خبرآنلاین نوشت: «ایرانیان در سه سال گذشته میلادی؛ ۲۰۱۹ تا نیمه اول ۲۰۲۲، از دو کشور کانادا و انگلستان بیش از ۲ هزار ویزای استارتآپ، کارآفرینی، سرمایهگذاری یا خوداشتغالی دریافت کردهاند»؛ این یکی از دادههای کتاب تازه ی
سالنامه مهاجرتی ایران ۱۴۰۱ است که تااندازهای شرایط سرمایههای مهم کشور و همچنین نحوه برنامهریزی و برخورد با آنها را نشان میدهد.
ماجرا البته به همینجا ختم نمیشود و براساس آمار رسمی، در ۱۲ سال گذشته، سالانه بهطور متوسط حدود ۱۲ هزار ویزا یا اجازه اقامت موقت و دائم کاری در مقاصد امریکا، کانادا، استرالیا، انگلستان و اتحادیه اروپا برای ایرانیان صادر شده است. شاید مهمتر از این اعداد، روایت و دغدغه صاحبان کسبوکارهای خصوصی ایران باشد که در چندسال گذشته و بهخصوص در همین فاصله شهریور تا بهمن امسال بارها از شدتگرفتن مهاجرت فعالان حوزه استارتاپی و کارشناسان این کسبکارها سخن گفتهاند. در چنین شرایطی اما نه تنها تلاشی چندانی برای مقابله با این روند انجام نشده که حتی در چندمورد کمپینها و حملات مشکوک و گستردهای علیه برخی از این کسبوکارها شکل گرفتهاست. درباره کسبوکارهای اینترنتی، علاوهبر همه موارد بالا، ضعف و مشکلات اینترنت را هم باید اضافه کرد. این چند خط اگرچه همه مسائل و فشارهای وارده بر فعالان عرصه اقتصاد خصوصی ایران نیست، اما تااندازهای در منگه قرار گرفتن آنها را بهتصویر میکشد؛ در شرایطی که حتی همین کشورهای همسایه برای جذب این افراد فرش قرمز پهن کرده و به روشهای مختلف سعی در جذب این سرمایههای انسانی دارند، شرایط آنها در کشور چگونه است و اینهمه حمله از کجا نشات و سامان میگیرد؟
شدتیافتن مهاجرت سرمایههای استارتاپی از ایران
پیش از ورود به بحث و بررسی چرایی و دلایل حملات، خوب است در همین بخش نخست با اعداد و آمار تصویر شفافتری از شرایط کنونی جامعه ایران و فعالان کسبوکارهای پویا و خصوصی داشته باشیم. بخشی از بدنه استارتاپی کشور و حتی صنعت خصوصی ایران، از دانشجویان یا فارغالتحصیلان جدید دانشگاهها میآید اما اخبار تازه از مهاجرت سالانه ۶۶هزار دانشجوی ایرانی حکایت دارد. این روند حتی شدت هم یافته است؛ کتاب امسال رصدخانه مهاجرت ایران میگوید که تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی یکی-دو دهه گذشته روند صعودی داشته و از تراز ۱۷ هزار دانشجو در سال ۲۰۰۰ میلادی به تراز ۶۶ هزار دانشجو در سال ۲۰۲۰ رسیده است. همچنین رتبه دانشجوفرستی ایران در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ از رتبه ۲۶ در جهان به رتبه ۱۷ تغییر یافته است. بررسی کشور مقصد مهاجران ایرانی هم حائز نکات مهمی است؛ پس از امریکا (که همواره مقصد اول ایرانیان بوده و در این سالها به دلیل محدودیت ویزا تااندازهای کاهش یافته) کشورهای آلمان، ترکیه و کانادا مقاصد محبوب دانشجویان ایرانی به شمار میروند. نکته اساسی درباره این کشورها و میل ایرانیان جوان برای مهاجرت به چنین کشورهایی، به شرایط کسبوکار آنها برمیگردد؛ هم در شیوه و شرایط بازار و هم در ایجاد بنگاه استارتاپی و کارآفرینی. به این موضوع البته در ادامه بیشتر پرداخته میشود.
مهاجرت زبدگان؛ صدور بیش از ۲ هزار ویزای استارتآپ و کارآفرینی
جامعهشناسان و صاحبنظران حوزه توسعه، مهاجران را به لحاظ شرایط کاری به دو دسته خام و زبده تقسیم میکنند؛ به عبارتی ساده بین مهاجرت افراد بدون تخصص یا با سواد دانشگاهی پایین با افراد زبده و دارای تجربه کاری تفاوت فراوانی وجود دارد. از شوربختیهای شرایط امروز مهاجرت نخبگان و افراد دارای تجربه کار و حتی کارآفرینی است. آمار رسمی همین کتاب رصدخانه مهاجرت میگوید که در حدود دو سال و نیم گذشته بیش از ۲ هزار ویزای استارتآپ، کارآفرینی یا خوداشتغالی برای ایرانیان صادر شده و این سرمایههای کشور عازم کشورهای توسعهیافته یا حتی همین همسایگان ایران شدهاند. مزه این آمار وقتی تلختر میشود که بدانیم بیش از ۲۵ کشور هماکنون برنامه ویزای استارتآپ خود را فعال کردهاند. در کنار این آمار شاید بهتر باشد بدانیم که ایرانیان حالا دهمین ملیت از نظر تعداد یونیکورنهای تاسیسشده در امریکا هستند. «یونیکورن» به عبارتی ساده کسبوکاری است که تمامی سهامدارانش خصوصی باشند و بیش از یک میلیارد دلار ارزش داشته باشد. درحالی ایرانیان به چنین شرایطی در امریکا رسیدهاند که در اواسط دهه نود تلاشهایی از سوی دولت و معاونت علمی ریاست جمهوری برای بازگشت نخبگان و کارآفرینان صورت گرفت و موفقیتهایی هم دربر داشت اما حالا این تلاشها هم متوقف شده یا دستکم اینکه با برخی سیاستهای اصلی همخوانی ندارد. اما چه عواملی چنین میل شدتیافتهای برای مهاجرت در بین زبدگان و کارآفرینان ایرانی ساخته است؟ ریشه مسئله به کجا برمیگردد؟
میل به مهاجرت نخبگان و کارآفرینان ایرانی از کجا میآید؟
بررسی دلایل مهاجرت نیروی کار زبده و مهمتر از آن کارآفرینان و صاحبان کسبوکارهای خصوصی حائز اهمیتی فراوانی است چراکه شرایط را برای تصمیمگیری سیاستمدارن دغدغهمند و تصمیمگیران کلان تشریح میکند و امکان تغییر را فراهم میسازد. پاییز همین امسال «بهرام صلواتی» مدیر رصدخانه مهاجرت در نشست رونمایی کتاب سال مهاجرت ایران دراینباره نکات مهمی را مطرح کرد. او در توضیح دلایل مهاجرت ایرانیان گفت: «سالانه ۶۵ هزار نفر از ایران مهاجرت میکنند و شیوه حکمرانی و مملکتداری، بیثباتی اقتصادی، شرایط تحریم ایران و نوسان قیمت ارز و تورم از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر میل به مهاجرت بیش از ۸ هزار ایرانی شرکتکننده در پیمایشهای بررسی میل و تصمیم به مهاجرت است.» این جمله و داده رسمی به طور شفاف میگوید در صورت تغییر نگاه مسئولان و تغییر در تصمیمات کلان و همچنین شیوه برخورد با کسبوکارهای کنونی، میتوان باعث کاهش این روند یا دستکم مانع از شدتیافتن آن شد. در عمل اما شرایط بهگونهای دیگر در جریان است و نه تنها حمایت جامعی از کارآفرینان و کسبوکارهای خصوصی نمیشود که حتی دربرخی موارد حملات ساماندهیشده هم به آنها صورت میگیرد؛ حملاتی که به نظر میآید برای از میدان خارج کردن این کسبوکارها و کارآفرینان است. به عبارتی ساده به نظر میآید برخی تصمیمگیران و صاحبان قدرت، نه تنها عزمی برای فراهمکردن شرایط توسعه کسبوکارهای خصوصی ندارند که حتی آنها را رقیبی برای خود میدانند و آرامش و پیشرفت خود را در غیاب چنین کسبوکارها و افراد صاحب ایده و سرمایه میدانند.