گسترش خشکسالی و تخریب اراضی کشاورزی در کمین ایران

تاریخ انتشار
09:24:00 | 06 / 04 / 1401

گسترش خشکسالی و تخریب اراضی کشاورزی در کمین ایران

blog-main-image

این روزها نهادهای بین المللی از خشکسالی بی سابقه در بخش هایی از این کره خاکی خبر می‌دهند و امسال کنوانسیون مقابله با بیابان‌ز‌ایی ملل متحد نیز مشارکت همگانی برای عبور از خشکسالی و آثار ناشی از آن را سر لوحه کار خود قرار داده است. البته آثار خشکسالی ممکن است در هر کشوری محدود یا نامحدود باشد و این بستگی به آمادگی و مدیریت سرزمین و منابع آبی کشورها دارد. در ایران اوضاع حاد است و خبرهای خوبی به گوش نمی رسد، زیرا از یک سو در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده ایم و از طرفی به گفته بسیاری از کارشناسان، مدیریت منابع آبی در چند دهه اخیر علمی و مناسب نبوده است. نتایج تحقیقات هم نشان می دهد بر اثر کاهش باران، میزان تبخیر و برداشت های بی رویه از آب های زیرزمینی، منابع آبی تجدید شونده از حدود 130 میلیارد متر مکعب به 100 میلیارد متر مکعب از دهه 70 تا دهه 90 کاهش یافته است و از این رو با کسری آب برای شرب، کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی مواجه هستیم. به گزارش خبرنگار ایلنا، اما این که ادامه روند خشکسالی چه اثراتی در پی خواهد داشت و ایران برای مقابله هوشمند با این پدیده تا چه حد آماده است، « مهران زند» مجری طرح کلان مدیریت جامع خشکسالی در بخش کشاورزی و مدیرگروه خشکسالی و تغییرات اقلیم در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری با بیش از 20 سال سابقه تحقیق در زمینه خشکسالی در این باره می گوید: رخداد های خشکسالی به لحاظ شدت، مدت و فراوانی در حال افزایش است و ایران با بحران های متعددی مانند تخریب بیش از پیش اراضی شهری و کشاورزی، افزایش خسارات، گرد و غبار، معضل کم آبی، فرونشست زمین و مهاجرت در آینده نزدیک مواجه خواهد شد. زند با نقد این که در ایران، مدیران بر رویکرد مدیریت بحران در رویارویی با خشکسالی پایبند هستند، بر بکار بستن مدیریت ریسک تاکید می کند و معتقد است اما هنوز از ایجاد یک مرکز پایش خشکسالی کشاورزی که زمینه ساز اجرای مدیریت ریسک خشکسالی و کشاورزی باشد ، خبری نیست. با این حال به رغم وجود تنگناها و مشکلات موجود، قابلیت ها و استعدادهای شگرفی درکشور وجود دارد که با بهره برداری از آن و استفاده از روش های صحیح مدیریت ریسک می توان با بسیاری از چالش های خشکسالی مقابله کرد.

این روزها نهادهای بین المللی از خشکسالی بی سابقه در بخش هایی از این کره خاکی خبر می‌دهند و امسال کنوانسیون مقابله با بیابان‌ز‌ایی ملل متحد نیز مشارکت همگانی برای عبور از خشکسالی و آثار ناشی از آن را سر لوحه کار خود قرار داده است. البته آثار خشکسالی ممکن است در هر کشوری محدود یا نامحدود باشد و این بستگی به آمادگی و مدیریت سرزمین و منابع آبی کشورها دارد. در ایران اوضاع حاد است و خبرهای خوبی به گوش نمی رسد، زیرا از یک سو در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده ایم و از طرفی به گفته بسیاری از کارشناسان، مدیریت منابع آبی در چند دهه اخیر علمی و مناسب نبوده است. نتایج تحقیقات هم نشان می دهد بر اثر کاهش باران، میزان تبخیر و برداشت های بی رویه از آب های زیرزمینی، منابع آبی تجدید شونده از حدود 130 میلیارد متر مکعب به 100 میلیارد متر مکعب از دهه 70 تا دهه 90 کاهش یافته است و از این رو با کسری آب برای شرب، کشاورزی و سایر فعالیت های اقتصادی مواجه هستیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اما این که ادامه روند خشکسالی چه اثراتی در پی خواهد داشت و ایران برای مقابله هوشمند با این پدیده تا چه حد آماده است، « مهران زند» مجری طرح کلان مدیریت جامع خشکسالی در بخش کشاورزی و مدیرگروه خشکسالی و تغییرات اقلیم در پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری با بیش از 20 سال سابقه تحقیق در زمینه خشکسالی در این باره می گوید: رخداد های خشکسالی به لحاظ شدت، مدت و فراوانی در حال افزایش است و ایران با بحران های متعددی مانند تخریب بیش از پیش اراضی شهری و کشاورزی، افزایش خسارات، گرد و غبار، معضل کم آبی، فرونشست زمین و مهاجرت در آینده نزدیک مواجه خواهد شد.
 زند با نقد این که در ایران، مدیران بر رویکرد مدیریت بحران در رویارویی با خشکسالی پایبند هستند، بر بکار بستن مدیریت ریسک تاکید می کند و معتقد است اما هنوز از ایجاد یک مرکز پایش خشکسالی کشاورزی که زمینه ساز اجرای مدیریت ریسک خشکسالی و کشاورزی باشد ، خبری نیست. با این حال به رغم وجود تنگناها و مشکلات موجود، قابلیت ها و استعدادهای شگرفی درکشور وجود دارد که با بهره برداری از آن و استفاده از روش های صحیح مدیریت ریسک می توان با بسیاری از چالش های خشکسالی مقابله کرد.
زند
 ارزیابی شما از سیر تحولی خشکسالی و تاثیرات آن در کشور چیست و این ارزیابی بر اساس چه مستندات و پایه و اساسی است؟

- موقعیت جغرافیایی ایران در عرض های میانی موجب شده تا حدود 90 درصد مساحت ایران تحت سیطره اقلیم خشک و نیمه خشک قرار گیرد. از طرفی جدید ترین بررسی های انجام شده نشان می دهد بیش از 40 درصد مساحت کشور با بحران کم آبی شدید مواجه است. از طرفی در کنار خشکی اقلیم، نوسان های شدید در الگوهای زمانی- مکانی و میزان و نوع بارش (تغییرات میزان بارش برف در مناطق کوهستانی ) نیز خود باعث پیدایش خشکسالی های گسترده و شدید در کشور می شود و وقوع خشکسالی را به عنوان یکی از خصایص بارز و تکرار پذیر اقلیم ایران از هزاران سال قبل مطرح کرده است. بررسی شاخص های معتبر خشکسالی هواشناسی مانند شاخص هایSPI و SPEI نشان می دهد که فراوانی و قوع خشکسالی در کشور از اواخر دهه 70 شمشی به این طرف رو به افزایش بوده و روند رو به تزاید رخدادهای خشکسالی فراگیر را در غالب مناطق کشور می توان مشاهده کرد. از جمله می توان به خشکسالی های فراگیر سال های 1379،1380،1387،1397 و خشکسالی بسیار شدیدی که از مهر ماه سال 1399 شروع و تا هم اکنون ادامه یافته است، اشاره کرد. بررسی منابع آب تجدید پذیر کشور در همین بازه زمانی یعنی سی سال اخیر نشان می دهد که متاسفانه منابع آب تجدید شونده کشور از رقم حدود 130 میلیارد مترمکعب در اوایل دهه 70 شمسی به کمتر از 100 میلیارد مترمکعب در اواخر دهه 90 کاهش یافته است. براساس آخرین اطلاعات مندرج در برنامه های سازگاری با کم آبی استا ن ها، کسری تجمعی و سالانه مخازن آب زیرزمینی کشور، به ترتیب 131.1 و 5.2 میلیارد مترمکعب است. حدود ٤٥ درصد کسری سالانه و تجمعی آبخوا ن های کشور مربوط به استان های واقع در نوار شرقی کشور مانند کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی است. متاسفانه مهم ترین پیام این اعداد و ارقام چیزی جز گسترش خشکسالی و کم آبی در عرصه های مختلف کشور نیست.

 با این تعریف آیا با نظریه ورشکستگی آب در ایران موافق هستید؟

-با توجه به نتیجه بررسی ها و آماری که درباره افزایش شدت، مدت و فراوانی رخدادهای خشکسالی در کشور ارائه کردم و با در نظر گرفتن محدودیت های منابع آب های سطحی و زیرزمینی که در غالب نقاط کشور طی سال های اخیر بیش از پیش نمایان شده و ایران را با بحران های متعدی مانند افزایش خسارات خشکسالی، گرد و غبار، مشکلات تامین آب مواجه کرده است، شک و تردیدی در رابطه با وضعیت خاص و اضطراری کشور در موضوع مدیریت منابع آب و افزایش روزافزون آسیب پذیری کشور نسبت به دوره‌های قبل وجود ندارد. اما در عین حال شخصا با بکارگیری اصطلاح ورشکستگی آب در مورد با ایران موافق نیستم. چراکه اصطلاح ورشکستگی به طور عمده، یک مفهوم حقوقی است و شخص حقیقی یا حقوق یا بنگاه ورشکسته قادر به ادامه فعالیت اقتصادی خود نیست. با توجه به بار روانی منفی که این واژه بر عامه مردم و بهره برداران بخش‌های مربوط دارد و تاحدودی این ذهنیت را القا می کند که کشور در سراشیبی نابودی محیط زیستی است. سئوال اینجاست که چرا از واژه های مشابه و مرسوم تر مانند گسترش کم آبی یا کم آبی مزمن که همان مفهوم را با ذهنیت معتدل و ملایم تر بیان می کند، استفاده نکنیم؟ به کارگیری اصطلاحات و عبارات آخر الزمانی و ترسناک، مانند سایه شوم ورشکستگی آبی و ... جز ترویج و اشاعه فضای نا امنی و نا امیدی، تاثیری مثبتی در اتخاذ تصمیمات موثر و کارا در حل مسائل و مشکلات موجود، ندارد .
هر چند اصطلاح ورشکستگی آب، بار منفی دارد، اما از طرفی هشدار و یا آژیر قرمز در باره یک وضعیت اضطراری تلقی می شود و این سطح از هشدار نه تنها خطاب به مردم بلکه به مدیریت منابع آبی کشور نیز است. از سوی دیگر تمدن های باستانی مانند تمدن "سومری" در بین النهرین و یا تمدن "واری" در کشور پرو امروزی بوده اند که احتمال داده می شود یکی از دلایل زوال این تمدن ها به خشکسالی، طوفان های شنی و قحطی بر می‌گردد که مفهومی فراتر از ورشکستگی دارد و به عبارتی همان مفهوم آخرالزمانی برای یک ملت داشته است.
-این تاکید و پرسش شما در رابطه با به کارگیری اصطلاح ورشکستگی آب در ایران، منافاتی با پاسخ اینجانب ندارد. چراکه خیلی خلاصه به ابعاد و اهمیت مخاطره بسیار مهم کم آبی و خشکسالی در ایران اشاره کردم. بار دیگر تاکید می کنم اگر به سرعت در قالب برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت اقدامات موثر و دامنه داری برای مقابله و مواجه علمی و هوشمندانه با معضل کم آبی در اقصی نقاط کشور انجام نشود در آینده نزدیک شاهد تخریب بیش از پیش بخش قابل توجهی از اراضی شهری، کشاورزی و عرصه‌های منابع طبیعی کشور خواهیم بود و خالی از سکنه شدن بخش های قابل توجهی از کشور بخاطر پیامدهای کم آبی و خشکسالی مانند فرونشست زمین، گسترش طوفان های گرد و غبار و ... دور از ذهن نخواهد بود. بنابراین همان گونه که اشاره شد مخالفتم با استفاده از کلمات و اصلاحاتی است که موجب القای روحیه یاس و نا امیدی به جای روحیه چاره جویی می شود وگرنه وضعیت بحرانی ایران به لحاظ کم‌آبی و خشکسالی به هیچ وجه قابل انکار نیست.

 پیشنهاد شما برای جلب توجه مردم و مسئولان به مخاطره خشکسالی چیست؟

-به نظرم یکی از گزینه های مناسب در این زمینه، ایجاد حساسیت در مردم، مدیران و مسئولان از طریق فعالیت و تلاش به منظور شفاف سازی و بیان ابعاد بحران‌های جدی اقلیمی و محیط زیستی فعلی کشور، به صورت علمی و مستند، به دور از هرگونه برخورد احساسی است. باید همواره به این نکته مهم توجه داشت که در کنار تمامی محدودیت ها، تنگناها و مشکلات موجود، قابلیت ها، امکانات و استعدادهای شگرفی در این مرز و بوم وجود دارد که در سایه یک مدیریت کارآمد می توان مشکلات موجود را با درایت وعزم ملی ‌پشت سر گذاشت در عین حال باید تاکید کرد که با عنایت به وضعیت حساس و شکنند منابع آبی کشور فرصت زیادی برای از دست دادن نداریم.

چه عواملی باعث تشدید آسیب پذیری در برابر خشکسالی می شود؟

-در بسیاری از مناطق کشور، اثرات تغییر اقلیم را می توان به صورت بارش سالانه کمتر، کاهش سهم برف و تلفات تبخیر و تعرق بیشتر توصیف کرد. محدود بودن ذخایر آب زیرزمینی و تشدید بهره برداری بی رویه از این منابع حیاتی، آسیب پذیری در برابر تغییرات فصلی و سالانه رواناب های سطحی ناشی از تغییرات طبیعی آب و هوایی و وقوع دوره‌های خشکسالی (کم بارش) را افزایش می دهد. برای مثال دربرخی از مناطق روستایی کشورکه برای صدها سال، سکونت در آنها وجود داشته، دردهه های اخیر، کم بارشی دور ه های خشک را با برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی جبران کرده اند. در این مناطق، بعضاً، تخلیه کامل آبخوان منجر به غیرقابل سکونت شدن این روستاها و شکل گیری موج های مهاجرت شده است، چرا که کمیت و تغییرات فصلی منابع آب سطحی، امکان تأمین نیازهای شرب و بهداشت و نیازهای معیشتی را فراهم نکرده است. بنابراین توسعه فعالیت های کشاورزی بدون توجه به قابلیت های سرزمین و به خصوص وضعیت منابع آبی که رکن توسعه فعالیت های کشاورزی است، در سال های اخیر موجب تشدید آسیب پذیری بسیاری از مناطق کشور در مواجه با رخدادهای خشکسالی شده است.

اجازه دهید بر موضوع مدیریت منابع آبی کمی دقیق تر شویم. بحث مدیریت منابع آبی از سال ۱۳۴۵ مورد توجه قرار گرفته به طوری که در آن زمان در دشت های ممنوعه کشور کسی اجازه حفر چاه در را نداشته است. این در حالی است که امروز می بینیم بخشی از چاه های مجاز و غیر مجاز عمیق و نیمه عمیق در همین دشت های ممنوعه برای فعالیت های ‌کشاورزی و اقتصادی حفر شده است. چه استدلال و ضرورتی برای انجام این اقدامات بوده است؟

-گستردگی اقلیم های خشک و نیمه خشک در ایران، کم بارشی و کم آبی از یک طرف، محدودیت و عدم قطعیت بالای بارندگی ها برای کشت دیم از طرف دیگر ، در کنار عملکرد بسیار پایین این نوع کشت در مقایسه با کشت آبی، موجب شده تا بخش اعظم کشاورزی ایران به طرف توسعه زراعت آبی رهنمون شود. با وجود مزایای کوتاه مدت توسعه زراعت آبی در کشور، با توجه به این مهم که تکیه این شیوه کشت در غالب نواحی بر منابع آب زیرزمینی بسیار شکننده است، در نتیجه نرخ تغذیه و تجدید پذیری آبخوان ها بسیار کمتر ازنرخ برداشت فعلی آن است و لذا امکان احیای این منابع حیاتی وجود ندارد. بنابراین در سال های اخیر افزایش تعداد چاه های مجاز و غیر مجاز حتی در دشت های ممنوعه به طور عمده به بهانه توسعه کشت های آبی و با قصد افزایش مزایای کوتاه مدتی صورت گرفته که در مقابل لطمات اقتصادی- اجتماعی و محیط زیستی شدید و هنگفتی که بر پیکر نحیف منابع طبیعی کشور وارد کرده به هیچ وجه توجیه اقتصادی- اجتماعی و محیط زیستی نداشته و ندارد.

 بر اساس گزارش کنوانسیون مقابله با بیابان زایی در مواجهه با یکی از وخیم ترین خشکسالی های کره زمین قرار گرفته ایم. فکر می کنید بخش کشا‌ورزی ما تاچه حد توانایی و آمادگی برای مقابله با این پدیده را دارد؟

-به روایت آمار و ارقام، کشاورزی کشور ما در مقابل خشکسالی بسیار آسیب پذیر است. طبق گزارش سال 2008 فائو، کشور ایران در میان کشورهای خاور نزدیک، بیشترین میزان آسیب را از خشکسالی دیده است. تنها در فاصله سال های 2000 تا 2001 بر اثر خشکسالی نزدیک به 4.2 میلیارد دلار خسارت به بخش کشاورزی ایران وارد شد که همین امر، میزان تولیدات محصولات کشاورزی کشور را 12 درصد کاهش داد و ایران مجبور شد هفت میلیون تن گندم در سال 2000 وارد کند و به بزرگترین وارد کننده گندم در جهان تبدیل شود. در سال زراعی 1400-1399 خسارت خشکسالی به بخش کشاورزی حدود 67 هزار میلیارد تومان برآورد شده است .بر اساس آخرین گزارش ها و ارزیابی های کلی از 11/2 میلیون هکتار اراضی کشاورزی در 30 استان کشور، 43 درصد از خسارت 67 هزار میلیارد تومانی مربوط به آفت تولیدات بخش زراعی، 26 درصد کاهش تولیدات باغی، 13درصد آفت تولیدات آبزی پروری و محصولات دام و طیور، 11 درصد کاهش تولید علوفه مراتع، چهار درصد خسارت در زمینه زیرساخت های انتقال آب، استخرهای آب، لوله گذاری ها، قنوات و چشمه سارها و 3 درصد نیز مربوط به تامین آب و علوفه مورد استفاده دام عشایر بوده است. با استناد بر وضعیت منابع آبی کشور و با توجه به اثرات خشکسالی تجمعی دو سال گذشته و تاثیر مستقیم این موارد بر وضعیت رطوبت خاک، بدون شک بخش کشاورزی ما بیش گذشته در معرض خطر و آسیب جدی قرار دارد.

با توجه به خسارات و آسیب های ناشی از خشکسالی به بخش کشاورزی ایران که به آن اشاره کردید، این پرسش را دوباره مطرح می کنم که آیا کشور ما ظرفیت انطباق پذیری و یا رویارویی با خشکسالی پی در پی را دارد و می تواند آثار ناشی از آن را محدود کند؟

-همان گونه که بالاتر تاکید کردم، در کنار تمامی محدودیت ها، تنگناها و مشکلات موجود، قابلیت ها، امکانات و استعدادهای شگرفی در کشور ما وجود دارد که با بهره برداری درست از آنها امکان مقابله با بسیاری از چالش های موجود میسر است. تاکنون استراتژی و برنامه‌ مشخص و مدونی برای کاهش ریسک در زمان وقوع خشکسالی وجود نداشته است و در مدیریت منابع آب نیز فقط در زمان اضطرار اقداماتی موضعی برای کاهش بخشی از خسارات صورت می‌گیرد. تدوین برنامه مدیریت سازگاری با شرایط خشکسالی و کم آبی و پس از آن ارائه سیاست‌ها و استراتژی پیشنهادی مواجهه با خشکسالی و کم آبی در بخش کشاورزی و منابع طبیعی برای مناطق مختلف کشور در این رابطه می تواند راهگشا باشد .

به نظر می رسد چه بخواهیم و چه نخواهیم و چه خوشمان بیاید یا نیاید باید استراتژی های جدیدی برای مقابله با خشکسالی و کم آبی اتخاذ کنیم که کمتر رنگ و بوی سیاسی داشته باشد و بیشتر بر اساس واقعیت های و ارزیابی های علمی باشد. نظر شما چیست؟

-در کشور ما مدیران همچنان به اجرای رویکرد مدیریت بحران در برخورد با خشکسالی پایبند هستند و به اهمیت بکار بستن مدیریت ریسک در برخورد با این پدیده به آگاهی کاملی نرسیده‌اند. اگرچه ظاهر اغلب مسئولان در سخنرانی‌های خود اغلب به واژه مدیریت ریسک خشکسالی هم اشاره می‌کنند، اما بیشترین سهم بودجه‌های اختصاص یافته به خشکسالی به پرداخت خسارت‌های خشکسالی اختصاص می‌یابد و سال‌ها از پس هم می‌گذرند و خبری از ایجاد یک مرکز پایش خشکسالی کشاورزی که زمینه ساز اجرای مدیریت ریسک خشکسالی کشاورزی در کشور است به گوش نمی‌رسد. بنابراین پس از تشخیص وقوع خشکسالی در یک منطقه، بررسی و مطالعه اثرات آن و مشخص کردن ظرفیت ها و امکانات موجود در منطقه برای مقابله با خسارت‌ها و مشکلات ناشی از آن ضروری است . تاثیرات این پدیده در مناطقی که اقتصاد مردم بر پایه‌ فعالیت‌های کشاورزی استوار است می‌تواند تا چندین برابر افزایش یابد. استفاده از روش های صحیح مدیریت ریسک برای مقابله با این چالش در بخش کشاورزی، می تواند بسیار راهگشا باشد. نخستین گام در فرآیند مدیریت ریسک، کمی سازی و ارزیابی سطح ریسک است. ریسک خشکسالی کشاورزی حاصل مواجهه سیستم کشاورزی با "مخاطره خشکسالی" و "آسیب پذیری " آن در دوره های کمبود آب است. بنابر این توسعه یک چارچوب و مدل اجرایی برای ارزیابی و پیاده سازی تعریف دقیق ریسک خسارت محصولات کشاورزی عمده مناطق مختلف بر اثر وقوع خشکسالی ضروری است. به بیان دیگر، مخاطره خشکسالی با در نظر گرفتن احتمال وقوع خشکسالی هایی با شدت مختلف در مراحل مختلف رشد محصول و همچنین پیامد حاصل از آن مخاطره، یعنی افت محصول، باید مورد توجه قرار گیرد.

در شرایط خشکسالی تغییر الگوی کشت چقدر ضروری است؟

-در خصوص الگوی کشت، ضروری است الگوی کشت مناطق مختلف کشور با توجه به قابلیت های منابع آب پهنه های اقلیمی کشور، شرایط خشکسالی و ترسالی و برنامه‌های دراز مدت استراتژیک کشور و ملاحظه جمعیت آینده بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. از دیگر مشکلات درون سازمانی مدیریتی، عدم هماهنگی لازم میان دستگاه‌های مختلف اجرایی و تحقیقاتی وزارت جهاد کشاورزی در اجرای مدیریت منابع آب و الگوی کشت بهینه است. در ادامه این هماهنگی لازم است اولویت‌های مصرف در هر بخش کشاورزی در نقاط مختلف کشور برای شدت‌های مختلف خشکسالی تعیین شود. تاکنون استراتژی و برنامه‌ای مدون مشخصی برای تغییر و تعیین الگوی کشت و کاهش ریسک در زمان خشکسالی وجود نداشته است و در مدیریت آب نیز فقط در زمان اضطرار اقداماتی موضعی جهت کاستن از بخشی از خسارات صورت می‌گیرد.
 گفته می‌شود فرانسه یک برنامه ۴۰ میلیون یورویی برای کمک به کشاورزان به منظور تطبیق با تغییرات آب و هوایی و خشکسالی دارد. آیا ایران هم باید به این سمت حرکت کند و ماهیت این برنامه ها باید چه باشند؟
-با توجه به شرایط اقلیمی شکننده ایران، افزایش فراوانی وقوع مخاطرات محیطی و پدیده های مخرب خسارت بار از یک طرف و آسیب پذیری بیشتر بخش کشاورزی کشور در مواجهه با مخاطرات محیطی به دلیل ناکارآمدی زیرساخت های مرتبط، ضرورت بازنگری درسیاست های کلان مدیریتی و حمایتی از بخش کشاورزی را در شرایط فعلی بیش از هر زمان دیگری ضروری کرده است. بنابراین توسعه و افزایش برنامه ها و سیاست های حمایتی همه جانبه از بخش کشاورزی و ذی نفعان اصلی، بیش از پیش ضروری و حیاتی است. آنچه که در این رهگذر مهم به نظر می رسد این است که این حمایت ها نباید به کمک های مالی مقطعی و کوتاه مدت محدود شود. در این راستا افزایش حمایت های فنی و عملیاتی در رویارویی با مخاطرات و آسیب های متعدی که بخش کشاورزی را تهدید می کند، می تواند در تقویت و برون رفت کشاورزی کشور از مشکلات فعلی بسیار موثر و راهگشا باشد.


 


نظرات کاربران
  • هنوز نظری ارسال نشده است

پیغام خود را بگذارید