پدیده مهاجرت (بخصوص جوانان و تحصیلکردگان) در ایران در طول دهههای گذشته یکی از موضوعات همواره داغ و پرحاشیه در جامعه ایران بوده است. با اینحال به نظر میرسد مسائل و مباحث حاشیهای، اظهارنظرهای مغرضانه و جهتدار پیرامون پدیده مهاجرت در کشور، این موضوع را به یک بحران چالشبرانگیز در سپهر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران تبدیل کرده است. یکی از اظهار نظرها و یا به بیان دقیقتر نوشتاری در زمینه مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور، متنی با عنوان “وضعیت قرمزی که هیچ گاه اعلام نمی شود!” است که علی رغم آنکه نویسنده این متن مجهول الهویه بوده و منابع آماری و اطلاعاتی آن بطور دقیق مشخص نشده، این متن در طول چند سال گذشته در رسانه ها و فضای مجازی بشکل بسیار گستردهای منتشر شده است هزاران بار بازنشر گردیده و همچنان در حال بازنشر است. توجه به دو نکته کلیدی حائز اهمیت است. اول آنکه متن فوق الذکر از حیث در کنار هم قرار دادن مجموعه آمار و اطلاعات مشکوک، غیر دقیق و دور از واقعیت در حوزه مهاجرت های بین المللی در ایران در نوع خود بی سابقه و استثنائی است. دوم آنکه این متن به شکل گسترده و کم نظیری در طول چند سال گذشته توسط گروه های مختلف اجتماعی اهم از دانشگاهیان، سیاسیون، فعالان فرهنگی و اجتماعی و عامه مردم خوانده و با فرض درستی در فضای جامعه بازنشر شده است. با توجه به نکات فوق و از آنجایی که ادعاهای مطروحه در این متن تا کنون توسط هیچ فرد و یا نهادی ( حتی توسط گروه های مرجع و خود نخبگان) نه تنها تا کنون مورد راستی آزمایی قرار نگرفته است، آن را میتوان به عنوان سند و نشانی از یکی از بزرگترین رسوایی های آماری و مغالطههای تاریخی در حوزه مهاجرت بینالمللی در ایران در نظر گرفت! بر همین اساس، این متن چهارده بندی تحت عنوان پرونده” مهاجرت گیت ایران” نامگذاری شده است که در این گزارش به شکل مبسوط و مستدل به آن پرداخته شده است. لذا گزارش ” پرونده مهاجرت گیت ایران” در راستای نورپراکنی بر روی شبهات شایع در حوزه مهاجرت کشور تهیه و تدوین شده است و هدف اصلی آن بههیچ وجه انکار وقوع مهاجرت در میان گروههای مختلف مهاجران (اعم از جابجاییهای دانشجویی، مهاجرتهای کاری و پناهجویی و سایر) و یا نادیده انگاشتن اثرات و تبعات آن در کشور نمیباشد. بلکه این گزارش در تلاش برای یافتن پاسخهایی روشن و متکی بر واقعیت های آماری بر اساس منابع موجود مطمئن و قابل دسترس به یکی از پر ارجاع ترین متنهایی است که در حوزه مهاجرت (نخبگان) به صورت گسترده در رسانهها، مطبوعات و فضای مجازی منتشر گردیده است. بنابراین این گزارش به نوعی جوابیه مستند و مستدل به متنی تحت عنوان ” وضعیت قرمزی که هیچگاه اعلام نمیشود” است. در بخشهایی از این گزارش (جوابیه) سعی شده است در کنار ارائه مستندات مرتبط با صحت یابی و راستی آزمایی ادعاهای صورت پذیرفته در متن فوق الذکر، تصویر آماری مختصری نیز از وضعیت فعلی مهاجرتهای بینالمللی در کشور ارائه شود. لذا این نکته نباید از نظر پنهان بماند که شاکله اصلی این گزارش، ارائه آمارهای مهاجرتی صرفاً در راستای رفع شبهات جدی و اساسی وارده بر متن مذکور است. لذا تهیهکنندگان این گزارش در “رصدخانه مهاجرت ایران” امیدوار هستند که خوانندگان، توضیحات و اطلاعات موردی ارائه شده در اینجا را بهعنوان شاخص نمایانگر تصویر کلی مهاجرتی ایران در نظر نگیرند. چراکه رصدخانه مهاجرت ایران در آینده نزدیک اقدام به انتشار گزارش ” چشمانداز مهاجرت ایران در سال ۱۳۹۸ (Iran Migration Outlook ۲۰۱۹) خواهد نمود که در آن وضعیت کامل شاخصهای آماری مهاجرت در ایران به شکل کامل و تفصیلی ارائه خواهد شد.
پدیده مهاجرت (بخصوص جوانان و تحصیلکردگان) در ایران در طول دهههای گذشته یکی از موضوعات همواره داغ و پرحاشیه در جامعه ایران بوده است. با اینحال به نظر میرسد مسائل و مباحث حاشیهای، اظهارنظرهای مغرضانه و جهتدار پیرامون پدیده مهاجرت در کشور، این موضوع را به یک بحران چالشبرانگیز در سپهر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران تبدیل کرده است.
یکی از اظهار نظرها و یا به بیان دقیقتر نوشتاری در زمینه مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور، متنی با عنوان “وضعیت قرمزی که هیچ گاه اعلام نمی شود!” است که علی رغم آنکه نویسنده این متن مجهول الهویه بوده و منابع آماری و اطلاعاتی آن بطور دقیق مشخص نشده، این متن در طول چند سال گذشته در رسانه ها و فضای مجازی بشکل بسیار گستردهای منتشر شده است هزاران بار بازنشر گردیده و همچنان در حال بازنشر است.
توجه به دو نکته کلیدی حائز اهمیت است. اول آنکه متن فوق الذکر از حیث در کنار هم قرار دادن مجموعه آمار و اطلاعات مشکوک، غیر دقیق و دور از واقعیت در حوزه مهاجرت های بین المللی در ایران در نوع خود بی سابقه و استثنائی است.
دوم آنکه این متن به شکل گسترده و کم نظیری در طول چند سال گذشته توسط گروه های مختلف اجتماعی اهم از دانشگاهیان، سیاسیون، فعالان فرهنگی و اجتماعی و عامه مردم خوانده و با فرض درستی در فضای جامعه بازنشر شده است.
با توجه به نکات فوق و از آنجایی که ادعاهای مطروحه در این متن تا کنون توسط هیچ فرد و یا نهادی ( حتی توسط گروه های مرجع و خود نخبگان) نه تنها تا کنون مورد راستی آزمایی قرار نگرفته است، آن را میتوان به عنوان سند و نشانی از یکی از بزرگترین رسوایی های آماری و مغالطههای تاریخی در حوزه مهاجرت بینالمللی در ایران در نظر گرفت! بر همین اساس، این متن چهارده بندی تحت عنوان پرونده” مهاجرت گیت ایران” نامگذاری شده است که در این گزارش به شکل مبسوط و مستدل به آن پرداخته شده است.
لذا گزارش ” پرونده مهاجرت گیت ایران” در راستای نورپراکنی بر روی شبهات شایع در حوزه مهاجرت کشور تهیه و تدوین شده است و هدف اصلی آن بههیچ وجه انکار وقوع مهاجرت در میان گروههای مختلف مهاجران (اعم از جابجاییهای دانشجویی، مهاجرتهای کاری و پناهجویی و سایر) و یا نادیده انگاشتن اثرات و تبعات آن در کشور نمیباشد.
بلکه این گزارش در تلاش برای یافتن پاسخهایی روشن و متکی بر واقعیت های آماری بر اساس منابع موجود مطمئن و قابل دسترس به یکی از پر ارجاع ترین متنهایی است که در حوزه مهاجرت (نخبگان) به صورت گسترده در رسانهها، مطبوعات و فضای مجازی منتشر گردیده است. بنابراین این گزارش به نوعی جوابیه مستند و مستدل به متنی تحت عنوان ” وضعیت قرمزی که هیچگاه اعلام نمیشود” است.
در بخشهایی از این گزارش (جوابیه) سعی شده است در کنار ارائه مستندات مرتبط با صحت یابی و راستی آزمایی ادعاهای صورت پذیرفته در متن فوق الذکر، تصویر آماری مختصری نیز از وضعیت فعلی مهاجرتهای بینالمللی در کشور ارائه شود. لذا این نکته نباید از نظر پنهان بماند که شاکله اصلی این گزارش، ارائه آمارهای مهاجرتی صرفاً در راستای رفع شبهات جدی و اساسی وارده بر متن مذکور است.
لذا تهیهکنندگان این گزارش در “رصدخانه مهاجرت ایران” امیدوار هستند که خوانندگان، توضیحات و اطلاعات موردی ارائه شده در اینجا را بهعنوان شاخص نمایانگر تصویر کلی مهاجرتی ایران در نظر نگیرند. چراکه رصدخانه مهاجرت ایران در آینده نزدیک اقدام به انتشار گزارش ” چشمانداز مهاجرت ایران در سال 1398 (Iran Migration Outlook 2019) خواهد نمود که در آن وضعیت کامل شاخصهای آماری مهاجرت در ایران به شکل کامل و تفصیلی ارائه خواهد شد.
در ادامه خلاصه جوابیه به هر یک ادعاهای مطرح شده در بند های چهارده گانه متن ” وضعیت قرمزی که هیچگاه اعلام نمیشود” ارایه میشود:
بند 1) در متن مذکور، در بند اول ادعا شده است که: “در مرداد سال ۱۳۴۴ ، نتایج بررسی مهاجرت که توسط سازمان ملل انجامشده بود، ایران را از لحاظ مهاجرت اتباع به کشورهای دیگر در ردیف پنج کشور پایین جدول نشان میداد (نزدیک به صفر).
در حالی که با مراجعه به دادههای بانک جهانی در حوزه مهاجران خارج از کشور در دهه 1960 میلادی (دهه 40 شمسی) ایران رتبه 76ام در بین 232 کشور از نظر تعداد مهاجران در خارج از کشور را داراست، به عبارت دیگر به ازای هر هزار نفر جمعیت کشور، 7.8 نفر در خارج از کشور به سر میبردهاند. شایان ذکر است دادههای مربوط به مهاجران کشورها، از سال 1990 در وبگاه سازمان ملل موجود میباشد. دادههای مربوط به دهه های قبل توسط بانک جهانی استخراج شده و دردسترس قرار گرفته است.
بند 2) در بند دوم متن ادعا شده است که: “بررسی قبلی در سال 1354 دوباره انتشار یافت که تغییری در رتبه ایران نشان نمیداد و مهاجرت ایرانیان نزدیک به صفر بوده است.”
در حالی که با مراجعه به دادههای بانک جهانی در حوزه مهاجران خارج از کشور در دهه 1970 (دهه 50 شمسی) ایران رتبه 74ام را در بین 232 کشور دارد و به ازای هر هزار نفر جمعیت کشور، تعداد 8.1 نفر در خارج از کشور به سر میبردهاند.
بند 3 ) در بند سوم متن ادعا شده است که: ” در سال 1357 شمار ایرانیان مهاجرت کرده به زیر 50 هزار نفر رسیده بود. از آمارهای این دو دهه چنین برمیآید که ایرانیان تمایلی به مهاجرت به کشورهای دیگر نداشتند.”
در حالی که در دهههای1960 و 1970 میلادی (دهههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) ، تعداد ثبتشدهی مهاجران ایرانی به ترتیب 171,478 و 232,811 نفر بوده است که با توجه به جمعیت ایران در این سالها رقم قابلتوجهی بوده است.
بند 4 ) در بند چهارم متن ادعا شده است که: ” از سال 1357 به بعد ارقام مهاجرت ایران به شکل ناباورانهای تغییر کرده است. ایران دیگر در رتبه انتهای جدول نیست و برعکس به صدر جدول رسیده است.”
در حالی که بر اساس دادههای بانک جهانی در سال 2017، تعداد مهاجران ایرانی در جهان1,237,344 نفر بوده است. رتبه ایران در بین 232 کشور بر اساس این دادهها 54 ام است، که نسبت به دهه 70 میلادی، 22 پله افزایش یافته است ولی هنوز تا صدر جدول فاصله زیادی دارد. همچنین بر اساس پیمایش گالوپ در سال 2017 از نظر تعداد افراد متمایل به مهاجرت نسبت به جمعیت ایران جزو 20 کشور اول قرار ندارد. درحالی که ادعا شده است “ایرانیان سومین مردمان در جهان هستند که به دنبال مهاجرت هستند”.
بند 5) در بند پنجم متن ادعا شده است که:” در بین اتباع کشورهای مختلف ایرانیها بیشتر متقاضی برای مهاجرت به استرالیا را دارند که سالانه دهها نفر نیز جان خود را در این راه میدهند.”
در حالی که تعداد کل متقاضیان برای مهاجرت به استرالیا در هیچیک از پایگاه دادههای این کشور ثبت نمیشود تنها تعداد متقاضیان ویزای بشردوستانه به این کشور ثبت میشود که ایرانیان جزء سه کشور اول متقاضی این کشور محسوب نمیشود. ولی از نظر تعداد خالص مهاجران وارده شده به استرالیا از ایران بین سالهای 2005 تا 2017 ، در هیچ سالی ایرانیان در بین 10 کشور اول وارد شده به استرالیا قرار ندارند. همچنین بر اساس آمار پایگاه داده اطلاعات مرزی استرالیا کشته شدگان مرزی ایرانی در استرالیا در سال2017 و 2018 مجموعاً سه نفر ثبت شده که به دلایلی به غیر از غرق شدن در دریا بوده است.
بند 6) در بند ششم متن ادعا شده است که” شمار جمعیت ایران ۲ برابر شده، اما میزان مهاجران ایرانی به عدد نزدیک به ۷ میلیون نفر یعنی ۱۴۰ برابر رسیده است.”
در حالی که تعداد مهاجران ایرانی در هر هزار نفر از ابتدای انقلاب تاکنون از 13.6 در هزار به 15.3 در هر هزار نفر رسیده است. و آمار رسمی تعداد ایرانیان مهاجر در پایگاه دادههای بینالمللی در سال 2017 میلادی، عدد 1.2 میلیون نفر بوده است که هیچ تناسبی با ادعای نزدیک به 7 میلیون نفر مهاجر ایرانی ندارد.
بند 7 ) در بند هفتم متن ادعا شده است که” طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ایران ازنظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور جهان مقام اول را از آن خود کرده است. طبق این آمار سالانه بین150 تا 180 هزار ایرانی تحصیلکرده براي خروج از کشور اقدام میکنند.”
در حالی که در گزارش سال 1998 صندوق بینالمللی پول ایران، از نظر نرخ خروج تحصیل¬کردگان به مقصد کشورهای OECD با نرخ 25.6 درصد در مقام یازدهم از 61 کشور مهاجر فرست به این حوزه قرار دارد. در همین گزارش اشاره شده است که در سال 1990 تعداد کل مهاجران تحصیلکرده ایرانی در آمریکا حدود 105 هزار نفر بوده است.
بند 8) در بند هشتم ادعا شده است که:” سالانه تا ۱۸۰ هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت میکنند.
در حالی که طبق آخرین آمار تعداد کل مهاجران ایرانی با تحصیلات دانشگاهی در کشورهای OECD ، 471 هزار نفر بوده است. و حداکثر تعداد دانشجویان بین¬المللی ایرانی در خارج ازکشور در سالهای اخیر 52 هزار نفر بوده است.
بند9) در بند نهم متن ادعا شده است که:” ۳۰۸ نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰ نفر از برترینهای آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مهاجرت کردهاند”
درحالی که آمار رسمی در این زمینه معمولاً از سوی بنیاد ملی نخبگان منتشر نمی شود و فقط درمصاحبه یکی از مسئولین سابق بنیاد اشاره شده است که از تعداد 1020 نفر از دارندگان مدالهای المپیادهای علمی از سال 82 تا 86 تعداد 712 نفر (70 درصد) در داخل کشور و 308 نفر (30 درصد) از کشور خارج شدند. به گفته وی در طی سالهای 82 تا 86 تعداد 1403 نفر از برترینهای آزمون سراسری(20درصد) در داخل کشور هستند و 350 نفر از کشور خارج شدند. مسئله شایان توجه اینکه پژوهش های اخیر بنیاد ملی نخبگان حاکی از آن است که بهطور متوسط فقط 15 درصد از رتبههای برتر آزمونهای سراسری بین سالهای 85 تا 94 مهاجرت کردهاند.
بند 10) در بند دهم متن ادعا شده است که:” هفتهنامه سازمان مدیریت و برنامهریزی نوشت است، ۹۰ نفر از ۱۲۵ دانشآموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، هماکنون در دانشگاههای آمریکا تحصیل میکنند.
در حالی که طبق بررسی های صورت گرفته هیچ منبع آماری و شواهدی برای ادعای مطروحه در بند 10 یافت نشد.
بند 11) در بند یازدهم متن ادعا شده است که:” طبق آمار صندوق بینالمللی پول هماکنون بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا هستند. طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۴ دکترا و سالانه ۵،۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند.
در حالی که صندوق بینالمللی پول در هیچ گزارشی به این دادهها در خصوص ایران اشاره نکرده است. تنها در گزارشی که در سال 1998 توسط این صندوق منتشر شده است، تعداد ایرانیان با تحصیلات دانشگاهی در آمریکا 105 هزار نفر ذکر شده است، که از عدد ادعا شده برای پزشکان و مهندسان در این کشور کمتر است!
بند 12) در بند دوازدهم متن ادعا شده است که:” تنها در یک سال (سال 91) حدود ۱۵۰ هزار دانشجو! تقاضای خروج از کشور را کردهاند که بیشترشان دانشجوی دوره دکترا بودند. همچنین ۶۴ درصد دانشآموزان ایرانی مدالآور المپیاد طی ۱۴ سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند.
در حالی که تعداد دانشجویان بین المللی ایرانی در سال های اخیر (2017-2012) بین 49 تا 52 هزار نفر بوده است و در هیچ یک از این سال ها از نظر تعداد افزایش چشمگیری نداشته (حتی در سالهای اخیر روند کمی روبه کاهش داشته است. ادعای تقاضای خروج رقمی معادل 3 برابر تعداد کل دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور در عرض یک سال به هیچ وجه با واقعیت های آماری موجود همخوانی ندارد.
️بند 13) در بند سیزدهم متن به نقل از حمید گورابی ادعا شده است که:” حمید گورائی رئیس پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی نیز هشدار داد که دانشمندان رشته سلولهای بنیادین ایران هرروز بیشتر از گذشته جذب دیگر نقاط جهان میشوند.
در حالی که چنین اظهار نظری به نقل از حمید گورابی به طور مشخص در جستجو ها یافت نشد. لیکن در جستجوهای صورت گرفته مشخص گردید که دکتر حمید گورابی رئیس پیشین پژوهشکده / پژوهشگاه رویان با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه در کشور و عدم تأمین منابع کافی برای گسترش فعالیت پژوهشگران حوزه سلولهای بنیادین، اعلام کردند که همزمان با گسترش سرمایهگذاریهای صورت گرفته در کشورهای دیگر ازجمله کشورهای حوزه خلیجفارس، دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای تکمیل تحقیقات و پژوهشهای خود به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند.
بند 14) در بند چهاردهم متن ادعا شده است که:” پروفسور عباس میلانی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا میگوید، فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است”
در حالی که منبع این اظهار نظر و همچنین محاسبات صورت گرفته از پایه اشتباه است ولی با پیش فرض غلط اگر مهاجرت را به طور کامل خسارت محسوب کنیم؛ خسارت ناشی از خروج نخبگان با فرض همه دادههای نادرست متن اعم از داده غلط خروج سالانه مهاجران نخبه (180 هزار در هر سال!) ، و تخمین غلط هزینه کرد دولت برای هر کدام از نخبگان خارج شده (1 میلیون دلار برای هر نفر!) و محاسبه آن طی 40 سال، بازهم عدد محاسبه شده، حتی 10 برابر خسارت ناشی از جنگ ایران و عراق نخواهد شد.