حداقل ۳۰۰ میلیون مهاجر در جهان وجود دارد که این ها فقط مهاجرین نسل اول هستند و اگر مهاجرین نسل دوم و سوم را به آنها اضافه کنیم، جمعیت آنها بسیار بزرگتر از این مقدار خواهد بود. موضوع مهاجرت هم در کل دنیا و هم در ایران صعوبت های زیادی دارد زیرا افراد به دلایل مختلف مهاجرت میکنند به همین دلیل یکی از مهمترین مشکلات مهاجرت بدست آوردین این آمار است که در کشور ایران هم به دلیل مشکلات ساختاری و فرایندی، بدست آوردن آمار مهاجرتی کار پیچیده ای است. در طی این سال ها که ما برای آب و خاک و عدل و هر نهادی یک ساختار داشتیم، برای موضوع سرمایه انسانی به طور مشخص سازمان و نهاد خاصی نداشته ایم و همین باعث شده یکسری عقب افتادگی هایی داشته باشیم. علاوه براین، موضوع مهاجرت در کشور دچار سندرم آماری هم شده است و یکی از دردسرهای موضوع مهاجرتی در ایران، کمی نگاه کردن به مسئله مهاجرت است. ما در رصدخانه مهاجرت ایران تلاش میکنیم شواهد کمی و کیفی مهاجرت را در نظر بگیریم و آنها را تحلیل کنیم تا بتوانیم تصویر دقیقی از این آمار برای ارائه راهکارهای مناسب داشته باشیم. طبق آخرین سالنامهای که در سال ۱۴۰۰ منتشر شد، قریب به ۶۰,۰۰۰ دانشجوی فعال در خارج از کشور داریم و الان که در آستانه انتشار سالنامه ۱۴۰۱ هستیم تراز ۶۰,۰۰۰ را هم رد کرده ایم. به طور کلی دینامیسم مهاجرت روند سینوسی دارد و با تشدید یا تخفیف عوامل اقتصادی و اجتماعی ممکن است حالتش را عوض کند. ما از سال ۹۳ و ۹۴، شاهد فرایندی بودیم که بعد از به نتیجه رسیدن برجام، شاهد کاهش و افزایش بازگشت بودیم. از سال ۹۷ و ۹۸ بعد از اتفاقاتی که افتاد و تشدید تحریم هایی که داشتیم دوباره از حالت فرود مهاجرتی به حالت فراز رفتیم اما در این سالها به علت بروز همه گیری کرونا، کمی فنر مهاجرتی فشرده شد و امروزه بعد از کرونا، ما با فراز مهاجرتی روبرو خواهیم بود که در چند دهه گذشته بی سابقه بوده است و ما را به یکی از قله های مهاجرتی خواهد رساند.
"افزایش نرخ مهاجرت و توسعه فرصت های شغلی برای کاهش نرخ مهاجرت"
هدف گفتگو: توسعه فرصت های شغلی برای مقابله با افزایش نرخ مهاجرت
طبق آمار ارائه شده، تراز مهاجرتی وارد 60,000 شده است. آیا این مقدار درست است؟ آمار و ارقام سال جاری چگونه است؟
و مهمترین علت مهاجرت نخبگان از ایران چیست؟
دکتر صلواتی
حداقل 300 میلیون مهاجر در جهان وجود دارد که این ها فقط مهاجرین نسل اول هستند و اگر مهاجرین نسل دوم و سوم را به آنها اضافه کنیم، جمعیت آنها بسیار بزرگتر از این مقدار خواهد بود.
موضوع مهاجرت هم در کل دنیا و هم در ایران صعوبت های زیادی دارد زیرا افراد به دلایل مختلف مهاجرت میکنند به همین دلیل یکی از مهمترین مشکلات مهاجرت بدست آوردین این آمار است که در کشور ایران هم به دلیل مشکلات ساختاری و فرایندی، بدست آوردن آمار مهاجرتی کار پیچیده ای است. در طی این سال ها که ما برای آب و خاک و عدل و هر نهادی یک ساختار داشتیم، برای موضوع سرمایه انسانی به طور مشخص سازمان و نهاد خاصی نداشته ایم و همین باعث شده یکسری عقب افتادگی هایی داشته باشیم. علاوه براین، موضوع مهاجرت در کشور دچار سندرم آماری هم شده است و یکی از دردسرهای موضوع مهاجرتی در ایران، کمی نگاه کردن به مسئله مهاجرت است.
ما در رصدخانه مهاجرت ایران تلاش میکنیم شواهد کمی و کیفی مهاجرت را در نظر بگیریم و آنها را تحلیل کنیم تا بتوانیم تصویر دقیقی از این آمار برای ارائه راهکارهای مناسب داشته باشیم. طبق آخرین سالنامهای که در سال 1400 منتشر شد، قریب به 60,000 دانشجوی فعال در خارج از کشور داریم و الان که در آستانه انتشار سالنامه 1401 هستیم تراز 60,000 را هم رد کرده ایم. به طور کلی دینامیسم مهاجرت روند سینوسی دارد و با تشدید یا تخفیف عوامل اقتصادی و اجتماعی ممکن است حالتش را عوض کند. ما از سال 93 و 94، شاهد فرایندی بودیم که بعد از به نتیجه رسیدن برجام، شاهد کاهش و افزایش بازگشت بودیم. از سال 97 و 98 بعد از اتفاقاتی که افتاد و تشدید تحریم هایی که داشتیم دوباره از حالت فرود مهاجرتی به حالت فراز رفتیم اما در این سالها به علت بروز همه گیری کرونا، کمی فنر مهاجرتی فشرده شد و امروزه بعد از کرونا، ما با فراز مهاجرتی روبرو خواهیم بود که در چند دهه گذشته بی سابقه بوده است و ما را به یکی از قله های مهاجرتی خواهد رساند.
آقای فاضلی به نظر شما، مهمترین علت مهاجرت نخبگان و استعدادها و جوانان از ایران چیست؟
دکتر فاضلی
مهاجرت همانند بسیاری از پدیده های اجتماعی، یک پدیده کندرو است. یعنی به گونه ای مثل زلزله است زیرا سالها لایه های زمین درحال تغییر بودند و ناگهان در چند ثانیه زازله رخ میدهد . درواقع، علت این پدیده در گذشته است. و بر اساس یک انباشتی از حرکات رخ میدهد. پس حتما باید به گذشته نگاه کرد و محدود به امروز نشد. دوم اینکه، امروزه مفهوم مهاجرت از مقوله نخبگان گذشته و شامل تخصص های فنی حرفهای، پرستاران و مشاغلی مثل برنامه نویس، برق کار، لوله کش و ... هم هستند و در کل طیف گستردهای را شامل میشود. پس، متمرکز شدن بر واژه نخبه با تعریف معاونت علمی و فناوری آن، غلط است.
پس علت این کندرو بودن و طیف گستره مهاجرتی چیست؟
آدمیزاد موجودی است که همواره زیر سایه آینده زندگی میکند. یعنی هرکاری که انجام میدهید براساس برآوردی است که ازآینده دارید. زمانیکه سایه آینده امیدوارکننده نباشد، همه کنش های بشری به نوعی دچار مشکل میشوند و پدیده مهاجرت تشدید میشود.
نکته دوم اینکه، توسعه، فرایندی مقایسهای است به این معنا که امروزه رسانه های اجتماعی، وضعیت مقایسه ای را ثانیهای کرده است. نکته بسیار مهم بعدی، ساختار اقتصاد ایران است. ساختار اشتغال در اقتصاد ایران عمدتاً حول صنایعی است که اشتغالبر نیستند(اصطلاحاً labor intensive نیستند و بیشتر capital intensive اند). از طرف دیگر، ساختار آموزش کشور تا قبل دیپلم، مهارت پرور نیست و یک نظام آموزشی برای پرورش کار high tech در مقاطع مختلف کارشناسی، ارشد و دکترا وجود دارد. پس یا شما دانش آموز بی مهارت پرورش می دهید یا متخصص مهندسی تخصصی مانند الکترونیک و در این بین چیزی به اسم تکنیسین که بدرد صنایع شما بخورد پرورش نمیدهید. انبوه دانشجویان در رشته های مختلف در دوره های لیسانس و فوق لیسانس و .. برای کدام بخش از سرمایهگذاری های کشور پرورش مییابد؟ برای اقتصادی که 40درصد از GDP خودرا از دست داده؟ یا نرخ سرمایهگذاری آن از اصطحلاکش کمتر شده؟ ویا میانگین رشد اقتصادی آن در ده سال گذشته صفر شده؟ این نیروی انسانی برای کجا پرورش پیدا میکند؟ برای کدام کارخانه جدیدی که احداث میشود؟ درنتیجه شما صنایعی دارید که یا فناوری پایینی دارند و یا اینکه R&D و دیزاین ندارند. به همین دلیل نیروی انسانی چاره ای جز رفتن ندارد! و به لحاظ درآمدی نیز در طی چهاردهه تورم و تورم یک دهه اخیر، سایه آینده را بسیار تیره کرده! یک جوان با حقوق تقریباً 30 میلیون در ماه، اگر 20 میلیون آنرا پس انداز کند. آیا بعد از 50 ماه که 1میلیارد پس انداز کرده می تواند یک خودرو بخرد؟ یا کسب و کاری را راه بیاندازد؟ میتواند یک خانه بخرد؟ بنابراین ازدواج، داشتن ماشین و ... همه تیره شده و اینها ترکیبی از همان آموزش و ساختار اقتصادی تورمی است و بین این اقتصاد تورمی و اقتصاد کالا محور یک نابرابری عظیم نیز شکل گرفته است. اقتصاد رانتی باعث میشود بسیاری در دانشگاه های بسیار خوبی سختترین درس ها را بخواهند اما در نهایت هرچه تلاش میکنند به جایی نمی رسند به همین دلیل بسیاری از افرادی که مهاجرت میکنند، دویدند و نرسیدن!
دو اتفاق افتاده که بین المللی است: 1 . ما باید به این نکته توجه میکردیم که جامعه اروپایی وقتی داشت پیر میشد و نیروی کار جوانش را از دست میداد، سیاست های بازتری برای جذب نیروی انسانی از سراسر دنیا اتخاذ خواهد کرد. 2. در اقتصاد آنها، اتفاق هایی افتاده که سهم نیروی انسانی در تولید ارزش بالا رفته. همچنین، تحول ژئوپلیتیکی نیز در اطراف ما اتفاق افتاده است. دبی تصمیم گرفته که بخشی از شاهراه BRI یا همان طرح ابتکارو جاده کمربند چین در حوزه دیجیتال را ایجاد کند که به همین منظور، نیروی انسانی خود را باید از ایران تأمین کند و به همین دلیل به n هزار نفر ویزای کار دیجیتال میدهد. و از شمال غرب نیز، ترکیه در حال تلاش برای جذب نیروی متخصص در حوزه ساخت و تولید برای محور لاجورد را بر حول ساختار تولید و Manufacturing(کالاهای کارخانهای)شکل بدهد. به عبارتی، ترکیه نیروی متخصص ساخت و تولید کشور و دبی نیروی فنی کشور را جذب میکند. پس زمانی که از توسعه کشورهای دیگر عقب میافتیم و نمی توانیم تصویری مطابق تصویر آنها ارائه دهیم، با چنین مشکلاتی روبرو خواهیم بود. حکمرانی یعنی فروختن آینده به مردم امروز؛ اگر نتوانید تصویر خوبی از آینده به مردمان خود بفروشید یا به شکل بدتر، آنهارا با آینده نامعلوم مشغول کنیم، کشورهای دیگر با ایجاد تصویرسازی بهتر از آینده آنهارا به خود جذب میکنند.
این قله در نهایت چه عددی را میزند و شیوه آمارگیری شما با وجود همه این پیچیدگی ها که خودتان و آقای فاضلی ذکر کردند چیست؟ و چطور به این اعداد میرسید؟
دکتر صلواتی
ما فکر نکرده بودیم و برنامه و مکانیزمی و در نهایت سیاست مهاجرتی نداشتیم. مثلاً ما در حوزه پناهجویی و پناهندگی وضعیت عجیبی داریم. 3 تا 5 میلیون مهاجرغیررسمی و ثبت نشده داریم که امسال خوشبختانه طرح سرشماری اتباع خارجه هم انجام شده است. به طور کلی، در ادبیات مهاجرتی، کشور ایران کیس خاصی است، از یک طرف مهاجر می پذیریم و از یک طرف کشور ترانزیتی هستیم و از طرفی دیگر پناهجو فرست هستیم. ما میتوانستیم از این موقعیت فرصت سازی کنیم زیرا 30سال طول میکشد تا سرمایه انسانی شکل بگیرد و به طور متوسط 75هزار دلار باید صرف یک فرد شود تا به مقطع تحصیلات تکمیلی و دکترا برسد! با توجه به سرعت تغییرات 30 سال زمان زیادی است. کشورهای توسعه یافته از سرمایه های فرامرزی و فراسرزمینی استفاده میکنند!
مهاجرت قبلاً مختص طبقات خاص بود. اما امروزه مهاجرت طبقات مختلف اجتماعی را دربرگرفته و پدیده عام شدن مهاجرت در اثر همین مکانیزم است.
ما متأسفانه، آمار دقیقی از تعداد پزشکان حاضر در مراکز بهداشت و درمان نداریم! چندنفر درحال خارج شدن هستند؟ نمیدانیم! چون فقط گواهی آزادسازی مدرک داریم. ما چون برنامهریزی دقیقی نداریم و بیلان سرمایه انسانی کشوربه طور کلی شکل نگرفته، شاهد کمبود متخصص در حوزه های مختلف هستیم.
ما روی سرمایه انسانی، سرمایهگذاری ساختاری، قانونی و حتی آینده نگرانه نکردیم . برای بررسی آمار میل و تصمیم و اقدام به مهاجرت پیمایش های خوداظهاری انجام داده ایم که دراین حوزه سه شاخص اصلی داریم، میل به مهاجرت، تصمیم به مهاجرت و اقدام به مهاجرت که اقدام مرحله آخر و خروج از کشور است. میل به مهاجرت در حوزه جامعه دانشگاهیان و فارغ التحصیلان، در سال 99 ، تقریبا 45 یا 46 درصد و در سال گذشته به 66 درصد و امسال به 70 درصد رسیده است! اگر تصمیم به مهاجرت به اقدام به مهاجرت نزدیک شود، به سونامی مهاجرت نزدیک میشویم. در بین دسته های مختلف، به طور میانگین بین 65 -66درصد بین چهار دسته اساتید، پزشکان، دانشجویان و فارغ التحصیلان و فعالین استارتاپی میل به مهاجرت داشتند و 50 درصد به طور میانگین تصمیم به مهاجرت داشتند. در کل، فاصله میل و تصمیم خیلی نزدیک است اما با اقدام کمی فاصله دارد آنهم به دلیل هزینه های دلاری، که تاحدودی مانع مهاجرت شده که البته به زودی رفع خواهد شد. بنابراین یک فرصتی هست که هنوز افراد اقدام به مهاجرت نکردهاند.
اگر بخواهیم از مهاجرت فرصت سازی کنیم همان کاری که چین برای انتقال فناوری و کسب و کارانجام داد(استفاده از نیروی انسانی معمولی برای تولیدات و غیره)، امروزه به سمت نیروی انسانی Highly educated رفته و از فناوری های جدید استفاده میکنند.
نفرین نفت و اینکه پول را از زمین در بیاریم و برای دردسرها از آن استفاده کنیم کار غلطی است و نهایتاً اینکه مهاجرت های بازگشتی از فرصت هایی است که می تواند به ما کمک کند.
در اقتصادی که صنایع سرمایه بر و کم بازده به نوعی به روند توسعه استاندارد آسیب زده و از آن طرف که ترکیه و دبی سرمایه انسانی مارا در حوزه های مختلف مخصوصا الکترونیک و آی تی جذب می کنند، ما در داخل، کسب و کار های مجازی و انلاینی داریم که می توانند جایگزین این کسب و کارها شوند و فرصت سازی کنند اما در نهایت میبینیم که انگار اراده جدا شدن از این اقتصاد سرمایهبرکم بازده وجود ندارد چون مصوبات دستوری با نهایت نظارت انجام میشود.
نظر شما درباره این روند و تاثیر این کسب و کارها به جلوگیری از خروج نیروی انسانی چیست؟
دکترفاضلی
همه دولت ها در ساختارهای اقتصادی مداخله میکنند و فقط کیفیت مداخلات آنها متفاوت است. این کیفیت مداخله پایین در قالب های مختلف مانند تلاش برای کاهش پهنای باند و طرح صیانت تا قیمت گذاری، فشارهای مختلفی را بر کسب وکارها وارد میکند.
منطق مداخله دولت اعم از قیمت گذاری مثلاً مخالفت با پیدایش استارتاپ هایی که می خواهند یونی کرن شوند یا ترس ازاینکه آنها بزرگ شوند مانند توصیف جامعه شمشادی است. یعنی نمیخواهیم یک شرکت چندمیلیارد دلاری داشته باشیم و یا اینکه نمیخواهیم یک شرکتی به یک قدرت تبدیل شود یا نمیخواهند ملزومات آنها افزایش پیدا کند. مثلا توسعه کسب و کارهای اینترنتی نیاز به توسعه پهنای باند و افزایش سرعت دارد.
مهاجرت چیزی شبیه به عملکرد تب سنج پیدا کرده است و تمام مشکلاتی که در خاک، آب، ردصلاحیت در انتخابات، تورم، اینکه آینده چگونه است و ...همه واقعیت و ذهنیت مهاجرت را میسازند. حال اگر این مسائل نیز حل شود آیا ذهنیت مهاجر یا تعلیق مهاجرت نیز رفع می شود؟
دکتر صلواتی
ما از فاز معلولیت مهاجرت وارد فاز عاملیت مهاجرت شدهایم. بنابراین باید خیلی مراقب بود و ممکن است برخی اصلا نیاز به جابه جایی نداشته باشند و یا کلاً مجبور به مهاجرت شوند. در سالنامه امسال، راجع به مهاجرت های اجباری اقلیمی به صورت خاص به آن توجه شده است. در خصوص تداخلات، ما باید جنس قاعده گذاری و مداخلات را بشناسیم . که دراین خصوص، دو آپشن وجود دارد یا ظرفیت سازی و یا محدود سازی! مثلاً گشت ارشاد، طرح صیانت که ما را مجبور به رعایت قوانین میکنند. به همین دلیل، به نظر می رسد سنت مداخلات محدود سازتبدیل به یک روند سنتی تاریخی شده که ما باید برآن فایق بیاییم.
با توجه به اینکه امسال که سال توسعه اشتغال و دانش بنیان هاست، باید بیشترین تسهیلات و ظرفیت سازی ها انجام شود. اما از یک طرف شاهد طرح صیانت هستیم که نشان دهنده این تضاد است. تضاد بین ظرفیت سازی و محدودیت سازی گیری هست که کسب و کارهای مارا آزار میدهد. از طرفی، زیست بوم های ما زیست بوم های مصنوعی هستند و افراد، خانواده ها و جامعه و حکمران باید مسئولیت اجتماعی بیشتری را از خود نشان دهند. پس تا زمانیکه این گرفتاری های اصلی را رفع نکنیم، بسیاری از تنظیمات و دستورات بی اثر خواهد ماند. حتی آب و خاک هم مهاجرت خواهند کرد به این معنا که روندهای طبیعی آنها دچار تغییر و محدودیت خواهد شد. من در حوزه نخبگان اصطلاحی دارم با عنوان اینکه، ما دچار سکته مغزی خواهیم شد که ممکن است به مرگ مغزی تبدیل شود و احیا کردن بیمارسخت باشد. پس تا دیر نشده باید سلیقه و روندها را عوض کنیم.
مهاجرت لزوماً انتخاب خیلی از افراد نیست و ممکن است برای رسیدن به آن قله مهاجرتی، مهاجرت کنند با توجه به میل و تصمیم آنها به مهاجرت و کند بودن روند پدیده های اجتماعی، چگونه می توان از پتانسیل این افراد استفاده کرد و آن هارا در این سرزمین نگه داشت؟
دکتر فاضلی
شکل گیری تصویر مهاجرت، انسان در تعلیق خلق میکند و انسان در تعلیق موجود کم بهرهور و بی ثباتی است. در واقع، به مردم آینده میفروشید یا آینده مردم را می فروشید؟ به نظر من از اینجا شروع میشود که آیا شما تصویری از آینده قابل اعتماد ارائه میکنید یا خیر؟ این لاک پشت کیفیت حکومت است که همه چیز بر روی آن ایستاده است. این جمعیت برای اینکه بماند و بر یک قاعده ای عمل کند باید به یک چیزی ایمان بیاورد و آن حس تعلیقی که گفته شد این ایمان را نابود میکند.
این قلهای که پیشبینی شد، حدوداً چه عددی را به ما میدهد؟
دکتر صلواتی
در طول یک دهه گذشته از منابع خارجی، از تراز 40,000 اقامت غیر توریستی به تراز 70,000 رسیدیم(تا قبل از کرونا). پیشبینی میشود که تراز 100,000را در سال رد خواهیم کرد(ویزا و اقامت غیر توریستی). در بحران پناهجویی در سال 2015 و 2016 در اروپا و زمانیکه ناامنی نظامی در ایران نداشتیم، یکی از کشورهای عمده صادرکننده پناهجو به اروپا بودیم و به تراز 63,000 نفر در سال 2016 رسیدیم بعد با تأثیر برجام دچار افت شد. در 20 سال گذشته قریب به نیم میلیون پناهجو به کشورهای پناهجو پذیر ثبت کردیم و باید این اعداد را جدی بگیریم زیرا ممکن است اعداد خیلی بزرگتری را نیز تجربه کنیم و امیدوارم این هشدارها جدی گرفته شود و به موقع از این پنجره امیدسازی و امیدآفرینی استفاده شود چون، پنجره فرصت امیدسازی و امیدآفرینی همیشه باز نیست. همچنین، اوج این قله نوک تیز نیست و زمانیکه این 7 حلقه مهاجرت شکل میگیرد و وارد فاز مهاجرتی میشویم، مدت زمانی که در این قله سپری خواهیم کرد و هزینه خواهیم داد برای ما تعیین کننده است. این تعادل ها(مثبت و منفی) به سادگی اتفاق نمیافتد پس، تا فرصت هست برخی از تنظیمات را باید به موقع انجام دهیم.
و فکر می کنید که گوش شنوایی وجود دارد؟ آیا بازخوردی از حاکمیت، سیاست گذار و تصمیم گیرنده میگیرید؟
دکتر صلواتی
ما در طول سه سال اخیر تلاش کردیم شاخص های آماری را فارغ از مغالطه هایی که شکل میگیرد به صورت مستند ارائه کنیم ولی فرهنگ سیاست گذاری داده محور هنوز در کشور شکل نگرفته و من فکر میکنم بعضی اوقات افراد از شفاف سازی گریزان هستند چون شفافیت ممکن است برای برخی نهادها بسیار خطرناک باشد .
به عنوان بخش آخر، آیا ایران خالی از انگیزه و جوانانی که زمانی انگیزه داشتند، خواهد شد؟ و یک تیپ خاص شخصیتی خواهند ماند و آنها باعث افزایش جمعیت میشوند؟ یا این تصویرآانقدر هم تلخ و سیاه نیست ؟
دکتر فاضلی
آینده در اختیار لاک پشت حکمرانی است و بستگی به تصمیمات حکمرانی در حوزه های مختلف مثل آب و خاک و حوزه های اقتصادی دارد. باید دید ژئوپلتیکی به مهاجرت داشت و نمی توان جدای ازترکیه و دبی، BRI، جدای از پیری جمعیت در کشورهای توسعه یافته و جدای از انسان در تعلیق به آن نگاه کرد.