خبری از بارانهای پاییزی نیست؛ بارندگیهای کمتر از نرمال در دو دهه اخیر
رییس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی گفت: «جایی در ایران وجود ندارد که بگوییم کاهش آب شرایط مطلوبی دارد، هر نقطه از کشور را انگشت بگذارید متوجه شرایط بد آب میشوید، در سه دهه اخیر وضعیت طوری رقم خورده که برخی شهرها مانند اصفهان، همدان، شهرهای شمالی سیستان و بلوچستان وضعیت بحرانی دارند.»
مظاهر گودرزی: بارشهای کمتر از نرمال در سالهای اخیر بیشتر شده است، پیشبینیها نشان میدهد سال جاری هم بارشهای کمی پیشرو است، حداقل پاییز امسال نباید چندان انتظار بارانهای پاییزی داشت، اما این وضعیت به عدم مدیریت مصرف آب در بخشهای مختلف مانند کشاورزی گره خورده است، وضعیتی که اگر ادامه داشته باشد بیابانی شدن مناطق مسکونی و خالی از سکنه شدن آنها دور از ذهن نیست.
احد وظیفه، رییس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی در گفتوگویی به خبرآنلاین میگوید: «یکی از تبعات مهم کمبود آب مهاجرت است، جمعیتی که برای کار کردن آب نداشته باشد، راهی جز رها کردن آن منطقه ندارد، مناطقی که شبیه کویر مرکزی فعلی میشوند که هیچ سکنهای ندارد.»
متن کامل گفتوگو در ادامه آمده است.
پهنه ایران درحال خشک شدن؛ کدام مناطق ایران خالی از سکنه میشوند؟
مقدار بارشها در پاییز امسال چگونه است؟
برآوردها نشان میدهد بارندگیها در پاییز امسال کمتر از نرمال است، البته پیشبینیهای فصلی قطعی نیست و معمولاً بهصورت احتمالی بیان میشود، اما همین احتمالها میگویند انتظار داریم پاییز خشکی داشته باشیم، اگر بخواهم بهصورت عددی بگویم انتظار داریم ۶۰ الی ۷۰ درصد بارندگی پاییزی کمتر از نرمال باشد.
چرا بارندگیهای پاییز امسال کمتر از نرمال پیشبینی میشود، آیا دلیل مشخصی دارد؟
دلیل مشخصی ندارد، اساساً بارندگیها دارای نوسان است، اگر آمار ۵۰ سال گذشته را بررسی کنیم بارشهای فصلی و سالانه نوسان دارند، اما آمارها نشان میدهد تعداد سالهایی که بارندگیها کمتر از نرمال است بهخصوص در دو دهه اخیر روند افزایشی دارد و تعداد سالهای خشک افزایش پیدا کرده است، مثلاً سال آبی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بارندگیها کمتر از نرمال شد، سال آبی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ هم بارشها کمتر از نرمال است، این دو سال خشکسالی پیدرپی سبب شده ذخیره آبی کشور کمتر شود، وضعیتی که در پاییز امسال هم ادامه دارد.
اینکه گفته میشود تغییرات اقلیمی سببساز افزایش سالهای کم بارش شده است چقدر صحت دارد؟
بله، وقتی دادهها را در بازه زمانی طولانی بررسی کنیم میتوان متوجه تغییرات اقلیمی شد، اما بخش زیادی از این تغییرات مربوط به عملکرد انسان است، برای مثال از بین بردن جنگلها به منظور ساختن خانه، جاده و مواردی مانند این؛ بخشی دیگر به گرمایش زمین ربط دارد، انسان با کارهای صنعتی سبب شده اقلیم زمین تغییر کند و دمای زمین گرمتر شود، متوسط جهانی گرم شدن زمین نسبت به قبل از صنعتی شدن کشورها یک درجه است، ولیکن در منطقه خاورمیانه و ایران این متوسط از یک درجه بیشتر است، همین گرمایش زمین تغییرات زیادی ایجاد میکند.
شما گفتید در سالهای اخیر، بارش بارانِ کمتر از نرمال بیشتر شده و سالهای کم بارش افزایش پیدا کرده است، این وضعیت کدام مناطق کشور را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد؟
بدترین وضعیت بارندگی امسال برای استان ایلام بود که ۶۱ درصد بارش کمتر از نرمال داشت، در رتبههای بعدی استان خوزستان و کرمانشاه بودند که ۴۸ درصد کمتر از نرمال بارندگی داشتند. البته کمبود بارندگی هر استان نسبت به خودش باید سنجیده شود، در چنین وضعیتی بیهنجاری منفی بارندگی در ایران بیشتر برای جنوب غرب و غرب کشور بوده است، البته مناطق شرقی و جنوب شرقی ایران هم بارندگیهای نامنظم دارند، مخصوصاً در دو سال گذشته، طوریکه رودخانه هیرمند عملاً خشک شده است، و سبب شده مهاجرت از استانی مانند سیستان و بلوچستان بیشتر شود، این مهاجران هم بیشتر به سرزمینهای شمالی مهاجرت میکنند.
درخصوص تنش آبی چطور؛ کدام منطقه از کشورها بیشترین تنش آبی را دارند؟
بدترین وضعیت تنش آبی در حوزه مرکزی کشور داریم مانند شهر اصفهان، طوریکه مدتی قبل شاهد تاثیرات اجتماعی کمبود آب در اصفهان بودیم و ناآرامیهایی آنجا رخ داد. همینطور در چهار محال بختیاری تنش آبی وجود دارد، در همدان که حتی برای تامین آب شرب چالشهای جدی و گسترده وجود دارد، بنابراین با توجه به اینکه کشور ما گرم و خشک است یعنی متوسط بارش ما بین یکسوم تا یکچهارم متوسط جهانی است تغییرات آب بلافاصله اثرات خودش را نشان میدهد.
امروز از شمالیترین نقطه ایران مانند دریاچه ارومیه درحال خشک شدن است تا جنوبیترین نقطه در سیستان و بلوچستان و حتی در استان خراسان منابع آبی به شدت درحال کاهش است، لذا جایی در ایران وجود ندارد که بگوییم کاهش آب شرایط مطلوبی دارد، هر نقطه از کشور را انگشت بگذارید متوجه شرایط بد آب میشوید، در سه دهه اخیر وضعیت طوری رقم خورده که برخی شهرها مانند اصفهان، همدان و شهرهای شمالی سیستان و بلوچستان وضعیت بحرانی دارند طوریکه اگر کمبود آب نباشد بحث آلودگی آب مطرح میشود.
تبعات این خشکسالیها چیست؟
ببینید، آب در سه بخش شرب، کشاورزی و صنعت مصرف میشود، بیشترین مصرف هم برای کشاورزی است، طبیعتاً کمبود آب اثر جدی بر روی تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی دارد، از طرفی کمبود آب میتواند تبعات اجتماعی گسترده ایجاد کند، مثلاً مردم در استانهای مجاور را نسبت به یکدیگر درخصوص حقابه استان خودشان بدبین کند. قطعا کمبود آب در توسعه صنعت تاثیر دارد، اگر آب نباشد کارخانهای تاسیس نمیشود. اما یکی از تبعات مهم کمبود آب مهاجرت جمعیت است، اگر کشاورزی نتواند نیازهای خودش را تامین کند قطعاً به فکر مهاجرت به شهرهای صنعتی و بزرگ میافتد و ممکن است وارد شغلهای خدماتی و حاشیه نشینی شود.
پهنه ایران درحال خشک شدن؛ کدام مناطق ایران خالی از سکنه میشوند؟
آیا ممکن است خشکسالی سبب شود بخشهایی از کشور خالی از سکنه شود؟
بخش وسیعی از کشور ما کویر لمیزرع است، شما یک چند ضلعی تصور کنید، ضلعهای آن خراسان رضوی، خراسان جنوبی، بخشهایی از استان کرمان، استان اصفهان، استان یزد، شرق قم، جنوب تهران و جنوب سمنان است، این یک منطقه وسیعی است که تقریباً خالی از سکنه است، برای اینکه در این منطقه هیچ آبی وجود ندارد؛ حالا شما تصور کنید در بخشهای شرقی کشور چندین سال است بارندگی کم شده است و این وضعیت ادامه دارد، در این شرایط جمعیتی که برای کار کردن آب نداشته باشد، روستایی که برای دام آب نداشته باشد راهی جز رها کردن آن منطقه ندارد، این مناطق شبیه کویر مرکزی فعلی میشود که هیچ سکنهای ندارند، جمعیت از مناطقی که قابل زیست نیست مهاجرت میکند. این سرنوشت میتواند در هرجایی از دنیا رخ دهد، بهخصوص در منطقه خاورمیانه که به طور طبیعی فقط یکسوم تا یکچهارم سایر مناطق جهان بارندگی دارد.
درحال حاضر در ایران کدام مناطق و شهرها برای خالی از سکنه شدن به دلیل خشکسالی مستعد هستند؟
مناطق شمالی سیستانوبلوچستان و استان کرمان، بخشهای مهمی از مناطق مرکزی کشور که چالش آب دارند مانند شرق استان اصفهان، استان مرکزی، استان قم، این شهرها درخصوص آب چالش جدی دارند. همینطور در سالهای اخیر استان خراسان رضوی با مشکلات کمبود آب مواجه شده است، در نتیجه این مناطق مستعد هستند که به بیابان تبدیل شوند. البته اگر به استانهای غربی بیتوجهی شود و اقدامات سریع در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت انجام نشود آنها هم در وضعیت مشابه قرار میگیرند.
برای جلوگیری از بیابانی شدن این مناطق چه اقداماتی باید انجام بدهیم؟
اگرچه ما به امنیت غذایی نیاز داریم و بخشی از اقتصاد ایران صادرات محصولات کشاورزی است، اما اگر به وضعیت آبهای زیرزمینی نگاهی بیندازیم متوجه میشویم رفتار عاقلانهای با آب نداشتیم و سطح آبهای زیرزمینی کاهش پیدا کرده است، اگر همینطور پیش برویم سرنوشت محتوم ما تخریب سرزمینی و غیرقابل زیست شدن مناطقی از ایران است.
درچنین وضعیتی مصرف آب را باید به اندازهای که آب میتواند تجدید شود محدود کرد، بنابراین در همه بخشها باید اقدامات فوری انجام داد، مثلاً صنعت به سمتوسوی استفاده از آبهای خاکستری یعنی همان فاضلابها برود، بنابراین تصفیه فاضلاب باید به بهترین شکل انجام بگیرد. در بخش کشاورزی بهجای استفاده از مزارع که آب در آنها به شدت درحال تبخیر است از گلخانهها استفاده شود، سیستمهای آبیاری بهینه شود، محصولاتی که کمترین آب را مصرف میکنند و بیشترین بازدهی را دارند جایگزین شوند، در صادرات محصولات کشاورزی حتماً باید تجدیدنظر شود.
اگر بخواهیم روند کشور در کاهش مصرف آب را بررسی کنیم ارزیابی شما چیست، آیا اقدامات لازم درحال انجام و پیشرفت است؟
یک کارگروه سازگاری با کم آبی شکل گرفت که دغدغه آن انجام اقدامات لازم در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب برای مصرف آب بود تا بعد از اجرای ۵ ساله آن سبب احیای دشتها و آبخوانها شود، ولی متاسفانه علیرغم تهیه دستورالعملها اقدامات انجام شده خیلی امیدوار کننده نیست، عملاً برنامه مدنظر به کندی پیش میرود، این درحالی است که راه دومی برای نجات وجود ندارد ما باید مصرف آب را در بخشهای مختلف کم کنیم، اقداماتی از قبیل انتقال آب یا بارورسازی ابرها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و در عمل نتایجی نخواهند داشت، درحالیکه برنامههایی از قبیل سازگاری با کم آبی باید بهطور جدی پیگیری شود، اما اطلاعات ما نشان میدهد انجام برنامهها خیلی عقبتر از جایی است که باید باشد.