رویارویی ناهید کیانی و کیمیا علیزاده؛ بازتعریفی دوسویه از سرزمینی واحد!

تاریخ انتشار
09:46:00 | 03 / 05 / 1400
عضو گروه کاری : روابط عمومی

رویارویی ناهید کیانی و کیمیا علیزاده؛ بازتعریفی دوسویه از سرزمینی واحد!

blog-main-image

المپیک امسال اما برای ما ایرانیان متفاوت بوده است. در حلقه‌ای جزئی‌تر، برای زنانی که آرزوی دست‌نیافتنی را در قامت یک تکواندوکار روی تشک «تاتامی» تماشا می‌کردند با قرعه‌ی «ناهید کیانی» و «کیمیا علیزاده» دوگانه‌ی عجیبی را شاهد بودند؛ دو هم‌وطن با پرچم‌هایی متفاوت! از همان روز قرعه‌کشی «ما»ی ایرانی تماشاگر و پیگیر هم‌وطن‌هایش در المپیک با دوگانگی تعلیق‌محوری در مفهوم «همزادپنداری» و «آرزوی کام‌یابی» مواجه شد؛ اینکه برای کدام ایرانی آرزوی برنده شدن بطلبد، به مثابه‌ی یک تماشاگر با افت و خیزهای امتیازی کدام بازیکن، ملتهب و امیدوار شود. گویی تعلیق در زیست ما دائمی است و این بار باید در قامت تماشاگرانی مضطرب از برد و باخت هر کدام از دو سوی این تقابل بازتعریف می‌شد.

گرچه در تاریخچه‌ی مسابقات جهانی، از ایجاد «صلح» و «فرصتی برای بروز تلاش عادلانۀ شرکت‌کنندگان»، به عنوان فلسفه‌ی اصلی برگزاری تورنمت‌های بین‌المللی یاد می‌شود. اما در بزنگاه‌هایی هم یک رقابت از تعریف تقلیل‌یافته‌ی «سرگرمی» فراتر رفته و _به واسطه‌ی همراهی گروه بیشتری از مردم یک ملت نسبت به دیگر رقابت‌های جهانی_  به یک دغدغه‌ی اجتماعی و سیاسی تغییر ماهیت می‌دهد.

آنچه ناظر بیرونی یک مسابقه می‌بیند: یک کل واحدِ ملی در قامت یک شرکت‌کننده در مسابقه‌، در برابر یک فرد/ ملت دیگر با پرچم، سرود ملی، زبان و نژاد متفاوت، است. بینندگان چنین رقابتی با همزادپنداری یا همراهی با حس ناسیونالیسم، آن شرکت کننده را نماینده‌ای از خود و یا آینه‌ای از یک خودِ بالقوه یا مطلوب می‌بینند و نتیجه‌ی تلاش‌های پیگیری می‌کنند.

المپیک امسال اما برای ما ایرانیان متفاوت بوده است. در حلقه‌ای جزئی‌تر، برای زنانی که آرزوی دست‌نیافتنی را در قامت یک تکواندوکار روی تشک «تاتامی» تماشا می‌کردند با قرعه‌ی «ناهید کیانی» و «کیمیا علیزاده» دوگانه‌ی عجیبی را شاهد بودند؛ دو هم‌وطن با پرچم‌هایی متفاوت! از همان روز قرعه‌کشی «ما»ی ایرانی تماشاگر و پیگیر هم‌وطن‌هایش در المپیک با دوگانگی تعلیق‌محوری در مفهوم «همزادپنداری» و «آرزوی کام‌یابی» مواجه شد؛ اینکه برای کدام ایرانی آرزوی برنده شدن بطلبد، به مثابه‌ی یک تماشاگر با افت و خیزهای امتیازی کدام بازیکن، ملتهب و امیدوار شود. گویی تعلیق در زیست ما دائمی است و این بار باید در قامت تماشاگرانی مضطرب از برد و باخت هر کدام از دو سوی این تقابل بازتعریف می‌شد.

اگر از اخبار، توانایی‌های حرفه‌ای این دو فرد، نتایج مسابقه‌شان بعد از این تقابل بگذریم، آنچه المپیک 2021 برای لحظه‌ای برای هر بیننده‌‌ای فارغ از ملیت داشت، پازل‌های تصویری پرچم‌ها، وحدت زبان و نژاد آن دو بازیکن و صدای مربی «علیزاده» که به زبان فارسی او را تشویق می‌کرد و صدا و زبان مشابه مربی مقابل او بود در آن سوی رینگ!   واقعیت این بود که امروز صبح، همان قدر که بینندگان ایرانی مسابقه با فراز و فرودهای امتیاز «ناهید کیانی» بیم و امید را تجربه می‌کردند، «کیمیا علیزاده» را هم هم‌وطنی می‌دیدند که نباید بازنده‌ی میدان باشد. همانند ساير افراد ديگري كه در اين شرايط بغرنج كشور تخصص و دانش آن‌ها مي‌توانست گره گشاي مشكلات كشور باشد. اگرچه فلسفه کلی یک مسابقه با هدف برد و باخت یکی از طرفین مسابقه _ حداقل در صبح امروز برای ما ایرانیان_ به گونه ای دیگر بازتعریف شد و ایرانیان می‌خواستند که هردوی آن‌ها برنده‌ی آن مسابقه باشند اما بي شك بزرگترين بازنده مسابقه در صبح امروز كشور ايران بود.

  • منبعی برای این محتوا منتشر نشده است
  • نظرات کاربران
    • هنوز نظری ارسال نشده است

    پیغام خود را بگذارید