عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با استناد به یافتههای پژوهشی در مورد جذب نخبگان گفت: انکار مهاجرت نخبگان، مساله را لاینحل میگذارد و تکیه جبرگونه بر بازگشت، منهای چرخش نخبگان و شبکهسازی بینتیجه خواهد بود.
به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا موضوع مهاجرت در سالهای اخیر تبدیل به یکی از اَبرروندهای جهانی شده و بر اساس آخرین آمار سازمان بین المللی مهاجرت (IMO) ۲۸۱ میلیون نفر در سراسر جهان در سال ۲۰۲۱ جزء مهاجران بودهاند که ۳.۶ درصد از کل جمعیت جهان را تشکیل میدهند. در حالی که در ابتدای قرن بیستم و سال ۲۰۰۰ میلادی مجموع مهاجران در جهان ۱۷۳ میلیون نفر بودند.
البته وقتی موضوع به مهاجرت نخبگان یا متخصصان میرسد، اهمیت بیشتری مییابد؛ زیرا به معنای ترک کشور توسط گروهی است که سرمایه انسانی ارزشمندی برای توسعه کشور مبدأ به شمار میآیند. هر چند آمار دقیقی از میزان مهاجرت نخبگان در جهان و ایران به دلیل تفاوت در تعاریف نخبگان و متخصصان وجود ندارد؛ تقریبا همه کشورها نسبت به این نوع مهاجرت حساستر هستند و برای جلوگیری یا دستکم بازگشت این نوع از مهاجران بسیار تلاش میکنند.
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران نیز با همین پیشینه، یک طرح پژوهشی سیاستی کوتاهمدت را به نام «راهکارهای جذب نخبگان علمی با تاکید بر مهاجرت معکوس نخبگان» به موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی ارجاع داد که این طرح توسط دکتر غلامرضا ذاکرصالحی، عضو هیات علمی این موسسه در گروه مطالعات تطبیقی و نوآوری در آموزش عالی انجام شده است.
انکار مهاجرت نخبگان کمکی به حل مساله نمیکند
نخبه کیست؟
ذاکرصالحی در گفتوگو با خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا در مورد تعریف نخبه در این طرح گفت: تعریف نخبه بر اساس سند ملی و فرابخشی «تمهید شرایط حفظ و استفاده بهینه از نخبگان» که سال ۱۳۸۴ در موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی تدوین شد و به تصویب هیات دولت رسید، این است: نخبه فردی است که با اتکا به استعدادها، خلاقیتها و یادگیری شخصی به مرتبه بالایی از دانش، هنر، تخصص پدیدآورندگی، نوآوری و کارآفرینی دست مییابد و قادر است در تغییر و توسعه جامعه ایرانی نقش موثری ایفا کند.
وی در مورد روش انجام این طرح پژوهشی توضیح داد: ما با بررسی تجارب برخی کشورها که در آنها سیاست بازگشت نخبگان دنبال میشده است؛ مثل چین، هندوستان، تایوان، امارات متحده عربی، چند کشور آفریقایی، برخی کشورهای شرق آسیا و در کنار آن مرور فراتحلیلی و نظاممند از پژوهشهای قبل این طرح را انجام دادهایم.
ذاکرصالحی در توضیح بیشتر این طرح اظهار داشت: مساله اصلی پژوهشگر در طرح پژوهشی یادشده این بود که از درون پیشینه، ادبیات و تجارب کشورها راهکارهای بهینهای برای تسریع و تقویت مهاجرت معکوس و پیشگیری از مهاجرت نخبگان علمی کشف و دستهبندی شود.
شبکهسازی نخبگان، چرخش و تحرک مغزها را جایگزین راهبرد مهاجرت معکوس کنیم
عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی ادامه داد: پس از احصای ۱۰ نظریه مربوط به مهاجرت نخبگان و ذکر علل و عوامل خروج نخبگان، سنخشناسی مهاجران معرفی و دیدگاههای پژوهشگران ایرانی مرور و رویکردهای معاصر به پدیده مهاجرت نخبگان بررسی، سپس رویکرد جذب مغزها که مهاجرت معکوس از دورن آن روییده، مطرح و تشریح شده است.
وی در مورد نتایج این طرح پژوهشی توضیح داد: ایجاد یک زیستبوم و محیط مناسب و توسعه ظرفیتهای تخصصی و تمهید زیرساختهای فرهنگی، اقتصادی، رفاهی، سیاسی، مدیریتی، حقوقی، فنی و اخلاقی سیاست بنیادینی است که باید توسط نهادهای مسئول پیگیری شود.
انکار مهاجرت نخبگان کمکی به حل مساله نمیکند
برآیند راهکارهای ارائه شده در مطالعات نشان میدهد برای تحقق این منظور، حفظ و ارتقای منزلت نخبگان، ترمیم و بازسازی فضای اعتماد بین نخبگان، جامعه و دولت، ایجاد تقاضای موثر و بازار خدمات نخبگان، توسعه مصرف و کاربست علم، استقلال نهادهای علمی و مصادیق عمدتا ناظر به وجه غیرمادی جذب نخبگان نیز شایان توجه بیشتر است. راهحل ریشهایتر علاج توسعه نایافتگیها و شکلگیری توسعه متوازن با خصلت پایداری است.
دو راهبرد زمینهساز برای بازگشت نخبگان عبارتند از: شبکه سازی نخبگان و چرخش و تحرک مغزها.
وی سیاستهای راهبردی ناشی از انجام این طرح را اینگونه خلاصه کرد: تعمیق ارزشهای ملی و هویتساز در میان نخبگان علمی و عموم جامعه، اصلاحات مدیریتی به منظور تقویت جاذبههای اجتماعی و شغلی در کشور و کاهش دافعههای موجود و ایجاد زیرساختهای زیستبوم نوآوری، توجه ویژه به رفاه و معیشت نخبگان بازگشتکننده به وطن، تلاش برای نیل به جایگاه مناسب علمی، پژوهشی و فناورانه تقویت روند چرخش مغزها از طریق توسعه ارتباطات علمی و تحرک بین المللی دانشمندان، تاسیس و توسعه شبکههای علمی مهاجران، اصلاح سیاستها و قوانین و مقررات و تدوین قوانین حمایتی برای تقویت سرمایه اجتماعی نخبگان مهاجر و طرد نگاه صرفا امنیتی در این زمینه موثر است.
عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی تاکید کرد: ترکیبی از راهبرد چرخش نخبگان (راهبرد درگیرسازی) و شبکهسازی و بازگشت مبتنی بر انگیزش راهبرد اصلی ناشی از این طرح پژوهشی سیاستی است.
انکار مهاجرت نخبگان کمکی به حل مساله نمیکند
تکیه جبرگونه بر بازگشت منهای چرخش نخبگان و شبکهسازی بینتیجه خواهد بود.
تکیه جبرگونه بر بازگشت نخبگان، منهای شبکهسازی و چرخش آنها بینتیجه است
ذاکرصالحی ادامه داد: جنس این پدیده از نوع مسائل بین المللی است؛ لذا گاه انعقاد موافقتنامه با کشورهای مقصد و تشکیل کنسرسیوم و سایر اشکال همکاری علمی و بین المللی راهگشا است. در این صورت بازگشت نخبه به کشور در قالب یک طرح و برنامه بینالمللی دیده میشود. گاهی نیز در سطح منطقه باید یک بورسیه آراسموس (برنامهای با هدف انتقال دانشجو به کشورهای اتحادیه اروپا برای تبادل دانش و فرهنگهای) آسیایی برپا کرد و همکاریهای آسیایی- آسیایی را تحرک بخشید. با سیاست انکار مهاجرت نخبگان که بنیاد ملی نخبگان پیش گرفته، مساله همچنان لاینحل باقی میماند.
وی افزود: با تامل در علل شکل گیری مساله مهاجرت نخبگان در پیشینه و ادبیات و تجارب کشورها در پیگیری مهاجرت معکوس و اسناد ملی، جهت گیری اصلی پیشنهادی، ترکیبی از مدل جاذبه-دافعه و حفظ آمادگی در روند جهانی شدن است.
عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی نتیجه گرفت: راهبرد مهاجرت معکوس نخبگان راهبردی قدیمی است که از ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ در بعضی کشورهای شرق آسیا دنبال میشد و دستاوردهای جزئی و مقطعی داشته است. این راهبرد برای امروز کارآمدی لازم را ندارد. استفاده از راهبرد چرخش نخبگان و تاسیس، توسعه و تقویت شبکههای تخصصی نخبگان و شبکههای محلی مهاجران راهبرد کارآمدتری است.
ذاکرصالحی ادامه داد: در کنار آن به صورت طبیعی باید تحرک بینالمللی دانشمندان و تحرک دانشگاهی تقویت شود و گسترش یابد. همچنین موضوع همکاری (collaboration) بین متخصصان ایرانی داخل و خارج در دستور کار قرار گیرد. برای اینکه نخبگان مهاجر ایرانی در پروژههای مربوط به طرحهای توسعه ملی بیشتر مشارکت کنند.