما از طرف دیگر گروه‌های دیگری از قبیل ائتلاف ضد طالبان به رهبری احمدشاه مسعود در پنجشیردر تلاش بودند از پیشروی طالبان جلوگیری کنند. "طالبان سپس حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان نامیده و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلان نمودند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها سه کشوری بودند که طالبان را به رسمیت شناختند" (خبرگزاری صدای افغان، 1397). گروه القاعده در این دوران با انجام حملات تروریستی در دو سفارت آمریکا منجر به حساسیت واشنگتن و واکنش این كشور گردیدند.در ادامه القاعده با حمله به اهدافی در آمریکا در 11 سپتامبر و اجتناب از تحویل روسای القاعده به آمریکا توسط طالبان منجر به حمله به این گروه در افغانستان شد و با سرنگونی آنها، رهبر این گروه به نام ملا محمد عمر نیز ناپدید گردید.


تعريفي نو از طالبان


در این میان قدرت‌یابی طالبان باعث پناه بردن شهروندان افغانستان به مناطق دیگر گردیده، پدیده­ای که شاید در آینده منجر به جابجایی هایی گسترده در نیروی انسانی کشور شود. با این حال، طالبان مدعی است که اصول فکری‌شان نسبت به گذشته تغییر یافته و طی شواهدی نیز تغییر افکارشان مشاهده می‌گردد. در این راستا ابتدا مروری بر اصول فکری طالبان در گذشته مطرح شده و در آخر تعریفی نو از طالبان تازه به قدرت رسیده مورد بررسی قرار می‌گیرد.


تفکر دینی طالبان همان تفکر دیوبندی است که نسخه جایگزین وهابی گری در شبه قاره هند به شمار می­رود. یکی از مهمترین اندیشه‌هایشان احیای اصل خلافت در نظام سیاسی اسلام است. تئوری امارت اسلامی نیز که اولین بار در تاریخ معاصر شبه قاره هند پیشنهاد گردید برای مردم و احزاب جایگاهی قائل نمی­باشد.


آنها به وضوح اعلام می­کردند که در افغانستان انتخابات برگزار نخواهد شد زیرا یک تقلید غیر اسلامی است. دومین اصل آنها مخالفت با فرهنگ غربی، مخالفت با تلویزیون، وسایل تصویربرداری، لباس فرنگی، سینما و امثال آن می‌باشد. سومین مورد تفسیر سخت از مفاهیم دینی، رفتار متحجرانه با زنان و نوع نگرششان به نقش اجتماعی زنان در جامعه ریشه در روح سلفی گری آنها دارد. تفکر ضد شیعی نیز یکی دیگر از اصول فکری این گروه بوده، به طوری که پس از تصرف مزار شریف در سال 1377 دستور قتل عام شیعیان را صادر کردند (عارفی، 1378: 207-202).


اما در دوره کنونی به نظر می‌رسد تغییراتی در باورهایشان صورت گرفته است. پدیده ای که مشخص نیست اینگونه باقی خواهد ماند یا باز به افکار دیرینه باز خواهد گشت. در حال حاضر، تعدادی از اعضای طالبان به زبان انگلیسی مسلط بوده و دو روز بعد از تسلط بر کشور، شبکه طلوع همچنان برنامه خود را با حضور مجری خانم آغاز نمود. همچنین طالبان برای همه کارکنان دولتی در افغانستان عفو عمومی اعلام نمود که در آن از آنها درخواست کرد تا با اطمینان کامل باید عادات روزانه خود را انجام دهند. با این وجود عده­ای از قبیل نعمت الله ابراهیمی استاد دانشگاه لاتروب در استرالیا بر این باور است که اعمال تغییرات در اصول فکری طالبان چالش‌های بسیاری را برای این گروه به همراه خواهد داشت. برای مثال او معتقد است طالبان تاکنون هیچ نظام سیاسی مشخصی را برای خود تعریف نکرده که این خلا، کسب مشروعیت داخلی و خارجی را دشوار می‌سازد.


دوم اینکه اگر طالبان اصول فکری جدید خود را با احترام به حقوق بشر و حقوق زنان در پیش بگیرد با مخالفت اعضای رادیکال که سال‌ها برای موفقیت طالبان جنگیده اند مواجه خواهد شد. این گروه­ها حتی بعدها ممکن است علیه طالبان به پا خیزند (Ebrahimi, Taye, 2021). در نتیجه اگرچه طالبان ممکن است تغییراتی را در راستای اصول فکری دیرینه خود اعمال کند اما بسیار زمانبر خواهد بود تا بتوان چهره جدیدی از طالبان در نظام بین الملل را مشاهد نمود. با این حال نمی‌توان تاثیر منطقه‌ای این گروه را نادیده گرفت.


تاثیر قدرت‌گیری طالبان بر نظم منطقه‌ای


تئوری توازن قدرت در روابط بین‌الملل به این معنا است که امنیت بین‌المللی زمانی برقرار می‌شود که میان کشورها نوعی توازن از نظر میزان قدرت نظامی وجود داشته و از نظر برخی تحلیلگران نظام بین‌الملل در این صورت در وضعیت ثبات قرار می‌گیرد. اگر در این وضعیت دولتی قدرتمندتر شود، دولت‌های دیگر دو استراتژی را در پیش خواهند گرفت: یا در مقابل آن دولت برهم زننده توازن با ایجاد ائتلاف با کشورهای دیگر ایستاده[1] و یا با دولت مشخص همراهی کرده و به عبارتی راهبرد دنباله‌روی[2] را در پیش خواهد گرفت.


با اتخاذ این استراتژی، دولت ضعیف‌تر امنیت بیشتری کسب کرده و در نتیجه تغییرات بیشتری در نظام بین‌الملل مشاهده خواهد شد. بر این اساس در نظام بین‌الملل کنونی از دید آمریکا، چین یک قدرت برهم زننده توازن محسوب می‌گردد. این کشور با گسترش نفود خود در مناطق مختلف و به خصوص آسیا به دنبال دستیابی به اهداف بلند مدت خود یعنی کسب قدرت هژمونیک می‌باشد. حال، با توجه به تغییرات به وجود آمده در افغانستان و با در نظر گرفتن موقعیت ژئوپلیتیکی آن، این سوال مطرح می‌شود که قدرت‌گیری طالبان چگونه می‌تواند منجر به تحول در موازنه قدرت منطقه‌ای و بین‌المللی گردد؟


در ادامه ابتدا تاثیر ظهور دوباره طالبان بر جایگاه کشورهای چین، ایران، هند و پاکستان به عنوان قدرت‌های منطقه‌ای مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت نقش این گروه در رقابت چین و آمریکا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین در انتها به مساله حائز اهمیت دیگر یعنی تاثیر قدرت‌یابی این گروه در اقتصاد مرزی و منطقه‌ای و جابجایی‌های نیروی انسانی پرداخته خواهد شد.


چین


چین یکی از مهم‌ترین کشورهایی است که در افغانستان منافع مختلفی برای خود تعریف کرده است. بعد از تصمیم آمریکا مبنی بر خروج از افغانستان، پکن در تلاش بوده تا به قدرت موثر در این کشور تبدیل شده و با امنیت بیشتری اهداف خود را در پیش بگیرد. چین به طور جدی با کابل در زمینه ساخت بزرگراه پیشاور-کابل همکاری می کند که این امر پاکستان را به افغانستان متصل کرده و کابل را در طرح زیرساخت­ها و سرمایه گذاری عظیم چین از قبیل ابتکار کمربند و جاده مشارکت می دهد. تاکنون کابل در برابر مشارکت در این طرح به دلیل داشتن حمایت واشنگتن مشارکت فعالانه نداشته است. پکن همچنین در حال احداث یک جاده اصلی از طریق کریدور واخان است که (نوار باریکی از قلمرو کوهستانی است که غربی ترین استان سین کیانگ چین را به افغانستان متصل می کند) به دنبال آن به پاکستان و آسیای مرکزی می رسد و شبکه جاده ای موجود خود را از طریق این منطقه تکمیل می کند. پس از تکمیل، این معابر جدید به پکن این امکان را می‌دهد که اهداف خود را در زمینه افزایش تجارت با منطقه و استخراج منابع طبیعی در افغانستان دنبال کند (Grossman, 2021).


چین در این راستا به طور ضمنی حمایت خود را از طالبان نشان داده است. برای مثال، سخنگوی وزارت خارجه چین در سخنان خود تأکید کرد که چین قبلاً مستقیماً با طالبان صحبت کرده و این اطمینان را دریافت کرده است که این گروه "هرگز به هیچ نیرویی اجازه نمی­دهد از خاک افغانستان برای انجام اقداماتی که چین را به خطر می­اندازد، استفاده کند." به نوعی، پکن نگران این است که منطقه سین کیانگ در مرز چین و افغانستان دچار تشنج گردد. همچنین در دیدار مقامات طالبان با مقامات چینی، این گروه از پکن درخواست کرد که در روند صلح افغانستان همکاری کرده و چین نیز در مقابل بیان کرد که طالبان یکی از نیروهای تاثیرگذار در افغانستان است  (Tiezzi, 2021) که این نوعی مشروعیت بخشی به طالبان از سوی چین می‌باشد.


چین با گزینه افغانستان علاوه بر دستیابی به منافع حیاتی خود در کوتاه مدت به اهداف بلند مدت خود نیز از این طریق می­اندیشد. حضور طالبان و در صورت متعهد ماندن آنها به ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان منجر به کاهش نفوذ آمریکا و در نهایت گسترش هر چه بیشتر چین در آسیا می‌گردد. امری که در نهایت چین را در تبدیل شدن به قدرت هژمون یاری می‌رساند.


هند و پاکستان


پاکستان با احیای طالبان فرصت‌های قابل توجهی به دست می‌آورد. در دوره جنگ افغانستان، دو کشور به یکدیگر نزدیک شده و پاکستان در صدد بود تا در افغانستان حکومتی روی کار آید که در صورت منازعات با هند در کنار پاکستان بایستد. پاکستان در حال حاضر هند را به عنوان تهدید اصلی خود تلقی کرده و در اتحاد نسبی با چین در تلاش است تا به موازنه در قبال دهلی بپردازد. حال با روی کار آمدن طالبان این فرصت برای اسلام آباد فراهم می‌شود تا بتواند متحدان بیشتری را در منطقه با خود همراه کند. کریستین فیر[3] استاد دانشگاه جورج واشنگتن بر این باور است که یکی از دلایل موفقیت طالبان امروز حمایت پاکستان از آن است. در واقع یکی از ویژگی‌هایی که در طالبان تغییر نکرده عدم استقلال و وابستگی نظامی به پاکستان است (Farhart, 2021).


از سوی دیگر، هند به غیر از سالهای حکومت طالبان از روابط بهتری با دولت­های افغانستان برخوردار بود. از سال 2002 ، هند یکی از ذینفعان فعال در بازسازی افغانستان بوده و نزدیک به 3 میلیارد دلار در کمک های توسعه­ای سرمایه گذاری کرده است. این کشور در توسعه زیرساخت­ها به ویژه سد سلما در هرات، بزرگراه زرنج-دلارام در مرز با ایران و مجلس پارلمان افغانستان در کابل مشارکت داشته است. برای هند، افغانستان محصور در خشکی راهی برای منابع انرژی کشورهای آسیای میانه ارائه می­دهد (Bhatnagar, 2021). اما حال با قدرت‌گیری طالبان، نبود ایالات‌متحده به عنوان متحد هند و اختلافات دیرینه با پاکستان وضعیت برای این کشور سخت و پیچیده شده است. هند به خوبی می‌داند که اکنون فشار بیشتری را از جانب نفوذ گسترده تر چین و همکاری­اش با پاکستان و افغانستان متقبل خواهد شد.
 
ایران


روابط ایران با طالبان مدت‌ها پیچیده و همراه با فرازو‌نشیب بوده است. به دلیل شیعه مذهب بودن ایران اسلامی و منافع متفاوت در گذشته روابط ایران و طالبان به تجربه‌ای تلخ در اذهان تبدیل شده است. مقابله با طالبان حتی در زمان جنگ افغانستان، ایران را به آمریکا نزدیک ساخته و دو کشور، طالبان را تهدید مشترک خود تلقی کردند. در دوره کنونی و با قدرت‌گیری طالبان ایران با احتیاط نظاره‌گر وضعیت افغانستان است. طالبان که در تلاش برای جلب اعتماد در نظام بین‌الملل است طبق گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، «مولوی ذبیح الله نورانی» مسئول منطقه‌ای امور فرهنگی طالبان در شمال غرب افغانستان اظهارداشت که این گروه برای شیعیان ساکن افغانستان هیچ مشکلی ایجاد نخواهد کرد.


نورانی با تاکید بر اینکه طالبان مشکلی با برگزاری مراسم محرم ندارد، اظهار داشت که "برادران شیعه اطمینان داشته باشند که هیچگونه تهدیدی از طرف طالبان متوجه آن‌ها نیست و با خاطر آسوده می‌توانند به فعالیت‌ها و ایام سوگواری خود رسیدگی نمایند" (تسنیم، 1400). مدیرکل آسیای غربی وزارت امور خارجه ایران نیز از سوی دیگر پیش از این، در حساب کاربری خود در توییتر خود بیان کرده بود که اداره هرات در اختیار نیروهای امارت اسلامی درآمده است (خبرگزاری جمهوری اسلامی، 1400). از این سو، تا حدودی تفاوت و بهبودی رابطه دو طرف نسبت به دوره‌ قبل نمایان است. اما از سویی عده­ای دیگر از قبیل دکتر شهرام اکبرزاده استاد دانشگاه دیکن استرالیا در مصاحبه­ای بر این باور است که ایران امیدوار به برقراری روابط حرفه­ای با طالبان بوده همچنان نگران به کار گیری سیاست ضدشیعی از سوی طالبان است. به عقیده او از نظر ژئواستراتژیکی حضور طالبان ضد شیعی و ضد ایرانی می‌تواند منجر به نفوذ هر چه بیشتر عربستان شده و باعث ایجاد مشکلات امنیتی جدی گردد. در این صورت افغانستان می‌تواند به مقری برای رشد نیروی ترور ضد ایرانی تبدیل گردد (Esfandiari, 2021).


با این وجود، ایران با دید مثبتی این روند را دنبال خواهد کرد. برای ایران هدف برقراری ثبات و امنیت در مرزهای کشور بوده و به نظر می‌رسد در صورت تغییر رفتار طالبان آن را به رسمیت شناخته و در کنار کشورهایی مانند چین و پاکستان در پی گسترش تجارت و ارتباطات با افغانستان گردد.

نقش طالبان در آینده رقابت چین- ایالات‌متحده و نظام بین‌الملل


بدون تردید در عصر حاضر چین به یکی از بازیگران موثر نظام بین‌الملل مبدل شده است. جان مرشایمر استاد روابط بین الملل در دانشگاه شیکاگو در مقاله خود[4] بر این باور است که آینده نظام بین‌الملل بر رشد هر چه بیشتر چین استوار خواهد بود. از نظر او چین تمام تلاش خود را برای هژمون شدن دنبال خواهد کرد اما بعید است که دست به خشونت زده و به تسخیر کشورهای دیگر بپردازد. تفاوتی که آمریکا با چین خواهد داشت این است که آمریکا به عنوان یک کشور نسبتاً کوچک و ضعیف در امتداد خط ساحلی اقیانوس اطلس شروع به کار کرد در مقابل، چین در حال حاضر یک کشور بزرگ است و نیازی به تسخیر قلمروهای بیشتری ندارد تا بتواند خود را به عنوان یک هژمون منطقه­ای در سطح ایالات متحده معرفی کند (Mearsheimer, 2014).


در همین راستا، اما نفوذ در آسیا بخشی از اولین قدم‌های چین برای حکمرانی بر نظام بین‌الملل خواهد بود. بدون تبدیل شدن به هژمون منطقه‌ای، تک قطب شدن در نظام بین‌الملل ناممکن است. از این رو، قدرت گرفتن طالبان در بخشی از آسیا دستیابی به این هدف را برای پکن هموارتر می‌سازد. حال باید دید طالبان تا چه حدودی می‌تواند رفتارهای دیرینه خود را تغییر داده و به تعهدات خود پایبند باشد. از طرفی دیگر، مشروعیت دادن به طالبان نیز ممکن است تبدیل به یک شکاف دیگر در روابط چین و آمریکا باشد. این امکان وجود دارد که چین طالبان را به رسمیت شناخته اما آمریکا از آن سر باز بزند. در نهایت ظهور اخیر طالبان می‌تواند منجر به تحولات شگرفی در نظم منطقه‌ای و قدرت‌گیری بیشتر چین و متحدانش و در مقابل، منزوی شدن رقبایش از قبیل هند و آمریکا گردد. از دیگر سو، نمی‌توان رشد طالبان را تنها به روابط سیاسی- امنیتی کشورها مرتبط نمود و در ادامه جنبه دیگر تاثیرگذاری طالبان بر همسایگی‌اش با ایران نیز بررسی می‌گردد.


نقش طالبان در اقتصاد مرزی-منطقه‌ای و تبادلات نیروی انسانی


همکاری‌ها بین کشورها در قالب‌های مختلفی می‌تواند صورت پذیرد. یکی از انواع آن، همکاری به صورت اقتصاد مرزی می‌باشد. روابط تجاری و تبادلات کالایی بین کشورهای همسایه در محدوده مرزی توصیف‌کننده اقتصاد مرزی است. بدین صورت که جابجایی کالا در میان کشورها و به دست آوردن بازار کالا جهت رشد، توسعه، ایجاد اشتغال، درآمد سرانه و ملی در سرلوحه برنامه دولت‌ها قرار گیرد (سلطانیان، مفاخری، 1398: 281).


افغانستان و ایران به عنوان دو کشور هم مرز، فرصت‌ها و چالش های بسیاری در توسعه اقتصاد مرزی می‌توانند تجربه کنند. برای مثال، گذرگاه مرزی ابونصر فراهی در ولایت فراه در مسیر بزرگراه‌های آسیایی واقع شده است و سهم به‌سزایی در واردات و صادرات میان ایران و افغانستان دارد. طبق آخرین آمار خبرگزاری آناتولی، درآمد سالانه افغانستان از طریق این پایانه از 50 میلیون دلار فراتر می‌رود و بیش از سه هزار نفر در این بازارچه مرزی شاغل هستند. گذرگاه زرنج-میلَک نزدیک‌ترین پایانه‌‌‌ مرزی افغانستان به بندر چابهار ایران که به ‌دلیل موقعیت استراتژیک آن برای کشورهای افغانستان، هند و آسیای مرکزی در لیست تحریم‌های آمریکا قرار نگرفته است و حدود 770 کیلومتر با دریا فاصله دارد.


کمک‌های انسانی، به‌ویژه گندم از هند به بندر چابهار وارد می‌شود و سپس از طریق گذرگاه زرنج-میلَک به افغانستان می‌رسد (خبرگزاری آناتولی، 2021). از آنجایی که روابط سیاسی می‌تواند بر همکاری‌های اقتصادی تاثیر داشته باشد، روی کار آمدن دولت متخاصم با ایران، به مراتب تاثیر منفی خواهد داشت. غیر قابل پیش بینی بودن رفتار طالبان و سیاست صبر و انتظار از سوی ایران تا حدودی اقتصاد مرزی را تحت الشعاع قرار می‌دهد. از سویی، بی ثباتی در افغانستان به دلیل تحرکات علیه طالبان، زمانبر بودن تسلط طالبان بر کشور و اداره آن نیز منجر به بی ثباتی در مرزها و ورود بیشتر پناهجویان به ایران خواهد شد. حال باید دید طالبان چگونه روابط خود با دولت‌های دیگر را شکل داده و چه مفاهیم جدیدی را برای خود تعریف خواهد کرد.


جمع‌بندی


همانطور که در بخش‌های قبل اشاره گردید حضور مجدد طالبان بر سر قدرت می‌تواند تغییراتی را در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی به وجود آورد. چین و پاکستان بازیگرانی هستند که بیشترین نفوذ را در افغانستان خواهند داشت. پکن با دنبال کردن راهبرد چندجانبه‌گرایی و با هدف حکمرانی بر نظام بین‌الملل در تلاش است تا امنیت بیشتری در مرزهای خود از طریق دوستی با طالبان برقرار کند. زیرا برقراری ثبات یکی از شروط اصلی پیش گرفتن پروژه‌های خود است. پاکستان نیز قادر خواهد بود در افغانستان نفوذ بیشتری داشته و هند را با همکاری چین منزوی سازد. این امر می‌تواند نظم منطقه‌ای را به طور گسترده دگرگون ساخته و باعث تسلط بیشتر چین و پاکستان بر منطقه اقیانوس هند گردد.


این همان مساله‌ای است که آمریکا را نگران کرده و در این راستا تلاش می‌کند تا راهبرد موازنه را در قبال پکن در پیش گرفته و جایگاه خود را در نظام بین‌الملل حفظ کند. در این میان، ظهور دوباره طالبان می‌تواند بر ایران تاثیر دوگانه داشته باشد. ورود پناهجویان با وجود مشکلات عدیده ایران، بی ثباتی در مرز، تاثیرگذاری عربستان بر روابط ایران و افغانستان می‌تواند از جمله چالش‌های ایران با طالبان باشد. به نوعی روابط طالبان با کشورها به خصوص با عربستان می‌تواند موثرترین عامل در پیش‌بینی آینده روابط ایران با طالبان باشد. به عبارتی اگر طالبان سیاست همکاری با همه کشورها را در پیش گرفته، اجازه نفوذ کشورهایی از قبیل عربستان را ندهد و مفاهیم و اصول فکری خود را تغییر دهد می‌توان انتظار داشت که ایران و افغانستان در دوره طالبان روابط با ثباتی را تجربه کنند.



[1] Balancing
[2] Bandwagoning
[3]  C Christine Fair
[4] ?Can China Rise Peacefully 


  • Asfandiari, Golnaz. (۲۰۲۱, August ۱۸). Iran Treading Cautiously Amid The Taliban Takeover Of Afghanistan. Retrieved from Radio Free Europe/Radio Liberty: https://www.rferl.org/amp/afghanistan-taliban-iran-reaction/۳۱۴۱۷۱۸۷.html?__twitter_impression=true&s=۰۹ Bhatnagar, Stuti. (۲۰۲۱, August ۱۸). Afghanistan’s collapse shifts strategic dynamics in South Asia. Retrieved from The Interpreter: https://www.lowyinstitute.org/the-interpreter/afghanistan-s-collapse-shift-strategic-dynamics-south-asia Ebrahimi, Niamatullah, Taye, Safiullah . (۲۰۲۱, August ۱۸). The Taliban wants the world's trust. To achieve this, it will need to make some difficult choices. Retrieved from The Conversation: https://theconversation.com/amp/the-taliban-wants-the-worlds-trust-to-achieve-this-it-will-need-to-make-some-difficult-choices-۱۶۶۱۹۱?utm_source=twitter&utm_medium=bylinetwitterbutton&__twitter_impression=true&s=۰۹ Farhart, Claudia . (۲۰۲۱, August ۱۹). Who are the Taliban today and what will they do next in Afghanistan? Retrieved from SBS News: https://amp.sbs.com.au/eds/news/article/who-are-the-taliban-today-and-what-will-they-do-next-in-afghanistan/c۶b۵۳۷bf-۴۵۱۱-۴b۳۳-aa۱۴-c۷۵e۵b۷۱۹c۶۲?amp=۱&s=۰۹ Grossman, Derek . (۲۰۲۱, July ۲۱). China and the Taliban Begin Their Romance. Retrieved from Foreign Policy: https://foreignpolicy.com/۲۰۲۱/۰۷/۲۱/china-taliban-afghanistan-biden-troop-withdrawal-belt-road-geopolitics-strategy/?s=۰۹ Mearsheimer, John. (۲۰۱۴, October ۲۵). Can China Rise Peacefully? Retrieved from The National Interest: https://nationalinterest.org/commentary/can-china-rise-peacefully-۱۰۲۰۴?page=۰%۲C۲ Tiezzi, Shannon . (۲۰۲۱, August ۱۷). The Taliban: China’s Deal with the Devil in Afghanistan. Retrieved from The Diplomat: https://thediplomat.com/۲۰۲۱/۰۸/the-taliban-chinas-deal-with-the-devil-in-afghanistan/ اهمیت استراتژیک پایانه‌های مرزی و شبکه ریلی در افغانستان. (۲۰۲۱, ۷ ۱۲). بازیابی از خبرگزاری آناتولی: https://www.aa.com.tr/fa/%D۸%A۷%D۸%AE%D۸%A۸%D۸%A۷%D۸%B۱-%D۸%AA%D۸%AD%D۹%۸۴%DB%۸C%D۹%۸۴%DB%۸C/%D۸%A۷%D۹%۸۷%D۹%۸۵%DB%۸C%D۸%AA-%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA%D۸%B۱%D۸%A۷%D۸%AA%DA%۹۸%DB%۸C%DA%A۹-%D۹%BE%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸۷-%D۹%۸۷%D۸%A۷%DB%۸C-%D۹%۸۵%D۸%B۱%D۸%B۲%D رسول موسوی: دیپلمات‌های ایرانی در هرات در کمال سلامتی و امنیت هستند. (۱۴۰۰, مرداد ۲۲). بازیابی از خبرگزاری جمهوری اسلامی: https://www.irna.ir/news/۸۴۴۳۵۵۲۶ سلطانیان، شریف، مفاخری باشماق، جمیل. (۱۳۹۸). شناسایی شرایط علی تاثیرگذار بر توسعه اقتصاد مرزی. دوفصلنامه جامعه شناسی اقتصادی و توسعه, ۲۷۹-۳۱۰. طالبان: شیعیان با آسودگی مراسم محرم را برگزار کنند/هیچ تهدیدی متوجه آن‌ها نیست. (۱۴۰۰, مرداد ۲۵). بازیابی از خبرگزاری تسنیم: https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۵/۲۵/۲۵۵۵۶۲۷ طالبان؛ تولد، تشکیلات و تحولات سیاسی – نظامی. (۱۳۹۷). بازیابی از خبرگزاری صدای افغان (آوا): https://avapress.com/fa/۱۲۹۳۲۹/ عارفی، محمد اکرم. (۱۳۷۸). مبانی مذهبی و قومی طالبان. فصلنامه علوم سیاسی, ۱۹۱-۲۱۳.
  • نظرات کاربران
    • هنوز نظری ارسال نشده است

    پیغام خود را بگذارید