از تبدیلشدن موضوع مهاجرت به مسئلهای عمومی و حساسیتبرانگیز در کشور ما سالهای زیادی میگذرد اما طی این سالها بهندرت به موضوع مهاجرت بهعنوان پدیدهای پیچیده و چندبعدی و با رویکردی علمی و کارشناسانه پرداخته شده است.
فقدان دادههای منسجم مهاجرتی از یک سو و گاهی اظهارنظرهای غیرکارشناسانۀ برخی از افراد و رسانهها حول پدیدۀ مهاجرت در کشور از سویی دیگر، موجب ایجاد فضایی بهشدت مبهم و غیرشفاف شده و علاوه بر آن، تبیین واقعیتهـا، شفافسـازی آمـاری و ارائـۀ تحلیلهـای کارشناسـی برای تنویـر افـکار عمومـی را با دشواری همراه کرده است.
البته که در این سالها رصدخانه مهاجرت ایران، بارها با ارائۀ گزارشهای مستدل آماری سعی در تبیین شفاف و متقن واقعیتهای مهاجرتی داشته است و در همین راستا انتشار سالانۀ سالنامۀ مهاجرتی ایران با ذکر منابع دقیق و معتبر، بخشی از تلاش رصدخانه برای نیل به ارائۀ آگاهسازی اجتماعی با دادههای واقعی مهاجرتی کشور است.
با علم و اذعان به افزایش برخی از شاخصهای مهم مهاجرتی در کشور ، نباید فراموش کرد که بـرای مواجهه با پدیـدهای همچون مهاجرت کـه ابعاد مختلف، اثـرات اقتصادی و اجتماعـی گوناگونـی دارد، نیازمنـد ظرفیتسـازی، نهادسازی، توسـعه سیسـتمهای تخصصـی و پایگاههای دادهای بهروز در حوزه مهاجرت هستیم. تمام این موارد را باید در کنار ضعفِ پایگاههای جمعآوری دادههای مهاجرتی در کشور در نظر داشته باشیم که شوربختانه، بر فضای مهآلود مهاجرت در کشور دامن زده است. در واقع عدم شفافیت در حوزه مهاجرت و همچنین پیوند این فقدان شفافیت با شرایط خاص کشور موجب شده است که آمار و اخبار مهاجرتی از منابعی غیر تخصصی و غیرموثق، در میان افکار عمومی و جامعه پذیرفته شود.
یکی از این آمارهای اشتباه، ذکر «نرخ مهاجرت سالیانه 700 هزار ایرانی» به نقل از یک اقتصاددان و انتشار آن در خبرگزاریهای رسمی کشور بود که با پیگیری صورت گرفته از سوی رصدخانه مهاجرت کشور، روشن شد که متاسفانه این آمار، اشتباههای اساسی داشته است و از واقعیت موجود فاصلۀ چشمگیری دارد.
همچنین در مصاحبهای از سوی یک روزنامۀ کثیرالانتشار کشور، آمار مرتبط با «آزادسازی مدرک پزشکان» _که در متن آن مصاحبه، برخی از این آمار، مرتبط با پیگیری کارهای اداری پزشکان ایرانی خارج از کشور اعلام شده بود_ بهاشتباه و تکرر با تیتر «مهاجرت 3000نفری پزشکان» در خبرگزاریها، رسانهای شده است و میشود.
به نظر میرسد این اصرار در تیترسازی و اغراق در برخی از شاخصهای مهاجرتی، خلاف مولفۀ مهم صداقت با مخاطبان است که متاسفانه گویی بهاصرار در برخی از خبرگزاریها، دستاویزِ منفعت جذب حداکثری مخاطب شده است.
علاوه بر آنچه گفته شد، اخیراً در فضای مجازی از سوی یک محقق مطالعات دینی ساکن خارج از کشور، برخی از اطلاعات آماری مهاجرتی «پروژۀ استنفورد ایران 2040»، یاد شده است که آن را بهصرف وابستگی به دانشگاه بینالمللی معتبری، از دادههای رصدخانه مهاجرت ایران (بهصرفِ داخلیبودن) دقیقتر و منصفانهتر دانستهاند. در حالی که لازم به توجه است که این گزارش دارای ایرادهای فنی و محتوایی بسیار جدی است که از منظر تحقیقات اصیل مطالعات مهاجرتی، اشتباههای غیرقابل چشمپوشی داشته و به همین دلیل، وجاهت استنادی، اعتبار علمی و امکان انتشار رسمی آن در مجلههای معتبر این حوزه، محل تردید جدی است. صرفاً برای مثال: در این گزارش بدون درنظرگرفتن تفاوت بنیادین میان مفهوم "جابهجایی" و "مهاجرت"، بهخطا نرخ ورود و خروج مسافران بینالمللی از کشور معیار نرخ مهاجرت سنجیده شده است.
در پایان با تاکید مجدد بر این واقعیت که حوزه مهاجرت کشور بهخصوص در زمینه آمار نیازمند توجه جدی است، چراکه وضعیت خطیری پیش روی جامعه ایران قرار دارد. رصدخانه مهاجرت ایران با مسئولیت اجتماعیِ تنویر اذهان عمومی، از تمامی صاحبنظران و افراد با دیدگاههای مختلف اعم از موافق و منتقد، دعوت میکند تا با هدف تعامل و تبیین تحلیلهای مهاجرتی مستدل و معتبر، گفتگویی سازنده و صریح در این زمینه داشته باشد.
چهارم آذر 1400، رصدخانه مهاجرت ایران (پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف)