در همین رابطه بخش چندرسانهای روزنامه همشهری گفتوگویی مفصل با احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی انجام داده است. این مطلب به تأثیر سدسازیهای ترکیه مشهور به پروژه گاپ آن کشور که آب را بر مردمان خاورمیانه میبندد و بحرانهای محیطزیستی 3کشور ایران، عراق و سوریه را تشدید و بر شدت و تعداد وقوع توفاهای گردوغبار میافزاید یا حتی تأثیر اقدامات افغانستان بر جلوگیری از ورود حقابه به رودخانه هامون بر اقلیم ایران پرداخته است.
احد وظیفه میگوید: وقتی توفان گردوغبار از منشأ اصلی خود با وزش باد به هوا برمیخیزد، هر اندازه از سرچشمه خود دور شود، حرکت افقی و عمودی آن با توجه بهشدت باد افزایش مییابد و گستره وسیعتری را دربرمیگیرد.
بهگفته او، مناطق بیابانی دنیا با توجه بهشدت وزش باد بهویژه در سرزمینهایی که سطحشان رسی و ماسهای و ترکیبی از این دو است، منشأ گردوغبار هستند. البته در مناطقی مثل سطح دریاچههای خشک شده یا کناره رودخانهها که زمانی آب داشتند و حالا بافت نرم خاک دارند حتی وزش باد با سرعت کمتر نیز میتواند توفان گردوغبار در گسترهای وسیع ایجاد کند؛ مثلا سیستان و بلوچستان همیشه با موضوع گردوغبار مواجه بود، اما قبل از خشک شدن دریاچه هامون، تعداد و وسعت گردوخاک آن کمتر بود. الان با توجه به وزش بادهای 120روزه سیستان و بلوچستان که سرعت آن گاه به 36کیلومتر بر ساعت میرسد، هامون تبدیل به منشأ اصلی تولید گردوغبار شده است؛ درحالیکه پیش از این، وزش باد با سرعت 10متر بر ثانیه هم نمیتوانست منجر به برخاستن گردوغبار عظیم در سیستان و بلوچستان شود.
احد وظیفه میگوید: کاری که ترکیه با سدسازیهای گسترده انجام داد، موجب شد رودخانههای مهم بینالنهرین که برخیشان از سوریه وارد عراق میشدند یا مثلا دجله که از شرق وارد عراق میشد و به منطقه میآمد، دیگر دبی سابق را نداشته باشند و در نتیجه رودخانهها کمتر طغیان کنند؛ بنابراین ورودی رودخانهها بهدلیل مدیریت آب در ترکیه کم شد. خشکسالیهای ممتد نیز موجب شد با کاهش طغیان رودخانهها تالابها و آبگیرها پرآب نشوند بستر خشکیده رودخانهها تبدیل به کانونهای گردوغبار شود. اقدام ترکیه همراه با تداوم خشکسالی کار را به جایی رسانده است که حتی وزش باد با سرعت 10متر بر ثانیه توفان گردوخاک به هوا بلند کند و بر تعداد و گستره وقوع توفانهای گردوغبار در ایران و کشورهای عراق و سوریه افزوده شود؛ بنابراین اقدام ترکیه در سدسازیهای اخیر بر تشدید و افزایش تعداد وقوع پدیده گردوغبار در منطقه بیتأثیر نبوده است.
همشهری از احد وظیفه پرسیده است که آیا اقدام ترکیه در خشکاندن اراضی پاییندست در کشورهای دیگر با احداث سد و جلوگیری از ورود آب به کشورهای منطقه میتواند به جنگ آب در منطقه منجر شود؟ او میگوید: تعدادی نزاع در خاورمیانه داشتیم. جنگ سوریه زمانی شروع شد که کشاورزان معیشتشان تامین نشد و مجبور شدند با توجه به درآمد کم زمینهایشان را رها کنند. البته مسائل سیاسی هم در این زمینه مؤثر بود، ولی یکی از دلایل وقوع جنگ در سوریه به اعتقاد کارشناسان نبود آب بود. در نقاط دیگر دنیا هم کموبیش درگیری بر سر آب وجود دارد، اما خاورمیانه با توجه به اینکه از گرمترین و خشکترین مناطق دنیاست بهخصوص در کشوری مثل ایران و عراق و سوریه که با وجود خشک بودن، کشاورزی هم در آنها صورت میگیرد، همواره پتانسیل درگیری وجود دارد. مهمترین مشکل ما با افغانستان نیز اکنون بر سر آب هیرمند است که باعث شده تالاب هامون خشک شود؛ چون حقابه هامون داده نشد. دلیل آن هم علاوه بر خشکیدگی و کمبارشی، اعمال نفوذ کشورها و قدرتهاست که میخواهند چنین وضعیتی را در منطقه ایجاد کنند. توجه داشته باشیم که در سال گذشته و امسال منطقه خاورمیانه شامل ایران، عراق، اردن، سوریه و ترکمنستان بسیار کمبارش بودند. امسال ترکیه و حتی اسپانیا هم بارش کم داشتند که موجب شد خشکسالی برای سال دوم هم ادامه یابد؛ بنابراین با افزایش اثرات این خشکیدگی طبیعی است که تنشها هم افزایش یابد.
همشهری از احد وظیفه، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی پرسیده است که چه میزان از آبهای جاری ایران از کشورهای دیگر تامین میشود؟ او در پاسخ به این سؤال، میگوید: چند رودخانه مشترک با کشورهای دیگر داریم. یکی از آنها هیرمند است که از افغانستان به هامون میریزد و بخشی از آن در خاک ایران و بخشی نیز در خاک افغانستان است. هامون مهمترین منبع آبی جنوب شرق کشور بهخصوص برای سیستان و بلوچستان است. رودخانه دیگر هریرود است که از سد دوستی و رودخانه اترک به دریای خزر میریزد و از خاک ترکمنستان عبور و از شمال شرق ایران وارد خزر میشود. رودخانه دیگر ارس است که در مرز مشترک ایران و ارمنستان جاری است و سرچشمه آن نیز از ترکیه است و منبع تامین آب استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و بخشی از اردبیل است. در غرب کشور هم رودخانه زاب را داریم و رودخانههای داخلی نیز مانند کرخه و کارون به اروندرود میریزند که در مرز مشترک میان ایران و عراق است. اینها رودخانههای دائمی هستند. اما در داخل کشور تنها رودخانه بزرگ زایندهرود است و مابقی رودخانهها مثل کارون و دز تبدیل به رودخانههای مرزی شده و به خارج از ایران سرازیر میشوند. بنابراین وجود آب در این رودخانهها خصوصا رودخانه هیرمند که آب سیستان و بلوچستان را تامین میکند، بسیار حیاتی است.
احد وظیفه تأثیر تغییرات اقلیمی بر مهاجرت اقلیمی در ایران را بسیار جدی میداند و میگوید: مقایسه آمار بارندگی 50سال اخیر کشور نشان میدهد که ایران گرمتر شده است. تابستانها بلندتر شده و از خرداد آغاز و در مهرماه به اتمام میرسد و گاه ایران به جای 3ماه تا 5ماه تابستان دارد. زمستانها هم گرمتر شدهاند. اینها تغییراتی است که رخ داده و بهتدریج شرایط محیطی را نامتعادل کرده و اکوسیستم را بر هم میزند. طی 50سال گذشته و براساس آمارها هر سال 0/9 میلیمتر بارش در کشور کم شده است. این عدد را در 50سال ضرب کنیم میشود معادل 45میلیمتر که اگر در بیش از یکمیلیون و600 هزار کیلومتر وسعت ایران ضرب شود، متوجه خواهیم شد چند میلیارد مترمکعب آب قابل دسترس را از دست دادهایم. بارندگیها باز هم کاهشی است و وقتی دما افزایش پیدا میکند، میزان بارش برف کم میشود، ذخیره برفی کوهها کاهش مییابد، دبی رودخانهها کم میشود و سدها دیگر آبگیری نمیشوند. در نتیجه محیطزیست تخریب و منجر به آغاز مهاجرت اقلیمی میشود. کمااینکه همین حالا هجوم ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرق و کویر مرکزی ایران به سمت سواحل شمالی کشور بهدلیل فراوانی آب و هوای بهتر نشانه آغاز مهاجرت اقلیمی در ایران است.