از اوایل سال ۹۰ زمزمه کوچ دسته جمعی و مهاجرت به علت شرایط اقلیمی در ایران به گوش رسید، مشابه آنچه در آسیای شرقی رخ داده بود. سال ۹۴، رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه و و زیر اسبق کشاورزی اعلام کرده بود که ایران با بهره برداری از ۹۷ درصد آبهای سطحی خود عملاً تمام رودخانه های خود را خشک کرده و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است.
بنا به گفته عیسی کلانتری، بی آبی بر کشور سایه انداخته و باید منتظر شرایط ناگوار بود. مثلاً خشک شدن دریاچه ارومیه حیات شش میلیون نفر را در این منطقه به خطر خواهد افتاد. این موضوع به معنای آن است که اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ٧٠ درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ٥٠ میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند.
او در اظهارنظری جدید در سال ۱۴۰۰ گفته ایران در حال محو شدن است، افزایش جمعیت مشروط به حفظ محیط زیست خوب است و مسئولان ۴۰ سال اخیر بابت ویرانی طبیعت باید پاسخگو باشند.
در این بین، گرمایش زمین نیز به یکی از معضلات قرن بیست ویکم تبدیل شده و وضعیت ایران در این حوزه وخیمتر است. گزارشها نشان میدهد دمای جهان از ۱۷۵۰ میلادی تاکنون ۱.۱ درجه بیشتر شده اما دمای ایران ۱.۸درجه افزایش یافته که ۱.۵برابر متوسط افزایش دمای جهان است(گزارش سازمان هواشناسی کشور، ۱۳۹۵).
در حال حاضر مهاجرت برای بقا انجام میپذیرد این در حالیست که شاه بیت مهاجرین روستا- شهری در گذشته این بود که "من به خاطر آینده بچه هایم مهاجرت کردم" اما الان برای بقای بچه ها این کار انجام می گیرد نه تفاوت کیفیت زندگی...
مهاجرت به علت تغییرات زیست محیطی و اکولوژیکی، مهاجرتی اجباری است که تبعات آن بر ساختار شهرها و توسعه کالبدی ناموزون است، معاش و سلامت خانواده ها و حتی امنیت به خطر میافتد چراکه کوچ های اجباری و موج های پی در پی مهاجرت در اثر مشکلات زیست محیطی چون خشکی تالاب ها، دریاچه ها، ریزگردها، آلودگی هوا، بدی آب و هوا باعث ایجاد سیل مهاجران از شرق به غرب و از جنوب به شمال و در نهایت آسیب پذیری مناطق مرزی و درگیری های محلی و منطقه ای می شود.
در واقع تعارض های فرهنگی و اجتماعی نهفته در ذات مهاجرت، انفجار جمعیت در کلانشهرها و تراکم و آلودگی هوا و سایر مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی از اثرات مهاجرت های زیست محیطی است بنابراین می طلبد موج گیرهای مهاجرتی ایجاد شود تا رانش جمعیتی کاهش یاید.
مشکلات زیست محیطی همچون دومینو برهم اثر می گذارند و یک چرخه پیچیده از بلایلای طبیعی را ایجاد می کنند، این چرخه پیچیده نیز بر زندگی افراد بهصورت چندجانبه تأثیر میگذارد. فشار بر منابع آبی و کاهش ذخیره آبهای زیرزمینی بر فرونشست زمین تأثیر گذاشته و موجب ناایمن شدن خانهها شده و تأثیر و احتمال تخریب در صورت وقوع زلزله را در یک منطقه بالا میبرد.
با این اوصاف بر آن شدیم تا با برگزاری نشست "مهاجرت یا کوچ محیط زیستی" در دفتر ایسنا، منطقه همدان، این مقوله را واکاوی کنیم بنابراین از محیط زیست، استاد توسعه و مطالعات شهری و یک فعال محیط زیست دعوت کردیم که متأسفانه مدیرکل محیط زیست از آمدن و حتی فرستادن نماینده در واپسین دقایق حضور اجتناب کرد.
به گزارش ایسنا، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا در این نشست اظهار کرد: مسئله مهاجرت عمری به درازای تاریخ دارد اما در معنای معاصر در ایران از آغاز برنامه های "نوسازی شهرگرا" در کشور یعنی حوالی آغاز قرن گذشته شمسی، با سرعت کم آغاز شد و از دهه ۴۰ با سرعتی خستگیناپذیر و شتابان، تا امروز ادامه دارد.
دکتر اسدالله نقدی تصریح کرد: در گذشته، مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای کوچک به کلانشهرها عمدتاً انتخابی و به دلایل غیراکولوژیک، مانند نبود یا کمبود زمین و تفاوت در فرصت ها و کیفیت زندگی شهری و روستایی و سطح متفاوت توسعه بود اما تغییرات اقلیمی که در سالهای گذشته صورت گرفته، باعث شده تا مهاجرت از انتخاب به اجبار و تلاش برای ادامه حیات در نبود آب در روستاها و خشکسالی تبدیل شود.
وی ادامه داد: قبلاً روستائیان و مهاجران برای مهاجرت، بررسی میکردند که در کجا میتوانند امکانات بیشتری داشته باشند اما الان باید بررسی کرد که در کجا "امکان بقا" وجود دارد.
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: در شهرستانهایی مانند اسدآباد، فامنین، رزن و کبودراهنگ روستاهای زیادی با کمبود آب حتی برای مصارف شرب، مواجه شدند و تغییر ماهیت مهمی اتفاق افتاده و سبب عدم امکان زیست و زندگی برای روستائیان در آن مناطق شده است.
نقدی با اشاره به معضل ریزگردها در ابتدای سال جاری، توضیح داد: در سالهای گذشته، در بعد مدیریت بهینه منابع آبی تحرک لازم با تغییرات اقلیمی را نداشتیم و الگوی مصرف بهره برداران کشاورزی هم، متناسب با این تغییرات نبوده است بنابراین تغییرات جهانی گرمایش زمین، مدیریت نامتناسب آب در ایران و کشورهای همسایه و عدم توجه مردم به این مخاطرات، سبب جدی شدن مشکلات شده و اگر ادامه پیدا کند، شاهد مهاجرت های گسترده تر از روستاها به شهرها خواهیم بود.
وی در رابطه با آسیبهای مهاجرت اجباری، توضیح داد: مهاجرت به عنوان گزینه و انتخاب، قابل نکوهش نیست و نوعی حق به حساب می آید و افراد با بررسی هزینهها و مسائل مهم دیگری، اقدام به مهاجرت میکنند اما در مهاجرت اجباری، امتیازات مبدأ و مقصد بررسی نمیشود و ضرورت و اجبار امکان زندگی مسبب مهاجرت است نه بهبود آن و میتواند پیامدهای مهمی در پی داشته باشد.
این استاد توسعه و مطالعات شهری ادامه داد: روند رو به رشد مهاجرت اجباری، باعث میشود که برخی اقلیمها فاقد جمعیت شوند و در برخی شهرها، افزایش جمعیت بیش از اندازه و آستانه تحمل آن شهرها را داشته باشیم.
نقدی خاطرنشان کرد: برای فهم تحولات شهری کافی است توجه کنیم در سال ۱۳۰۰ جمعیت شهری ما حدود ۲۰ درصد جمعیت کشور بود اما الان به نزدیک ۸۰ درصد رسیده و در همین دوره از تعداد روستاها به شدت کاسته شده و روستاهای خالی از سکنه، افزایش پیدا کرده است.
وی تأکید کرد: مطالعات سال ۲۰۲۰ مؤسسه بیمه ژنو در زمینه نابرابری های اجتماعی و اقتصادی و همچنین ریسک های شهری نشان از اهمیت تغییرات اقلیمی در سراسر جهان بر مسائلی چون مهاجرت، تشدید نابرابری ها و افزایش شکاف های محافظتی و حمایتی و ظهور حاشیه نشینی خواهد شد، کرونا هم این وضعیت را پیچیده تر خواهد کرد.
نقدی اضافه کرد: یکی از پیامد و نمودهای مهاجرت به طور کلی و مهاجرت های اقلیمی و اجباری، گسترش رشد سریع شهری و بروز حاشیهنشینی و سکونتگاه های غیررسمی است که تبعات اجتماعی و اقتصادی و مدیریتی فراوانی به دنبال دارد.
عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا مطرح کرد: رشد بیش از اندازه جمعیت در کلانشهرها باعث شده تا مدیریت شهری، آمادگی و توانایی اداره آنها را نداشته باشد.
وی با بیان اینکه از حدود ۱۰۰ سال پیش تا امروز الگوی توسعه در کشور ما نامتوازن بوده است، گفت: بر خلاف اینکه در برهههایی مطالعاتی در رابطه با آمایش سرزمین و برنامه ریزی، انجام شده اما در عمل ایده آمایش پیاده نشده و توسعه از نظر توزیع مواهب، منابع و جمعیت، نامتوازن بوده که برخی مربوط به داشتههای سرزمینی بوده اما میشد و میشود با ایدههایی آن را تا حدی جبران و از تمرکز جمعیت در تهران و ۱۰ کلانشهر دیگر جلوگیری کرد.
این استاد جامعه شناسی شهری و توسعه ادامه داد: نیمی از جمعیت شهری کشور، در ۲۰ شهر بالای ۵۰۰ هزار نفر جمعیت ساکن هستند که بازتوزیع آن در یک افق بلندمدت، دشوار اما شدنی است و باید در برنامه ریزی کلان کشور به توزیع متناسب جمعیت در عرصه سرزمینی توجه شود.
وی بیان کرد: باید جذابیتها را بازتوزیع کرد و برای اقتصاد مناطق روستایی به دنبال روش های جایگزین کشاورزی و "توسعه آب بر" باشیم چراکه به صورت تاریخی و اقلیمی با کم آبی مواجه هستیم. احیای قنوات(با توجه به تبخیر کم در اثر گرما و سابقه تاریخی درخشان به جای سدهای ریز و درشت گاهاً ناهمساز با شرایط و ضوابط اقلیمی) خوشه های خود بسنده روستایی، گردشگری روستایی و صنایع دستی و روستاهای هوشمند و هزاره سومی و زنجیره تولید، کم کردن سطوح توسعه یافتگی شهرها و شهر و روستاها ... میتواند از مواردی باشد که باعث رونق اقتصاد روستاها و توان نگهداشت جمعیت در آنها باشد.
کارشناس ارشد اکوتوریسم و فعال محیط زیست و گردشگری نیز با حضور در دفتر ایسنا اظهار کرد: مهاجرت یعنی از نقطه متوسط به نقطه مطلوب رسیدن و یک جریان زیستی است که باعث میشود موجودات زنده در حریان انتخاب طبیعی باشند.
محمد سوزنچی تصریح کرد: اگر مهاجرت طبیعی وجود نداشته باشد، کیفیت زندگی زیستمندان، کاهش پیدا میکند چراکه عدم رفتوآمد، باعث کاهش کیفیت ژنها میشود، از طرفی مبدأ تاریخ دینی ما از مهاجرت است بنابراین مهاجرت در ذات خود، ایرادی ندارد. با ایجاد محدودیت منابع طبیعی و مناطق حفاظت شده، کیفیت زیستگاهها کاهش پیدا کرده است.
این فعال حوزه محیطزیست با بیان اینکه ما در گذشته صادرکننده محصولات کشاورزی نبودیم، توضیح داد: با توجه به منابع طبیعی که در اختیار داشتیم، فقط نیازهای داخلی خود را کشت میکردیم اما الان به صادرات روی آوردیم در حالیکه زیرساخت و منابع آن را نداریم.
سوزنچی با بیان اینکه نقشههای آمایش سرزمینی کشور در کتابخانهها خاک می خورد، مطرح کرد: ما تئوری علم را در الگوی غلط، بهرهبرداری کردیم و کارها براساس نظرات شخصی، انجام میشود.
وی با اشاره به مدیریت غلط منابع، بیان کرد: در حال حاضر، مسئله انتقال آب از تالوار به همدان، مطرح است در حالیکه آن آب برای مردم زنجان است و روستاهای آن منطقه دچار تنش آبی هستند به صورتی که با تانکر آبرسانی میشوند. همین تصمیمات غلط باعث میشود تا ما شاهد مهاجرتهای اجباری باشیم که هم برای مهاجر و هم برای مقصد، مشکلاتی ایجاد میکند.
سوزنچی خاطرنشان کرد: در دنیا به دنبال کاهش جمعیت شهرنشینان هستند و آن وقت ما در همدان باید جمعیت شهری را به یک میلیون نفر برسانیم تا به کلانشهر تبدیل شویم!
وی ادامه داد: در گذشته گویش همدانی در شهر همدان رایج بوده اما الان بیشتر ترک زبانها در همدان هستند چراکه محل زندگی آنها بیشتر در معرض آسیبهای محیطزیستی و کمبود آب قرار دارد.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه مهاجرت باعث نابودی فرهنگ و اقتصاد میشود، تأکید کرد: همدان، ظرفیت پذیرش مهاجر را ندارد چراکه امکانات موجود، پاسخگوی نیاز ساکنان آن نیست.